loading...

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

Content extracted from http://tsshpoodeh.blog.ir/rss/?1748463034

بازدید : 21
جمعه 23 اسفند 1403 زمان : 3:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
رهبر معظم انقلاب اسلامی‌عصر امروز در دیدار هزاران نفر از دانشجویان سراسر کشور و فعالان تشکل‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و گروه‌های جهادی دانشجویی، ضمن بیان توصیه‌های مهم در نقد و ارزیابی مسائل و استحکام هویت دانشجویی با تبیین دو تجربه متفاوت جوانان ایرانی در مواجه با غرب گفتند: تجربه اول به خودباختگی منجر شد اما در تجربه دوم که حرکت فعلی مجموعه دانشجویی در همان مسیر است شناخت واقعیات غرب، استقلال‌طلبی و فاصله‌گذاری با مشکلات تمدن غربی اصل قرار گرفته است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین مذاکره با دولت فعلی آمریکا را بی حاصل و باعث کور شدن بیشتر گره تحریم خواندند و با اشاره به تلاش دولت آمریکا برای فریب افکار عمومی‌جهان درباره مذاکره گفتند: دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم که اگر بودیم تا به حال تولید می‌کردیم. ضمن اینکه به هر ضربه احتمالی قاطعانه پاسخ خواهیم داد.

رهبر انقلاب سخنان امروز نمایندگان تشکل‌ها را نشانه پیشرفت، پختگی و رشد سطح تفکر، تحلیل و برداشت برشمردند و این موضوع را امید بخش و مژده آفرین دانستند.

ایشان افزودند: البته بنده همه سخنانی را که دانشجویان در این جلسه مطرح کردند قبول ندارم. برای مثال دانشجویی گفت عناصر امنیتی و نظامی‌در مواقع حساس در مقابل رژیم صهیونیستی تبدیل به بیانیه نویس شده‌اند در حالی که اگر تحقیق و تفحص شود معلوم خواهد شد این موضوع درست نیست و آن کسانی که باید کاری می‌کردند در وقت خودش کار را انجام دادند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین در پاسخ به سخنان یکی از دانشجویان افزودند: همچنان به جوانان تکیه دارم و امیدم فقط به آنهاست اما شرط اساسی این است که جوانان بر مواضع درست خودشان ماندگار باشند و بر آن استقامت کنند و با روبرو شدن با موانع، دچار تردید و انفعال و انحراف از مسیر اصلی نشوند.

رهبر انقلاب، مسئولان وزارت علوم و بهداشت را به توجه کامل و دنبال کردن مسائل مطرح شده در سخنان دانشجویان توصیه مؤکد کردند.

ایشان با یادآوری حوادث گوناگون سال گذشته افزودند: سال گذشته در چنین ایامی‌شهیدان رئیسی، سید حسن نصرالله، هنیه، صفی الدین، سنوار، ضیف و چندین شخصیت برجسته انقلابی در میان ما بودند اما اکنون نیستند و به همین علت دشمن تصور می‌کند ما ضعیف شده ایم اما با اطمینان تأکید می‌کنم هرچند نبود این برادران بسیار ارزشمند برای ما خسارت است ولی در بسیاری از موضوعات نسبت به سال گذشته قوی تر شده ایم و در برخی مسائل هم ضعیف تر نشده ایم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تبیین علت تداوم قدرت جبهه مقاومت افزودند: اگر دو عامل آرمان و تلاش در یک ملت و یک مجموعه وجود داشته باشد، به حرکت کلی آنها ضربه وارد نمی‌شود.

رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود با استناد به آیات قرآن هدف از روزه داری را به دست آوردن تقوا دانستند و افزودند: تقوا انسان را از بدی‌ها، وسوسه‌ها، بداندیشی‌ها، بدخواهی‌ها، خباثت‌ها، فسق، شهوت رانی، بی اعتنایی به وظیفه و ترک فعل واجب مصون می‌سازد.

ایشان ایجاد گشایش دنیوی و هدایت را دو اثر مهم تقوا دانستند و افزودند: تقوا در همین دنیا در زمینه‌های گوناگون از جمله اقتصادی و امنیتی گشایش ایجاد می‌کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برخورداری از هدایت الهی را هدف متعالی هر انسانی دانستند و افزودند: رسیدن به فلاح، سعادت و نجات تنها در سایه هدایت گری خداوند متعال محقق می‌شود که این هدایت از آثار تقوا است.

رهبر انقلاب عزم و اراده فردی را لازمه به دست آوردن تقوا دانستند و افزودند: امام راحل توصیه می‌کردند برای حرکت در مسیر تقوا باید تصمیم مردانه و قاطع گرفت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش اصلی سخنانشان در تبیین هویت دانشجوی ایرانی به دو تجربه متفاوت جوانان ایرانی در دوران معاصر در مواجهه با غرب و تمدن غربی پرداختند و تأکید کردند: نتیجه مواجهه اول، «شیفتگی و خودباختگی» بود و نتیجه مواجهه دوم، «شناخت تمدن غرب، برخورد انتخاب‌گرانه با واقعیات غرب، احساس استقلال و در مواردی احساس تفاوت عمیق و جدایی کامل».

ایشان مواجهه اول جوانان ایرانی با غرب در حدود صدسال قبل را باعث ایجاد دوگانه «غرب پیشرفته و ایران ضعیف و عقب‌مانده» در اذهان جوانان دانستند و گفتند: این دوگانه البته در آن زمان واقعیت داشت اما نباید منجر به خودباختگی و دنباله‌روی از غرب می‌شد؛ چرا که مشاهده نقاط قوت طرف مقابل باید انسان را به فکر راه حل و جبران نقاط ضعف خود بیندازند، نه اینکه تسلیم و تبعیت را تجویز کند.

رهبر انقلاب انفعال در مقابل پیشرفت‌های غرب را باعث غفلت از نقاط قوت ملت و کشور ایران خواندند و گفتند: آن تجربه می‌توانست به خودیافتگی منجر شود اما متأسفانه به خودباختگی رسید و عده‌ای هم در داخل، این غفلت و وادادگی را تشدید و مردم را به تقلید کامل از مظاهر غرب تشویق می‌کردند؛ آن هم تقلید در مسائل اخلاقی و فرهنگی نه مسائلی مانند علم و جدیت که مبنای پیشرفت غرب است.

ایشان، رضاخان را مظهر غرب‌گرایی ویرانگر و مخرب خواندند و افزودند: انگلیسی‌ها آن قُلدر را روی کار آوردند و بعد هم که منافعشان ایجاب می‌کرد او را برداشتند اما در همین مدت، حلقه انحراف رضاخان، لزوم تبعیت و هضم شدن در غرب را در همه امور و مسائل کشور، در افکار عمومی‌جا انداختند و کشور را از درون پوک کردند و هیچ چیز ملّی مانند اقتصاد ملی، سیاست داخلی و خارجی ملی و نه حتی لباس ملی برای ایرانیان نگذاشتند.

رهبر انقلاب، تجربه دوم از حضور غرب در ایران را ناشی از حوادثی تلخ همچون اشغال بخش‌هایی از کشور به دست انگلیس و روسیه تزاری، قحطی و جان‌باختن هزاران تن از مردم، سرکوب نهضت‌های داخلی و تحمیل قراردادهای خفت‌بار مانند قرارداد نفت دارسی در زمان رضاخان دانستند و افزودند: این حوادث باطن غربی‌ها را برای مردم و بخصوص جوانان آشکار و معلوم کرد که در پشت ظاهر اتوکشیده و لبخند آنها، باطنی خبیث و خائنانه قرار دارد و این قضیه باعث کاهش شوق و شیفتگی به تمدن غرب در کشور شد.

ایشان نهضت ملی نفت را نقطه عطفی تاریخی در آشکارسازی باطن غرب خواندند و خاطرنشان کردند: در حالی که مصدق برای مبارزه با انگلیس به آمریکا تکیه و امید داشت، از همان آمریکا ضربه خورد و کودتا علیه دولت او با پول و امکانات آمریکا رقم خورد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه نتیجه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ روشن شدن این واقعیت بود که تکیه به غرب مانع پیشرفت است نه عامل آن، افزودند: این حقیقت هم روشن شد که غربی‌ها با هر پدیده که با منافع و زیاده‌خواهی‌های آنها در تعارض باشد، بی‌رحمانه برخورد می‌کنند.

رهبر انقلاب، آغاز حرکت‌های مقابله‌جویانه دانشجویان با آمریکا همچون قیام ۱۶ آذر دانشجویان دانشگاه تهران علیه سفر نیکسون و جان باختن سه دانشجو به دست حکومت را از آثار آشکار شدن باطن غرب دانستند و با اشاره به استمرار خط شیفتگی به غرب با وجود تضعیف آن تا پیش از پیروزی انقلاب، افزودند: اگر در سال ۵۷ انقلاب به وقوع نمی‌پیوست، کشور در مسیری بود که با افزایش وابستگی‌های خارجی، از همه مزایا و ثروتهای معنوی خود محروم و تهی می‌شد.

ایشان هنر مهم و بی‌بدیل امام بزرگوار را ارتباط‌گیری و حرف زدن با ملت و نه یک قشر یا حزب خاص دانستند و گفتند: امام(ره) با یادآوری توانایی‌های مردم و هویت فرهنگی و تاریخی ملت، همه را از غفلت خارج کرد و با اعتماد و مطالبه از مردم، آنها را به میدان آورد و ملت نیز ایستاد و مرعوب نشد و بساط تحمیل و غارتگری دشمنان جمع شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به دست‌بردار نبودن قلدرهای عالم از مبارزه و توطئه علیه انقلاب اسلامی، گفتند: آنها می‌گویند «اول ما»، یعنی همه دنیا باید منافع ما را بر خود مقدم بدارد که این منفعت‌طلبی را امروز همه مشاهده می‌کنند و امروز ایران اسلامی‌تنها کشوری است که قاطعانه گفته است به هیچ وجه منافع دیگران را بر منافع خود ترجیح نمی‌دهد.

ایشان هدف تلاش دشمن بخصوص با استفاده از شیوه‌های جدید ارتباطی را بازگرداندن نفوذ و سلطه غرب بر ایران و تکرار همان روحیه انفعال، تبعیت و وابستگی پیش از انقلاب در جوان دانشجوی ایرانی خواندند و گفتند: راه مواجهه با این نقشه، استمرار روحیه‌ای قوی است که نمونه آن در سخنان امروز دانشجویان بروز داشت. ضمن اینکه در مقابل تلاش‌های بدخواهان، رشد خوبی در زمینه مسائل دینی، اخلاقی و عرفانی ایجاد شده و عناصر فکری ارزنده‌ای با تسلط به زبان روز در حال بیان مفاهیم اسلامی‌هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: دانشگاه امروز از دانشگاه قبل از انقلاب و حتی از دانشگاه ۲۰ سال قبل، جلوتر و فهیم‌تر است و بر خلاف برخی تبلیغات، دانشجو و جوان ایرانی، امروز با ایستادگی و فهم بهتری از مسائل، برای حضور در صفوف مقدم مقابله با دشمن آماده است.

رهبر انقلاب با تکرار توصیه چندی قبل خود مبنی بر اهمیت تولید محتوا از جمله در فضای مجازی گفتند: جایگاه دانشجو همچون معلم، هشدار دهنده و چراغ راهنما است و باید در زمینه تولید محتوا و تبیین مسائل تلاش مضاعف کند.

ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به توصیه‌های سال قبل خود به دانشجویان، «پرداختن تشکل‌های دانشجویی به داخل دانشگاه» را مورد تأکید مجدد قرار دادند و گفتند: مخاطب جوان در دانشگاه، عناد و دشمنی ندارد و آماده شنیدن و پذیرش است که از تشکل‌های دانشجویی انتظار می‌رود محیط دانشگاه را تحت تأثیر تفکرات صحیح خود قرار دهند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه‌ای دیگر، دانشجویان را به برگزاری جلسات هم‌اندیشی درباره مسائل اصلی کشور و مرتبط با حرکت کلی انقلاب و جامعه، با استفاده از عناصر فکری مطمئن سفارش کردند و افزودند: در قضایای گوناگون مراقب باشید که با تحلیل‌های مختلف رسانه‌ها دچار سردرگمی‌و تردید نشوید و با تحقیق صحیح، بر حرفهای غلط غلبه کنید.

ایشان منشأ برخی انتقادها و ایرادهای دانشجویان به مسئولان را بی‌اطلاعی از ابعاد گوناگون مسائل دانستند و با اشاره به نمونه‌ای از این انتقادها درباره زمان اجرای عملیات وعده صادق ۲ گفتند: اینکه گفته شود چرا عملیات در فلان وقت انجام نشد و اگر می‌شد از فلان حادثه جلوگیری می‌کرد، صحیح نیست چرا که عشق و دلبستگی متصدیان این امور به انقلاب، کمتر از من و شما نیست و نمی‌توان آنها را متهم کرد.

رهبر انقلاب اسلامی‌افزودند: آنها با محاسبه عمل می‌کنند و اگر شما هم جای آنها بودید همین کار را می‌کردید. بنابراین با پرهیز از متهم کردن دیگران، احتمال بدهید که در تصمیم‌گیری‌ها، محاسبه درستی در جریان است.

ایشان در بیان چارچوب‌های نقّادی، گفتند: نقد اشکالی ندارد اما نقد متفاوت از تهمت است. مطرح کردن سؤال و ابهام اشکالی ندارد به نحوی که فرصت جواب دادن نیز ایجاد شود. البته گاهی پاسخ به برخی سؤالات ممکن نیست که در این موارد حتی ابهام را نیز مطرح نکنید و فرضیات احتمالی را مسلّم نپندارید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «پرهیز از اختلاف‌افکنی، ناامیدسازی، دوقطبی‌سازی، بدبین‌سازی مخاطبان به مسئولان تصمیم‌گیر و بن‌بست‌نمایی» را از دیگر چارچوبهای نقّادی برشمردند و افزودند: گاهی اشکالها به نحوی بیان می‌شود که شنونده احساس می‌کند مسیر پیش رو بن‌بست است که این کار غلط باعث ناامیدی مردم می‌شود و باید جداً از آن پرهیز شود.

ایشان در پاسخ به نمونه‌ای از انتقادها در فضای مجازی مبنی بر چرایی ابراز خرسندی رهبری از رأی‌آوری همه وزرا با وجود منطبق نبودن همه آنها با معیارها و شاخص‌ها، ضمن تأکید بر اینکه دغدغه دانشجو باید مسائل اصلی کشور باشد نه اینگونه موارد، گفتند: رأی‌آوری همه وزرا و تشکیل کامل دولت در وقت مناسب که باعث توانایی دولت برای اداره کشور است، رخدادی مطلوب است چرا که با رأی نیاوردن یک وزیر، آن وزارتخانه تا مدتها بی‌وزیر می‌ماند و این به مراتب بدتر از رأی‌آوری فردی است که فاقد برخی معیارها است و ممکن است عملکرد یا برخی خصوصیات او مورد پسند نباشد.

رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان چند نکته در باب مذاکره با آمریکا بیان کردند.

ایشان در نکته اول، سخنان رئیس جمهور آمریکا مبنی بر آمادگی برای مذاکره و ایجاد توافق و فرستادن نامه برای ایران را تلاش برای فریب افکار عمومی‌جهان برشمردند و گفتند: این نامه هنوز دست من نرسیده اما آمریکا می‌خواهد این دروغ را القا کند که ایران برخلاف ما اهل مذاکره و توافق نیست؛ در حالیکه همین شخصی که این حرف‌ها را می‌زند، حاصل مذاکره ما با آمریکا را پاره کرد. حالا چطور می‌توان با او مذاکره کرد در حالیکه می‌دانیم به نتایج عمل نخواهد کرد؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به مطلبی در یک روزنامه مبنی بر اینکه «نبود اعتماد میان دو نفر که حالت جنگ دارند نباید مانع مذاکره شود»، گفتند: این مطلب غلط است؛ چرا که همین دو نفرِ مذاکره‌کننده هم اگر به وفا و تعهد طرف مقابل به حاصل گفتگوها اعتماد نداشته باشند، مذاکره نمی‌کنند؛ چرا که مذاکره در این حالت، مهمل و بیهوده است.

ایشان در نکته سوم گفتند: از همان اول هدف ما از مذاکره، رفع تحریم‌ها بود که خوشبختانه تحریم‌ها در روند طولانی شدن خود بتدریج کم‌اثر می‌شود.

رهبر انقلاب افزودند: برخی آمریکایی‌ها هم معتقدند طولانی شدن تحریم‌ها باعث کم‌اثر شدن آنها می‌شود؛ ضمن اینکه کشورِ تحریم‌شده راه دور زدن تحریم‌ها را پیدا میکند که ما نیز راه‌های مختلفی پیدا کردیم.

ایشان مشکلات موجود را عمدتاً ناشی از بی‌توجهی‌های داخلی دانستند و گفتند: اگر وضع اقتصاد بد است، منشاء آن صرفا تحریم نیست بلکه انجام ندادن برخی کارها در وضع فعلی مؤثر است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حرف‌های آمریکایی‌ها که میگویند «نمیگذاریم ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد»، گفتند: اگر میخواستیم سلاح هسته‌ای تولید کنیم،‌ آمریکا نمی‌توانست جلوی ما را بگیرد؛ علت اینکه سلاح هسته‌ای نداریم و دنبال آن هم نیستیم این است که خودمان به دلایلی که قبلاً گفته شده، این نوع سلاح را نمی‌خواهیم.

رهبر انقلاب در نکته‌ای دیگر، تهدید آمریکا به نظامی‌گری را غیرعاقلانه دانستند و تأکید کردند: تهدید به زدن ضربه و ایجاد جنگ یک مسئله یکطرفه نیست و ایران قادر است ضربه متقابل وارد کند و قطعاً این کار را خواهد کرد.

ایشان افزودند: اگر آمریکا و عواملش حرکت غلطی بکنند، خودشان بیشتر ضربه خواهند خورد. البته ما دنبال جنگ نیستیم، چرا که جنگ چیز خوبی نیست اما اگر کسی اقدامی‌کند قاطعانه جواب می‌دهیم.

رهبر انقلاب آمریکا را در مسیری رو به ضعف توصیف کردند و افزودند: از لحاظ اقتصادی، سیاست خارجی، سیاست داخلی، مسائل اجتماعی و عرصه‌های دیگر، آمریکا در حال ضعیف شدن است و دیگر نمی‌تواند آن قدرت ۲۰-۳۰ سال قبل را داشته باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به کسانیکه در داخل مدام می‌گویند «چرا پشت میز مذاکره نمی‌رویم؟»، گفتند: مذاکره با این دولت آمریکا، نه تنها تحریم را رفع نمی‌کند بلکه باعث کورشدن گره تحریم‌ها و افزایش فشار‌ها می‌شود و به مطالبات و زیاده‌خواهی جدید امکان مطرح شدن می‌دهد.

ایشان در نکته پایانی سخنانشان، مقاومت فلسطین و لبنان را قوی‌تر و پرانگیزه‌تر از قبل دانستند و گفتند: مسئولان ایرانی از جمله دولت و رئیس جمهور در این مورد اتفاق‌نظر دارند که باید با همه توان از مقاومت فلسطینی و لبنان حمایت کنیم و ان‌شاءالله ملت ایران در آینده هم مثل گذشته پرچمدار مقاومت در مقابل زورگویی‌ها خواهد بود.

در ابتدای این دیدار ۶ نفر از نمایندگان تشکل‌های دانشجویی سراسر کشور، آقایان:
- مجتبی منگلی؛ دفتر تحکیم وحدت
- محمد اسدیان؛ مجمع اسلامی‌دانشجویان دانشگاه آزاد
- مهدی بزمه؛ بسیج دانشجویی
- محمدرضا مریمی؛ جنبش عدالت‌خواه
- ابوالفضل محمدی؛ جامعه اسلامی‌دانشجویان
- و خانم ریحانه حَسن‌قربان از گروه‌های جهادی دانشجویی
به بیان دیدگاه‌های خود درباره مهمترین مسائل دانشجویی و کشور پرداختند.

لزوم وفاق جریانات و سلائق سیاسی کشور بر سیاست‌های کلی نظام و ایده «ایران قوی»، ضرورت پرهیز از تکرار تجارب تلخ دهه گذشته در گره زدن مسائل کشور به مذاکره با آمریکا، لزوم توجه دولت به اولویت مستضعفان و کارگران در اجرای سیاست‌های اقتصادی و معیشتی، نیاز افکار عمومی‌به پاسخ‌های اعتمادساز در رفع دوگانه‌های اجتماعی، انتقاد از پمپاژ ناامیدی و ضعف در دانشگاه‌‌ها، انتقاد از افزایش شهریه‌های علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، لزوم خصوصی‌سازی واقعی و پرهیز دولت از رقابت با بخش خصوصی، ضرورت جلوگیری قوه قضائیه از سیاسی شدن پرونده‌های قضایی، ضرورت تسهیل فعالیت گروه‌های جهادی به عنوان محور همدلی دانشجویان در خدمت به محرومان، لزوم تسهیل بسترهای قانونی مشارکت سیاسی و اقتصادی مردم، ضرورت پوست‌اندازی جناح‌های سیاسی کشور به منظور رویش ایده‌های جدید حکمرانی و ضرورت جدی گرفتن بهره‌وری در استفاده از منابع کشور، از جمله نکات و پیشنهادهای مطرح شده نمایندگان تشکل‌های دانشجویی در دیدار عصر امروز با رهبر انقلاب اسلامی‌بود.

بازدید : 26
جمعه 23 اسفند 1403 زمان : 3:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
حضرت خدیجه

چهار «زن» در میان تمام بانوان برجسته جهان، از آغاز تا انجام و در بین قهرمانان راستین تاریخ، به خاطر ویژگی‌های خاص خود در صدرند.(1) یکی از آن چهار زن، «خدیجه کبری» است. خدیجه‌‌‌ای که از آغاز بعثت و هنگامی‌که پیامبر اسلام صلی الله علیه واله مسئله وحی را برای او بازگو کرد، به وی صادقانه گروید و در راه این ایمان، تمامی‌دارایی و راحتی و رفاهش را بذل کرد و پیوسته تا واپسین دم زندگی و آخرین نفس نیز آن چه در امکان داشت، نثار پیامبر صلی الله علیه واله و گسترش اسلام کرد .

پشتیبان بزرگ اسلام

این بانوی با اخلاص، در تکوین بنای اسلام و پیشبرد آن با بهره گیری از ثروت سرشار و موقعیت و جایگاه عظیمش در دنیای آن روز، سهم به سزایی دارد، تا آنجا که پیامبر اکرم صلی الله علیه واله درباره اش فرموده است:

«ما قام الاسلام الاّ بسیف علیّ و مال خدیجة؛ اسلام پا نگرفت مگر به شمشیر علی و ثروت خدیجه».(2)

وی در لحظات آغازین «بعثت» و سنگینی نزول وحی - که برای پیامبر صلی الله علیه واله دورانی بسیار سخت و بحرانی بود - در تأمین آرامش و امنیت خاطر او سخت می‌کوشید. با ایثار خالصانه ترین دوستی‌ها و جانفشانی‌های یک همسر، طعم شیرین محبت‌های یک مادر را - مادری که از فرزند در قبال حمله هر نوع دشمنی و تهدید هر خطری دفاع و حمایت می‌کند- بدو می‌چشانید.

« بنت الشاطی»- بانوی دانشمند و نویسنده توانای مصری - می‌گوید:

« آیا هیچ همسری را تاب آن هست که چون «خدیجه» دعوت تاریخی پیامبر صلی الله علیه واله را از صمیم دل و سویدای جان و با ایمانی نیرومند بدون یک ذرّه تردید و شک در صدق پیامش، بپذیرد و به استقبالش رود، با این یقین محکم که خداوند او را هیچ گاه خوار نخواهد ساخت؟ آیا در توان هیچ بانویی جز «خدیجه» با آن همه ثروت بی حساب و بخشش‌های فراوان هست که در اوج رفاه و آسایش، به نعمت و عزّت و شوکت شاهانه پشت کند تا در تیره ترین ایام سختی در کنار همسرش بایستد و با او در سخت ترین نوع شکنجه و آزار به پاس وفادار ماندن به ایمانش، شرکت کند؟!

بعید است که چنین باشد! بلکه او یگانه بانویی است که تمام امکاناتش را برای یاری پیامبر صلی الله علیه واله و تأمین اعتماد و آرامش و سلامت او به کار گرفت .»(3)

به خدا سوگند که هرگز بهتر از او نصیبم نشده! وی هنگامی‌به من گروید که دیگران تکفیرم کردند و هنگامی‌مرا تصدیق کرد که دیگران به تکذبیم پرداختند و هنگامی‌با دارایی اش به یاری من شتافت که دیگران محرومم ساختند. و خداوند از او، نه از زنی دیگر، به من فرزند عنایت کرد

و باز «بنت الشاطی» می‌نویسد:

« خدیجه سلام الله علیها در سنینی نبود که تحمل رنج و سختی بر او آسان باشد و از کسانی نبود که در جریان زندگی با ننگی معیشت، محرومیت‌ها و تلخ کامی‌ها بار آمده و خو گرفته باشد. اما او، با وجود کهولت، راضی شد سختی‌هایی را که در اثر محاصره شدن «بنی‌هاشم» در «شعب ابی طالب» از طرف قریش تحمیل شد، تا سر حدّ مرگ تحمّل کند .»(4)

آری، در آن ایام این بانوی بزرگ پا به مرز 65 سالگی می‌گذاشت ولی علی رغم این فرسودگی و ضعف، بدون ذرّه‌ای تردید همچنان در کنار محمد صلی الله علیه واله و یاران اندکش صبر پیشه می‌ساخت و با آنان همگام شد و در این همگامی‌از خانه، مال و همه چیز خود با طیب خاطر و روحی آرام و مطمئن دست برداشت.(5)

مصیبت بزرگ

سرانجام دست تقدیر، سرنوشت دعوت اسلامی‌را این گونه پیش آورد که حضرت خدیجهسلام الله علیها سه سال قبل از هجرت و در ماه رمضان سال دهم بعثت اندکی پس از بیرون آمدن از شعب، از دنیا رفت و او را در کوه حجون، بالای مکه به خاک سپردند(6) و موقع دفن، پیامبر صلی الله علیه وآله خود وارد قبر شد.(7) به خاطر این مصیبت بزرگ که با وفات حضرت ابوطالب، عموی پیامبر گرامی‌اسلام و حامی‌و یاور وی همراه شد، رسول خدا صلی الله علیه وآله این سال را «عام الحزن»، یعنی سال ماتم و اندوه نامید.(8)

حضرت خدیجه
جای خالی دوست

خدیجه سلام الله علیها از دنیای مردم جاهل زمانه خود رخت بر بست، ولی از قلب همسر بزرگ و با وفایش هرگز نرفت، بلکه همواره چون نوری در جلوی دیدگان وی حضور داشت.

رسول خدا صلی الله علیه واله در فراق خدیجه اشک می‌ریخت و هر گاه از او یاد می‌کرد، می‌گریست و می‌فرمود: «خدیجه! کجا دیگر مانند خدیجه پیدا می‌شود؟...» (9)

آن گونه که تاریخ بیان می‌دارد، بعد از حضرت خدیجهسلام الله علیها زنانی چند به زندگی پیامبر صلی الله علیه واله وارد شدند، ولی هیچ کدام در گستره قلب آن حضرت مقام و موقعیت خدیجه سلام الله علیها را با آن شکوه پیدا نکردند، بلکه همواره جای او در دایره دل و دنیای پیغمبر صلی الله علیه واله خالی ماند و هیچ یک از همسران بعدی جای خالی او را پر نکرد .

عایشه که از همسران پیامبر صلی الله علیه واله است و رسول خدا سال‌ها پس از وفات حضرت خدیجهسلام الله علیها با وی ازدواج کرد، می‌گوید: «من آن قدر که به خدیجه حسادت می‌ورزیدم به هیچ یک از زن‌های پیامبر حسادت نمی‌ورزیدم.»(10) سپس او علت آن را چنین بیان می‌کند:

« زیرا رسول خدا از او بسیار یاد می‌کرد. او قبل از ازدواج پیامبر با من، از دنیا رفت و خداوند به پیامبر دستور داد که خدیجه را به منزلی از لولو بشارت دهد. آن حضرت هر گاه گوسفندی می‌کشت، از آن به دوستان حضرت خدیجههدیه می‌کرد. گاهی به پیامبر می‌گفتم: گویا در دنیا زنی غیر از خدیجه نبود! آن حضرت می‌فرمود: «به درستی که محبت او روزی من شده است.»(11)

روزی از روزها عایشه که نمی‌توانست خویشتن داری کند، خطاب به رسول خدا صلی الله علیه واله فریاد زد:

«همیشه با حسرت و درد از عجوزه‌‌‌ای از پیرزنان قریش که از شدّت فرسودگی گونه‌هایش سرخ شده بود، یاد می‌کنی؛ در حالی که سال‌هاست که او مرده و خداوند بهتر از او را نصیب تو کرده است!»

نبیّ اکرم صلی الله علیه واله سخت خشمناک شد، به گونه‌‌‌ای که موی‌های جلو سر حضرت از عصبانیت راست شد و سپس فرمود:

«نه، به خدا سوگند که هرگز بهتر از او نصیبم نشده! وی هنگامی‌به من گروید که دیگران تکفیرم کردند و هنگامی‌مرا تصدیق کرد که دیگران به تکذبیم پرداختند و هنگامی‌با دارایی اش به یاری من شتافت که دیگران محرومم ساختند. و خداوند از او، نه از زنی دیگر، به من فرزند عنایت کرد».

عایشه از سخن باز ایستاد و گفت:

«به خدا سوگند! بعد از این دیگر از وی سخنی به میان نمی‌آورم.»(12)

وی در لحظات آغازین «بعثت» و سنگینی نزول وحی - که برای پیامبر صلی الله علیه واله دورانی بسیار سخت و بحرانی بود - در تأمین آرامش و امنیت خاطر او سخت می‌کوشید. با ایثار خالصانه ترین دوستی‌ها و جانفشانی‌های یک همسر، طعم شیرین محبت‌های یک مادر را - مادری که از فرزند در قبال حمله هر نوع دشمنی و تهدید هر خطری دفاع و حمایت می‌کند- بدو می‌چشانید

مقام والای بانوی اسلام

عظمت خدیجه کبری سلام الله علیها نزد خدای متعال و کروبیان به قدری والا بود که در همان سال‌های نخست بعثت که حادثه «معراج» پیش آمد، خدیجه سلام الله علیها مخاطب سلام الهی قرار گرفت.

از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه واله روایت است که: در شب معراج، هنگام بازگشت از آن سفر آسمانی، به جبرئیل گفتم: آیا حاجت و کاری نداری؟ گفت: چرا؛ حاجتم این است که از سوی خدا و از طرف من به خدیجه سلام برسانی.

وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه واله سلام خدا و جبرئیل را برای خدیجه سلام الله علیها نقل کرد، وی گفت: «خداوند، خود سلام است، سلام از اوست و سلام به او باز می‌گردد و بر جبرئیل هم سلام باد.»(13)

خدیجه سلام الله علیها، 25 سال با رسول خدا صلی الله علیه واله زیست و در دل و جان آن حضرت جای داشت و هیچ زنی چون او محبوب و مورد احترام پیامبر صلی الله علیه واله نبود. امروز در دل شهر مکه، در قبرستان ابوطالب که به «مقبره معلّا» هم معروف است، قبر این بانوی بزرگوار قرار دارد و شیفتگان آن بانو و علاقه مندان حضرت ابوطالب، کنار این قبرستان می‌ایستند و از آن دو مومن راستین یاد می‌کنند. یادشان گرامی‌باد.

پی نوشت:

1) پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمود: «خدای عزّ و جلّ از زنان عالم چهار زن را برگزید؛ مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه علیهنّ السّلام». قاموس الرّجال، شوشتری، ج 10، ص 430.

2) مناقب خدیجة الکبری، مقدمه، ص 3.

3) زینب بانوی قهرمان کربلا، بنت الشاطی (ترجمه)، ص 21.

4) همان.

5) شایان توجه است که مصارف و آذوقه مسلمانان در طول سال‌های محاصره، به عهده خدیجه سلام الله علیها بود؛ به نحوی که هر از چند گاهی دامادش ابوالعاص، مایحتاج آنان را بر شترها بار کرده و به محضر پیامبر صلی الله علیه وآله و خدیجه سلام الله علیها می‌رساند. (ریاحین الشریعه، ج2، ص 211)

6) المنتخب من ذیل المذیل، طبری: 86.

7) الاصابة، ابن حجر 8: 103.

8) اعلام الوری با علام الهدی، طبرسی 1: 53؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب 1: 150 و امتاع الاسماع، مقریزی 1: 45.

9) سفینة البحار، ج1 ص 381 و اعلام النساء المومنات، ص 322.

10) اعلام النساء المومنات، ص 322؛ سفینة البحار، ج1، ص 380 و بحارالانوار، ج 16، ص 803 و 12.

11) صحیح البخاری، بخاری 4: 231. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری 7: 124.

12) الاستیعاب، ج 4، ص 1824 و اعلام النساء المومنات، ص 324- 321.

13) سفینة البحار، ج1، ص 379 و بحارالانوار، ج16، ص 807 و 11.

ابوالفضل صالح صدر

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

بازدید : 23
يکشنبه 18 اسفند 1403 زمان : 1:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
رهبر معظم انقلاب اسلامی‌عصر امروز در دیدار سران قوا و جمع زیادی از کارگزاران و مدیران رده‌های مختلف کشور، ضمن بیان توصیه‌های رمضانی درباره خودفراموشی فردی و اجتماعی و تبعات آنها، اصلاح وضع اقتصاد و بهبود معیشت مردم را بسیار مهم خواندند و علاوه بر تشریح ظرفیت‌ها و راهکارهایی که ربطی به تحریم ندارد، گفتند: انسجام و همکاری قوا و همه سطوح مسئولیتی، اصلاح نظام ارزی، حفظ ارزش پول ملی، حمایت همه‌جانبه از تولید و سرمایه‌گذاری، سرعت عمل در تصمیم‌گیری و اجرا و به ثمر نشستن طرح‌ها، پرهیز از بی‌تصمیمی‌و رها شدن کارها و مبارزه جدی با قاچاق، در دستورکار همه مسئولان و دستگاه‌ها قرار گیرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای این دیدار با اشاره به حضور شهید رئیسی در جلسه سال گذشته کارگزاران نظام با رهبری، گفتند: آن عزیز اکنون به پاداش زحمات و خدمات خود، از لطف و رحمت الهی برخوردار است و همه مسئولان اگر به مسئولیت به چشم فرصت گذرای خدمت نگاه کنند، مشمول چنین لطف و رحمتی خواهند شد.

رهبر انقلاب با تشکر از سخنان خوب و مفید رئیس جمهور، انگیزه و احساس مسئولیت او را بسیار با ارزش دانستند و افزودند: تأکید آقای پزشکیان بر اعتماد به پروردگار و توانایی انجام کارهای بزرگ، کاملا راهگشاست و ان‌شاءالله رئیس جمهور در فاصله‌ای نه چندان دور، انجام شدن طرح‌های بزرگی را که در این دیدار بیان کرد، به مردم مژده خواهد داد و ملّت را خوشحال خواهد کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ماه مبارک رمضان را ماه ذکر و قرآن را کتاب ذکر خواندند و گفتند: ذکر در مقابل غفلت و فراموشی است که از میان غفلت‌ها، فراموشی خود و فراموشی خدا بسیار خسارت‌بار و غیرقابل جبران است.

ایشان با اشاره به آیات قرآن درباره تبعات فراموشی خدا گفتند: اگر انسان خدا را فراموش کند، پروردگار هم او را فراموش می‌کند؛ یعنی از دایره رحمت و هدایت خود بیرون می‌کند و با بی‌اعتنایی، او را مخذول و به‌ خود‌ رها‌شده می‌سازد.

رهبر انقلاب فراموشی خود را در دو بُعد فردی و اجتماعی، بشدت زیانبار برشمردند و افزودند: فراموشیِ هدف پروردگار از خلقت انسان، یعنی رسیدن به خلیفةُاللهی و از یاد بردن مرگ و آماده نشدن برای ورود به آن دنیا، از جمله «ابعاد فردی فراموشی خود» است که با ذکر و دعا و تضرع و تقوا و عبادات می‌توان از شر این غفلت نجات یافت.

ایشان نجات از فراموشی خود را موجب توجه به لزوم پاسخگویی به پروردگار دانستند و افزودند: پیشگاه با عظمت پروردگار جای بهانه آوردن نیست و نداشتن پاسخ موجه برای هر رفتار و گفتار، انسان را به مذلت می‌کشاند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سؤال و جواب الهی از مسئولان را سنگین‌تر از مردم عادی خواندند و گفتند: ما مسئولان باید بشدت مراقب رفتارو گفتار و عملکرد خود باشیم و بیشتر به ذکر و دعا و توسل و تضرع متوسل شویم.

ایشان در تبیین ابعاد اجتماعیِ سنگین فراموشی خود، با استناد به آیه‌ تکان‌دهنده از سوره توبه گفتند: اگر در نظام جمهوری اسلامی‌مانند پیشینیان یعنی مسئولان طاغوت عمل کنیم، جرم بسیار بزرگ و نگران‌کننده‌ای کرده‌ایم که خسارت هنگفتی به همراه می‌آورد.

رهبر انقلاب افزودند: به لطف پروردگار تاکنون به این وضع دچار نشده‌ایم اما باید بترسیم و مراقب باشیم که با ابتلاء به خودفراموشی اجتماعی، هویت خود، فلسفه انقلاب و شاکله نظام را از یاد نبریم و در سیاست داخلی و خارجی، اداره امور کشور و تکیه به بیگانگان مانند مسئولان و مدیران طاغوت عمل نکنیم.

ایشان شاکله نظام را مبتنی بر اصول و آرمان‌های قرآنی و معیارها و اهداف کتاب و سنت خواندند و گفتند: براین اساس ما نمیتوانیم دنباله‌رو تمدن غرب باشیم؛ البته هرجای دنیا، از جمله در تمدن غرب مزیتی باشد، ما استفاده می‌کنیم اما نمی‌توانیم به مبانی و معیارهای غربی تکیه کنیم؛ زیر غلط و مخالف ارزش‌های اسلامی‌است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به رسوایی تمدن غربی به علت اقدام غربی‌ها در استعمار، چپاول منابع ملّت‌ها، کشتارهای وسیع، ادعاهای دروغین درباره حقوق بشر و زن و معیارهای دوگانه در قبال مسائل مختلف، تأکید کردند: گردش آزاد اطلاعات در غرب دروغی بیش نیست، همچنانکه در فضای مجازی متعلق به غرب امکان نام بردن از سردار سلیمانی، سید حسن نصرالله، شهید هنیه و برخی نامداران دیگر وجود ندارد و نمی‌توان به جنایات صهیونیست‌ها در فلسطین و لبنان اعتراض کرد.

ایشان دروغ‌های رسانه‌های غربی درباره اوضاع ایران را یادآور شدند و گفتند: در کدامیک از این رسانه‌ها از پیشرفت‌های علمی، اجتماعات بزرگ مردمی‌و موفقیت‌های ملّت و نظام اسلامی‌حرفی زده می‌شود؟ در حالیکه نقطه‌ضعف‌ها را ده برابر بزرگ می‌کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با استناد به حرف برخی جامعه‌شناسان غربی گفتند: تمدن غربی روز به روز به سمت افول بیشتر حرکت می‌کند و ما حق نداریم از آن پیروی کنیم.

ایشان سربلندی هرچه بیشتر ملّت را با وجود همه تبلیغات منفی بدخواهان ایران، یک واقعیت خواندند و گفتند: اگر مسئولان نظام با حفظ هویت و شاکله نظام، راه صحیح را بروند و همین برنامه‌هایی که رئیس جمهور بیان کرد، اجرایی شود، کشور و ملّت بزرگ ایران عزیز‌تر می‌شوند و میتوانیم الگویی برای ملّت‌ها و حتی دولتمردان بعضی کشورها بشویم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان که به مسائل کشور اختصاص داشت، با اشاره به وجود مشکلات اقتصادی از ابتدای دهه ۹۰ تا کنون، هدف اغلب تهدیدهای دشمن از جمله تهدیدهای امنیتی و اطلاعاتی را تأثیرگذاری بر معیشت مردم خواندند و گفتند: هدف آنها این است که جمهوری اسلامی‌نتواند از عهده اداره معیشت مردم برآید؛ بنابراین مسئله معیشت بسیار مهم است و باید به طور جدی به دنبال اصلاح آن بود.

ایشان، نقش تحریم‌ها در ایجاد مشکلات اقتصادی را انکارناپذیر دانستند و در عین حال افزودند: تحریم عامل بخشی از مشکلات است اما همه مسئله، تحریم نیست و برخی چالش‌ها ارتباطی به تحریم ندارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان برخی رویکردها و اقدامات لازم برای حل مسائل اقتصادی، انسجام درونی دستگاهها چه در درون دولت و چه همکاری سه قوه با یکدیگر را جزو مهمترین اولویت‌ها برشمردند و گفتند: شرط اول پیشرفت امور انسجام است که امروز خوشبختانه انسجام خوبی در سطوح بالا وجود دارد که باید در بدنه و سطوح پایین نیز جریان یابد.

ایشان با تأکید بر تأثیر اساسی «سرعت عمل» در مسائل اقتصادی، از کُندی و فاصله زیاد بین فکر و ایده تا تصمیم‌گیری و اجرا و ثمردهی تصمیمات انتقاد کردند و افزودند: این مشکل عمدتاً ناشی از پیگیری نکردن درست امور است و به همین دلیل یکی از توصیه‌های همیشگی ما به رؤسای جمهور و مسئولان محترم، پیگیری، نظارت و رها نکردن کار در مراحل مختلف است.

رهبر انقلاب، وجود این تلقی در برخی مدیران را که «بی‌خطرترین کار، تصمیم‌نگرفتن است»، خطرناک دانستند و گفتند: اینکه مدیری از ترس یقه‌گیری و مچ‌گیری بخاطر تصمیماتش، تصمیم نگیرد، کاری غلط و مورد مؤاخذه پروردگار است؛ چرا که خداوند علاوه بر فعل‌ها، از ترک فعل‌ها نیز سؤال و حساب‌کشی می‌کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای عامل مؤثر دیگر در حل مشکلات اقتصادی را شناخت مسئولان از ظرفیتهای کشور خواندند و افزودند: مکرر گفته می‌شود که کشور از ظرفیتها و استعدادهای فراوانی برخوردار است اما به عمق این مسئله توجه نمی‌شود.

ایشان، جوانان و خلاقیت‌ها و نوآوری‌های حیرت‌انگیز آنان در بخش‌های مختلف اقتصادی، علمی‌و پژوهشی و همچنین پیشرفت در علم و فناوری را از ظرفیت‌های بزرگ کشور دانستند و گفتند: ظرفیت مهم دیگر، منابع طبیعی ما از جمله نفت و منابع معدنی است که جزو برترین و غنی‌ترین منابع طبیعی دنیا است و بسیاری از این منابع هنوز کشف و بهره‌برداری نشده است.

رهبر انقلاب، مشکل «قاچاق دوسویه» را از دیگر مشکلات و عوامل مضرّ اقتصادی برشمردند و افزودند: اینکه ما در مسئله مبارزه با قاچاق، سرعت تصمیم‌گیری و اجرا، پیگیری کارها و استفاده از ظرفیت‌ها حرکت جدی نکنیم ربطی به تحریم‌‌ها ندارد.
اولویت دیگری که رهبر انقلاب در زمینه مسائل اقتصادی به آن اشاره کردند، «اصلاح نظام ارزی کشور» با تأکید بر تقویت پول ملی بود.

ایشان حفظ ارزش پول ملی را واجب و کاملا ضروری و در بهبود زندگی مردم و افزایش قدرت خرید آنان و ارتقاء آبرو و اعتبار کشور مؤثر دانستند و گفتند: در این زمینه، بازگشت ارزهای حاصل از صادرات بسیار مهم است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به برنامه شهید رئیسی برای وادار کردن شرکت‌های بزرگ دولتی برخوردار از درآمدهای ارزی به اجرای پروژه‌های بزرگ آبی، پالایشگاهی و نیروگاهی در مناطقی از کشور اشاره کردند و گفتند: البته گزارشی که از اقدامات آن شرکت‌ها به ایشان داده بودند، گزارشی مهمل بود و به هر حال، این قابل قبول نیست که درآمد ارزی شرکت‌های دولتی در اختیار دولت و بانک مرکزی قرار نگیرد و برای حل این مسئله باید تدبیری اتخاذ شود.

ایشان اهتمام به تولید را اولویت دیگر اقتصاد کشور خواندند و افزودند: حمایت‌های قانونی، تجهیز منابع تولید، حذف موانع و بخشنامه‌های بیهوده و ارتقاء فناوری تولید جزو موارد ضروری است. همچنین مردم و بخصوص دستگاههای دولتی باید مقید شوند که نیازهای داخلی را از تولید داخل تأمین کنند و آنچه تولید داخلی دارد از خارج وارد و مصرف نشود.

مسئله سرمایه‌گذاری نکته آخر در زمینه مسائل اقتصادی بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: یکی از اهداف تحریم‌ها جلوگیری از سرمایه‌گذاری خارجی است که برای آن هم راههایی وجود دارد.

ایشان افزودند: مهمترین عامل افزایش سرمایه‌گذاری داخلی هم تسهیل امور برای سرمایه‌گذار است به طوری که احساس کند سرمایه‌گذاری برای او نفع و سود خوبی دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان، با ابراز خرسندی از فعال بودن وزارت امور خارجه و تأکید بر گسترش تعامل با همسایگان و دیگر کشورها، گفتند: بعضی دولتها و شخصیت‌های قلدر خارجی اصرار به مذاکره می‌کنند در حالی که هدف آنها از مذاکره حل مسائل نیست بلکه از مذاکره به دنبال تحکّم و تحمیل مسائل مورد نظرشان هستند که اگر طرف مقابل قبول کرد چه بهتر، اما اگر قبول نکرد، جنجال راه بیاندازند و او را به ترک مذاکره متهم کنند.

رهبر انقلاب اسلامی‌افزودند: مسئله آنها فقط مسئله هسته‌ای نیست، بلکه مذاکره برای آنها راه و مسیری برای طرح توقعات جدید از جمله در زمینه امکانات دفاعی و توانایی‌های بین‌المللی و بیان انتظاراتی از این قبیل است که فلان کار را نکنید، با فلان کس دیدار نکنید، برد موشک را از فلان قدر بیشتر نکنید که قطعاً این موارد از طرف ایران پذیرفته و برآورده نمی‌شود.

ایشان هدف طرف مقابل از تکرار مذاکره را ایجاد فشار در افکار عمومی‌دانستند و گفتند: می‌خواهند در افکار عمومی‌تردید ایجاد کنند که چرا با وجود اعلام آمادگی آنها برای مذاکره، ما حاضر به مذاکره نیستیم در حالی که هدف آنها مذاکره نیست بلکه تحکّم و تحمیل است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اعلامیه سه کشور اروپایی مبنی بر عمل نکردن ایران به تعهدات هسته‌ای خود در برجام، خاطرنشان کردند: باید از آنها سؤال شود مگر شما به تعهدات خود در برجام عمل کردید؟ آنها از روز اول به تعهد خود عمل نکردند و پس از خروج آمریکا از برجام نیز با وجود قول‌هایی که برای جبران آن دادند، دو بار زیر قول خود زدند.

رهبر انقلاب بدعهدی اروپایی‌ها و در عین حال متهم کردن ایران به تخلف را نشانه بی‌چشم و رویی بی‌حد آنها دانستند و افزودند: دولت وقت یک سال آن وضعیت را تحمل کرد و سپس مجلس شورای اسلامی‌وارد میدان شد و مصوبه‌ای گذراند که راهی نیز جز این وجود نداشت و اکنون هم در مقابل حرف زور و زورگویی راهی دیگر وجود ندارد.

در ابتدای این دیدار رئیس جمهور با بیان توضیحاتی درباره به آخرین اقدامات دولت برای وفاق داخلی و رسیدن به چشم‌انداز توسعه نظام، از اجرای ۵ برنامه کلی اقتصادی خبر داد و گفت: «رشد تولید»، «کنترل تورم»، «رسیدگی به مشکلات معیشتی»، «رفع ناترازی‌ها» و «اجرای پروژه‌های راهبردی و ملی» روی میز اجرای دولت قرار دارد.

آقای پزشکیان قطع برق و گاز در برخی مناطق کشور را به منظور جلوگیری از بحران‌های جدی برشمرد و ابراز امیدواری کرد که مطابق برنامه‌ای که سال آینده ناترازی‌های حوزه انرژی رفع شود.

رئیس جمهور با اشاره به ضرورت استفاده حداکثری از ظرفیت کشورهای همسایه و ایرانیان خارج از کشور، دولت چهاردهم را پشتیبان سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی دانست و همچنین از تدارک چند طرح بزرگ سرمایه‌گذاری در کشور خبر داد.

آقای پزشکیان با تأکید بر اصول «عزت، حکمت و مصلحت» در سیاست خارجی، انسجام ملی را مانع اصلی تحقق هرگونه تهدید دشمنان برشمرد و افزود: هیچ قدرتی نمی‌تواند ملّتی را که به خدا تکیه دارد و پشت سر رهبرش، متحد حرکت می‌کند، شکست دهد.

رئیس جمهور همچنین در ابتدای سخنان خود با بیان نکاتی پیرامون اهمیت ماه مبارک رمضان، این ماه را فرصت یادآوری اهمیت اجرای عدالت، دوری از تبعیض، صداقت، رسیدگی به گرفتاران، اصلاح بین مردم و رفع ظلم و فساد برشمرد و گفت: متون دینی نه صرفا برای خواندن بلکه برای عمل کردن است و این مهم، نیازمند وحدت، تحمل یکدیگر و همکاری مردم و مسئولان است.

بازدید : 24
شنبه 17 اسفند 1403 زمان : 7:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

بسم الله

ویژه نامه روز ششم ضیافت الهی

دعای روز ششم

اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنى فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَلاتَضْرِبْنى بِسِیاطِ نَقِمَتِکَخدایا در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز و تازیانه‌هاى عذابت را بر من مزن و از موجبات خشمت
وَزَحْزِحْنى فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبینَ
بدان نعمت بخشى و الطافى که نسبت به بندگان دارى دورم بدار اى آخرین حد اشتیاق مشتاقان

زلال وحی

پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن کریم
اهداف بعثت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)
«لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم ایاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و‌‌ان‌کانوا من قبل لفی ضلال مبین» (1)
خدا بر اهل ایمان منت گذاشت که رسولی از خود آنها در میان آنان برانگیخت که آیات خدا را تلاوت کند و نفوس آنان را از هر نقص و آلایش پاک گرداند و به آنها احکام شریعت و حقایق حکمت بیاموزد هر چند که پیش از آن، قطعا آنها در گمراهی آشکار بودند.
نتیجه‌ی تقوای الهی و ایمان به پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم): یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و امنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نور اتمشون به یغفرلکم و الله غفور رحیم. (2)
ای کسانی که به حق گرویدید، اینک خدا ترس و متقی شوید و به رسولش «حضرت محمد مصطفی» نیز ایمان آرید تا خدا شما را از رحمتش دو بهره، نصیب گرداند و نوری از پرتو ایمان به قرآن، شما را اعطاء کند که بدان نور راه (بهشت ابد) پیماید و از گناه شما نیز درگذرد که خدا بسیار آمرزیده و مهربان است.
جهانی بودن رسالت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)
و ما ارسلناک الا کافه للناس بشیرا و نذیرا و لکن اکثر الناس لا یعلمون. (3) (و ما تو را رسول اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) جز برای اینکه عموم بشر را بشارت دهی و ترسانی نفرستادیم و لیکن اکثر مردم از این حقیقت آگاه نیستید.

رحمت برای عالم

«لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رئوف رحیم.»
همانا رسولی از جنس شما (پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)) برای هدایت خلق آمد که از افراط محبت فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت می‌آید و بر (آسایش و نجات) شما بسیار حریص و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است. (4)
(و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین) و‌‌‌ای رسول (اسلام) ما تو را نفرستادیم مگر آن که رحمت برای اهل عالم باشی. (5)
رسالت مومنان نسبت به پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)
«ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلو علیه و سلموا تسلیما.»
خداوند و فرشتگان پرروان پاک ازن پیغمبر (حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) درود می‌فرستند، شما هم‌‌‌ای اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید و به فرمانش به خوبی گردن نهید. (6)
«لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرحوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله کثیرا.»
قطعا برای شما در اقتدا به رسول خدا سر مشقی نیکوست. برای آن کس که به خدا و روز قیامت امید دارد و خدا را فراوان یاد می‌کند. (7)

پی نوشت

1- سوره‌ی آل عمران آیه‌ی 164.
2- سوره‌ی حدید آیه‌ی 28.
3- سوره‌ی سباء آیه‌ی 28.
4- سوره‌ی توبه آیه‌ی 128.
5- سوره‌ی انبیاء آیه‌ی 107.
6- سوره‌ی احزاب آیه‌ی 56.
7- سوره‌ی احزاب آیه‌ی 21.
منبع: قرآن کریم

کلام نور
فضیلت ماه رمضان در کلام ائمه اطهار (علیهم السلام)

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) : إِنَّ ابواب السماء تفتح فى اول لیلة من شهر رمضان ولاتغلق الى آخر لیلة منه.
منبع: بحار الانوار ج 96ص 344
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مى شوند و تا آخرین شب بسته نمى شوند.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): اذا استهلَّ رمضان غلقت أبوابُ النار .
منبع: بحار الانوار ج 96 ص 348
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هنگامى که هلال ماه رمضان پدیدار گردد، درهاى دوزخ بسته شود.
قال ابوجعفر(علیه السلام) :لکلّ شىء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان.
منبع: کافى ج 2 ص 630
امام باقر (علیه السلام) می‌فرماید: براى هر چیزى بهارى است و بهار قرآن ماه رمضان است.
عن ابى الحسن على بن موسى الرضا(علیه السلام):من قرأ فى شهر رمضان آیة من کتاب الله کان کمن. ختم القرآن فى غیره من الشهور .
منبع: بحار الانوار ج 96,ص 341
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: کسى که در ماه رمضان آیه اى از کتاب خدا(قرآن) را بخواند، مانند کسى است که در دیگر ماه‌ها تمام قرآن را خوانده باشد.

حکمت‌های شگرف

حکمت 61 نهج البلاغه: شیرینى آزار زن (اخلاقى)قَالَ الامام علیٌ [علیه السلام] الْمَرْأَةُ عَقْرَبٌ حُلْوَةُ اللَّسْبَةِ .
حضرت علی(علیه السلام) فرمودند : نیش زن شیرین است .
حکمت 62: روش پاسخ دادن به ستایش‌ها و نیکى‌ها (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا حُیِّیتَ بِتَحِیَّةٍ فَحَیِّ بِأَحْسَنَ مِنْهَا وَ إِذَا أُسْدِیَتْ إِلَیْکَ یَدٌ فَکَافِئْهَا بِمَا یُرْبِى عَلَیْهَا وَ الْفَضْلُ مَعَ ذَلِکَ لِلْبَادِئِ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : چون تو را ستودند ، بهتر از آنان ستایش کن ، و چون به تو احسان کردند ، بیشتر از آن ببخش ، به هر حال پاداشِ بیشتر از آنِ آغاز کننده است .
حکمت 63: ارزش شفاعت (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الشَّفِیعُ جَنَاحُ الطَّالِبِ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : شفاعت کننده چونان بال و پُر در خواست کننده کننده است.
حکمت 64: غفلت دنیا پرستان (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] أَهْلُ الدُّنْیَا کَرَکْبٍ یُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِیَامٌ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : اهل دنیا سوارانى در خواب مانده اند که آنان را مى رانند.
حکمت 65: ترک دوستان و تنهایى (اخلاقى ، اجتماعی، تربیتى)
وَ قَالَ [علیه السلام] فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : از دست دادن دوستان غربت است .
حکمت 66: روش خواستن (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] فَوْتُ الْحَاجَةِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِهَا إِلَى غَیْرِ أَهْلِهَا .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : از دست دادن حاجت بهتر از درخواست کردن از نا اهل است.
حکمت 67: ارزش ایثار اقتصادى (اخلاقى ، اقتصادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِیلِ فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : از بخشش اندک شرم مدار که محروم کردن ، از آن کمتر است.
حکمت 68: ره آورد عفّت و شکر گذارى (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْعَفَافُ زِینَةُ الْفَقْرِ وَ الشُّکْرُ زِینَةُ الْغِنَى .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : عفّت ورزیدن زینت فقر ، و شکر گزارى زینت بى نیازى است.
حکمت 69: حفظ روح امیدوارى (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا لَمْ یَکُنْ مَا تُرِیدُ فَلَا تُبَلْ مَا کُنْتَ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : اگر به آن چه که مى خواستى نرسیدى ، از آنچه هستى نگران مباش.
حکمت 70: روانشناسى جاهل (اخلاقى ، علمى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : نادان را یا تُندرو و یا کُند رو مى بینی.
حکمت 71: نشانه کمال عقل (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلَامُ .
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : چون عقل کامل گردد ، سخن اندک شود .
حکمت 72: رابطه دنیا و انسان (اخلاقى،علمى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الدَّهْرُ یُخْلِقُ الْأَبْدَانَ وَ یُجَدِّدُ الْآمَالَ وَ یُقَرِّبُ الْمَنِیَّةَ وَ یُبَاعِدُ الْأُمْنِیَّةَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ وَ مَنْ فَاتَهُ تَعِبَ.
و درود خدا بر ایشان ، فرمودند : دنیا بدن‌ها را فرسوده و آرزوها را تازه مى کند ، مرگ را نزدیک و خواسته‌ها را دور و دراز مى سازد ، کسى که به آن دست یافت خسته مى شود ، و آن که به دنیا نرسید رنج مى برد.
منبع: نهج البلاغه

عزیز آل یاسین
فرزند طور

کجاست راه بعد از راه؟ کجایند خوبان پس از خوبان؟ کجایند آفتاب‏های درخشان؟ کجایند ماه‏های تابان؟ کجایند ستارگان فروزان؟ کجایند پرچم‏های دین و پایه‏های علم؟
کجاست بقیه‏ی خدا که بیرون از عترت طاهره، هدایت کننده‏ای نیست؟
کجاست آن که زنده کننده‏ی آثار دین است و اهل آن؟ کجاست ذخیره شده برای تجدید فریضه‏ها؟... کجاست ویران کننده‏ی بناهای شرک و دورویی؟ کجاست درِ خدا...؟ کجاست صورت خدا، که به سوی او روی کنند اولیا؟...
ای آن که آمدنت حتمی‌است! کدام دعا در حق ظهور تو به آسمان می‏رود؟! در کدام نقطه از این هستی تورا جستجو کنیم؟ کدام دهکده‏ی جهانی؟ کدام سیاره؟
انسانیت، به یغما رفته، بساط ستم جور است، زمین جیره‏خوار حکومت‏های جاهلی است. دل‏ها آفتِ اضطرار گرفته‏اند.
ای زمین از آفتاب رویت روشن!
ای از نگاه سبز خدا سرشار!
ای پنهانِ پیداتر از نور!‌‌‌ای تمامت حضور بهار که در نهایت روشنی در کنار مایی!
آیا هنوز فرصتِ رسیدن این چشم‏های کال نیست؟
آیا هنوز فرصت تماشای آفتاب نگاهت نیست؟!
از کدام سوی زمان می‏آیی؟! تو را با کدام کلمه از خدا فریاد بزنیم؟‌‌‌ای فرزند دلایل روشن!
دیوارهای شهر، هزار روزن گشوده‏اند، خیابان‏هایِ منتهی به آمدنت چشم شدند. لحظه‏ها، گرفتار عشق تواند؛ عاشقِ نگاه آسمانی تواند.
... آفتاب اگر هنوز می‏تابد، کوه اگر هنوز پابرجاست، آسمان اگر هنوز ایستاده است، باران اگر هنور می‏بارد، درخت اگر هنوز تکیده است، دست‏ها اگر هنوز قنوت می‏گیرند، چشم‏ها اگر هنوز سرشارند، کوچه‏ها اگر هنوز بیدارند، دل‏ها اگر هنوز می‏تپند و زمین اگر هنوز زنده است، از برکت حضور معنوی توست.
ای فرزند «طور» و «عادیات»!‌‌‌ای پسر «یس» و «الذاریات»!
تو را با کدام نام خدا زمزمه کنیم؟ در کدام زیارت‏نامه ملاقات کنیم؟ در کدام سوره به تلاوت بنشینیم؟
تو را از کدام آسمان بپرسیم؟ در کدام راه به انتظار بنشینیم؟ از کدام جمعه سراغ بگیریم؟! از کدام سو می‏آیی؟! هزاران هزار سال، آمدنت را پیامبران پیشین وعده داده‏اند و نیامدی... چشمان دقایق تاول زده است؛ دستان روزگار پینه بسته؛ گام‏ها می‏روند و بر می‏گردند. صحرا لب به آب نزده است؛ نیمی‌از دریا را خشکی احاطه کرده؛ جهان سر بر بالش غفلت گزارده؛ صبح نای ماندن ندارد. باران به زورِ استغاثه می‏بارد؛ آفتاب اگر طلوع می‏کند، از برکت دعای ندبه است؛ درختان به عنایت عطر پیراهن تو ایستاده‏اند؛ زندگی به حرکت سرانگشتان مبارک تو بند است؛ آیا هنوز آمدنت زود است؟!...
زمین، تشنه‏ی بارانِ عدالت توست.
«لَیَْت شِعْری اَیْنَ اَسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوی».
کاش می‏دانستم کجا منزلگاه تو شده؟ پشت دیوار بقیع؟ پشت دیوار کعبه؟ بر فراز «جبل الرحمه»؟ بلندای کوه نور؟ کاش می‏دانستم در کدام قسمت از زمین، خانه ات بنا شده؟! پشتِ کدام آفتاب؟ زیر سایبان کدام کسا؟
ای ناظرِ اشک‏های پنهان! بی تو این دیجور را چگونه برتابیم؟ چه تکیه‏گاهی امن‏تر از حریم تو؟ حالِ تو را در کدام روزنامه‏ی صبح و عصر، کدام ستون جستجو کنیم؟ در کدام جمعه، ـ دعای عهد ـ اتفاق شیرین نگاه تو را به تماشا می‏نشینند؟ کِی تیتر روزنامه‏های شب گرفته‏ی امروز، «مهدی(عج) آمد» می‏شود؟ کدام صبح به اعتبار آمدنت همیشگی خواهد شد؟ «اَلَیْسَ الصُّبحُ بِقَرِیبٍ».
ای معیار عدالت وای ملاک مهربانی و عطوفت!
به راستی، آن را که چشم انتظار قدوم تو نیست، گمراه است؛ و آن را که تسلیم امر تو نیست، غافل. آن را که آرزوی دیدار تو نیست، از درگذشتگان و آن را که شوق آمدنت نیست، از فناشدگان و آن را که بی‏قرار تو نیست، سرگردان. مباد قسمتمان که تو را عاشقانه منتظر نباشیم.
ای دور نزدیکتر! آیا هنوز آمدنت زود است؟!

مواعظ جاوید
فرهنگ و استقلال

• بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است.
• اساسا فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‌دهد و با انحراف فرهنگ هرچند جامعه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی، نظامی‌قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است.
• اگرفرهنگ جامعه‌‌‌ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می‌کند و بالاخره در آن مستهلک می‌شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می‌دهد.
• استقلال و موجودیت هر دجامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می‌گیرد و ساده اندیشی است که گمان شود که با وابستگی فرهنگی استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکان پذیر است. بی جهت و من باب اتفاق نیست که هدف اصلی استعمار گران که در رأس تمام اهداف آنان است، هجوم به فرهنگ جوامع زیر سلطه است.
منبع: صحیفه‌ی نور، ج15، ص160

در محضر ولایت

محصول ماه رمضان، تقواست؛ به خود پرداختن، به خود رسیدن و ذخیره‌ى تقوا را براى خود فراهم کردن؛ «لعلّکم تتّقون». ماه رمضان در ما ذخیره‌ى تقوا ایجاد مى‌کند. این تقوا هم خود وسیله‌یى براى منازل عالى‌تر است. تقوا مرکبى است که مى‌تواند ما را به آن منازل عالى برساند: «و اتّقوا اللَّه لعلّکم تفلحون»؛ «فاتّقوا اللَّه لعلّکم ترحمون»؛ «و اتّقوا اللَّه و یعلّمکم اللَّه». علم و هدایت و رحمت الهى بر اثر تقوا از سوى خداوند به انسان عطا مى‌شود. از همه بالاتر، فلاح است. فلاح و رستگارى بر اثر تقوا به دست مى‌آید. عزیزان من! این ذخیره‌ى تقوا را که در ماه رمضان به‌دست آوردیم - اگر ان‌شاءاللَّه به‌دست آورده باشیم - اگر بر سر سفره‌ى زیارت الهى درنگ کرده باشیم و از آن بهره برده باشیم، باید حفظ کنیم؛ این محصول بسیار ارزشمندى است؛ مثل آن کشاورزى که زحمات خود را مى‌کشد، محصول گندم خود را مى‌چیند، بعد آن را در یک سیلوى مطمئنى به‌دست امینى مى‌سپارد تا در طول سال بتواند از آن استفاده کند. این آذوقه‌ى طول سال ماست. در طول سال، این آذوقه تهدید مى‌شود: وسوسه‌ها هست، زرق‌وبرقها هست، شهوات و هواهاى نفسانى هست و گناهان؛ اینها همه آفت این ذخیره‌ى ارزشمندند. از این ذخیره براى مقابله با آن آفتها استفاده کنید و این ذخیره را حفظ کنید.
منبع: برگزیده بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌هاى نماز عید سعید فطر 24/08/1383

شمیم هدایت
مواعظ استاد

حقیقت دین این است که انسان در رفتار ، افکار ، عقاید و اخلاقش جهت خدایی داشته باشد .
دین، یعنی جهتی که برای حرکت انسان در شؤون مختلف تعیین شده است . ازآنجا که حرکت انسان به سوی کمال مطلق است وکمال مطلق برای انسان، قرب به خدای متعال است ، پس محتوای اسلام چیزی غیر از توجه دادن به خدای واحد نیست .
ما درزندگی مسایلی داریم که صد در صد حیوانی است ، امّا در شرع مقدس به این دلیل که این کار جهت خدایی پیدا می‌کند، گاه رنگ « استحباب» به خود می‌گیرد وگاهی «واجب» می‌شود تا بار ارزشی پیدا کند.
با توجه به این معنا می‌توان گفت که حقیقت دین همان توحید است .
اهتمام همه‌ی انبیاء ، توجه به خدای یگانه است وخون‌های انبیاء و اولیای خدا دراین جهت ریخته شده است ، چون عنصر اصلی انسان فکر و اعتقاد اوست .اگراعتقاد آفت دید ، اعمالی که از آن ناشی می‌شود ، ارزش خودرا ازدست می‌دهد . خداوند متعال می‌فرماید:
« مبادا یک وقت درذهن کسی بیاید که خدا فرزند یا همسر دارد چنین سخنانی جا دارد که باعث فروپاشی کوه‌ها شود وعالم متلاشی گردد.»
هیچ وقت خداوند نفرموده است که اگر کسی قتل نفس کند ، موجب می‌شود که کوه‌ها از هم بپاشد.
این نشان می‌دهد که مسأ له‌ی اعتقاد ، درساختار روح انسان و تکامل وی نقش اول را دارد . به هر حال درهیچ یک از ادیان آسمانی ، هیچ چیزی مهم‌تر از مسأله‌ی توحید نبوده است .
یکی از بزرگان می‌فرمودند: « خدای متعال گاهی انسان را سال‌ها به مرض ، فقر یا گرفتاری مبتلا می‌سازد، برای این‌که یک «یاالله» بگویید . یک «یاالله» آن قدر درسعادت او تأثیر دارد که جا دارد برای آن سال‌ها رنج ، سختی وشکنجه ببیند . من به حرف او اعتماد دارم و می‌دانم واقعاً یک لحظه توجه به خدا ویک « یا الله» گفتن ، چقدر می‌تواند انسان را بالا ببرد وآنچه با این ضدیت داشته باشد ، چقدرمی‌تواند انسان را به سقوط بکشاند .
منبع: برگرفنه از سلسه سخنرانی‌های حضرت آیت الله مصباح یزدی ، ماه نامه دیدارآشنا ، شماره‌ی 48

نکته‌های ناب
خدمت به خلق

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: کسی که حاجت برادر مؤمن خود را برآورده سازد، خداوند حوایج زیاد او را که یکی از آنها بهشت است، برآورده می‌سازد.
منبع: جامع الاخبار، ص 221.
به صاحب فصول «آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی» گفتند: اگر بدانی مرگت نزدیک شده و از عمرت چند ساعت باقی نمانده، در آن ساعات چه خواهی کرد؟ در پاسخ گفت: می‌نشینم روی سکوی در منزلم برای آن که حاجات مردم را بر آورده سازم، شاید کسی بیاید و از من حاجتی بخواهد و لو آنکه آن حاجت، استخاره‌‌‌ای باشد.(2)
منبع: مردان علم در میدان عمل، ص 257.

مقام معلم

حضرت علی (علیه¬السلام) می‌فرمایند: از جای خود برای (احترام) پدر و معلمت برخیز، اگرچه فرمانروا باشی.
منبع: مستدرک الوسایل، ج 15، ص 203.
به اسکند گفتند: چرا معلم را پیش از پدرت تعظیم می‌کنی؟! گفت: چون پدر، مرا از عالم ملکوت به زمین آورد ولی معلم مرا از زمین به آسمان می‌برد.
منبع: همراه با نماز، محسن قرائتی، ص60.

منفور ترین فرد

حضرت امام سجاد(سلام الله علیه)می‌فرمایند: منفورترین بندگان نزد خدای سبحان کسی است که گفتار امامی‌را می‌گوید اما به کردار او رفتار نمی‌کند.
منبع:اصول کافی، ج8، ص 234.

دل نوشته

رسیدن به چشمه‏های استجابت

مریم سقلاطونی
یا أیّها المُزمِّل!
رسیدن به چشمه‏های آسمان، مبارکت باد!
یا ایها المزمل!
چشیدن ذره ذره نور، نوش جانت!
یا ایها المزمل!
به سفره مهربانی خداوند خوش آمدی!
یا ایها المزمل
بارش باران و نسیم و آینه بر تو مبارک!
یا ایها المزمل!
به آغوش گرامی‌خداوند خوش آمدی!
برخیز و نام پروردگارت را زمزمه کن!
در این سحرگاه رفیع
و در این شهر رستگاری و رحمت.
برخیز و بخوان:
ای آن‏که هنگام بلا، پناهگاه منی!
ای آن‏که در دشواری‏ها فریادرس منی!
...‌‌‌ای آغوش معطرت باز!
ای در خانه‏ات گشوده! به دعوت تو آمده‏ام؛
در این ضیافت عاشقانه‏ای که رو به راه کرده‏ای،
در این سحرگاه گرامی‌که روزی همیشگی خوبانت است.
به دعوت تو آمده‏ام!
الیکَ فَزِعتُ
با تمام تعلقاتم؛ دامن دامن اشک آورده‏ام
و دلم شکسته.
انک سمیع الدّعا!
اشک، همه دارایی من است
و دل شکسته، هدیه‏ای ناچیز.
یا من یقبل الیسیر
به سحرگاه گرامی‏ات آمده‏ام
با دعوت تو...‌‌‌ای منتهای آرزوی من!
با دعوت تو و کوله‏باری از توکل
و بی‏صبرانه منتظرم تا زیر باران فرشتگان هر شبه‏ات، تا صبح پناه گیرم و زیر آفتاب مهربانی‏ات، یخ‏های سنگدلی‏ام آب شود.
یا من لم یلد و لم یولد...

یاد ابرار
معلم امت

شیخ مفید ، انسان وارسته‌ای بود که سرای دل را به نورِ تقوا و تهذیب نفس روشن کرده بود . عالمی‌ربانی و اندیشمندی عرفانی که یاد خدا آرمش بخش روح و روان او و معارف اهل بیت )علیهم‌‌السلام( زینت بخش نهانخانه‌ی وجودش گشته بود .
وی عالمی‌عامل بود که سخنان و آثار اخلاقی ارزنده‌اش ، تنها « نسخه‌‌‌ای کارآمد» نبود ، بلکه « دارویی شفا بخش » برای ره‌پویان راه وارستگی به حساب می‌آید.
صفات والای اخلاقی شیخ موجب شده بود که حتی برخی از مخالفان لب به توصیف ایشان بگشایند ابن‌حجر که ازعالمان اهل سنت است ، درباره اخلاق این عالم روحانی می‌نویسد :
« مفید مردی بود که در راه انجام کارهای مستحبی تلاش زیادی می‌کرد. بسیار فروتن بود. خود را به خاک پای علم و دانش افکنده بو د . چنان در بیان عقاید و کلام شیعه ورزیده بود که می‌گفتند: او را برهر امامی‌(شیعه) حق نعمت است»
عالمان شیعی نیز پیرامون حالات روحی وعرفانی وشیوه اخلاقی این دانشمند فرهیخته ، سخنان بسیاری گفته اند، ازجمله: علامه بحرالعلوم (رحمت‌‌الله‌علیه) که خود دریایی ازعلوم ودانش بود، شیخ مفید را این چنین توصیف می‌کند: « محمدبن نعمان ، ابوعبدالله مفیدرحمت‌‌الله‌علیه ، استادِ استادان بزرگ و رییس رؤسای امت اسلام است. درهای تحقیق را با اقامه‌ی دلیل و برهان و بیان روشن خویش گشود و فرقه‌های گمراه را سرکوب کرد.»
حاج ‌میرزا ‌حسین نوری)رحمت‌‌الله‌علیه( که خود از مؤلفین ونویسندگان تاریخ تشیع است، وی را چنین توصیف می‌کند : « درکتابهای اعتقادی ـ که مربوط به امامت وادله‌ی اثبات آن است ـ کمتردلیل و سخنی یافت می‌شود که شیخ مفید درکتابهای خویش بیان نکرده باشد . شیخ مفید زنده کننده‌ی اسلام و نابود کننده‌ی بدعت‌ها وانحرافات منحرفان و بدعت گذاران بود.»
برخی معتقدند درطول 30 سال، 30 توقیع ونامه‌ی شریف برای شیخ مفید از ناحیه‌ی امام عصر( ارواحنا له الفداء ) صادرشده که در بسیاری این جمله‌ی نورانی دیده می‌شود: « برادر گرامی‌واستوار؛ شیخ مفید »
منبع: برگرفته ازکتاب دیداربا ابرار ( شیخ مفید، معلم امت ) ، احمد لقمانی ، صفحه‌های 36 تا 49

حکایت‌ها و هدایتها
علت بیماری

بر سینه‌ی فضل‌بن یحیی برمکی بیماری ناراحت‌کننده‌ای پدید آمده بود، از دوستان خود سؤال کرد:
بهترین طبیب در عراق، شام، خراسان، و شیراز چه کسی است؟ گفتند: جاثلیق که ساکن شیراز است.
فضل‌بن یحیی با تشریفات مخصوص از او دعوت کرد تا به بغداد بیاید، جاثلیق دعوتش را قبول کرد و به بغداد آمد معالجه‌ی او را شروع کرد و آنچه در مورد این بیماری می‌دانست به کار بست، اما کوچکترین نتیجه‌ای به دست نیامد.به ناچار روزی به فضل‌بن یحیی گفت:
من از معالجه شما ناتوانم زیرا هر چه دوای مربوط به این بیماری بود به کار بستم، ولی بی‌اثر بود ،گمان می‌کنم که نارضایتی پدرتان از شما، موجب این بیماری است که اگر چنین است رضایت او را جلب کن تا من درد شما را معالجه کنم.
فضل‌بن یحیی می‌دانست که پدرش از او رضایت ندارد، به ناچار شبانه برخواست و به خانه‌ی پدر رفت و خود را به قدم‌های وی انداخت و از او رضایت خواست و به هر حال از پدر رضایت گرفت و به جاثلیق اعلام کرد، جاثلیق نیز او را با همان دارو‌های قبلی مداوا نمود، طولی نکشید که او بهبود یافت و راحت شد.
فضل از جاثلیق پرسید: شما از کجا دانستی که پدرم از من ناراضی است و سبب عدم بهبودی‌ام، نارضایتی اوست؟
جاثلیق گفت: وقتی معالجاتم بی‌اثر شد، دانستم که شما از جایی ضربه خورده‌ای، چند روزی زندگی‌ات را تحت نظر و بررسی قرار دادم، دیدم همه از شما خشنودند و صدقات و دستگیری‌ات از مستمندان و بیچارگان زیاد است، علّتی بدستم نیامد تا این‌که شنیدم میان شما و پدرت، کدورتی است؛ دانستم که نارضایتی پدر، سبب این درد است و تا جلب رضایت او نشود، معالجه ممکن نیست.
نکته: از این حکایت معلوم می‌شود که منشأ بعضی از بیماری‌ها، اذیت و آزار دیگران مخصوصاً کسانی که احترام آنها مانند والدین واجب است، می‌باشد.
منبع: داستان‌هایی از پدر و مادر، شهید میرخلف‌زاده، صفحه‌های 43و44

معرفی کتاب

امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملی که یک واجب دینی است.
«رهبر معظم انقلاب اسلامی»
کتابِ «خانواده در اسلام»
این کتاب، حاصل 19 درس از جلسات اخلاقِ حضرت‌آیت‌الله‌العظمی‌مظاهری (دامت‌برکاته) است و شامل مطالب بسیار مهم و اساسیِ «اخلاق خانواده در اسلام» می‌باشد که به طور فشرده و اجمال، با تمسک به آیات و روایات شریف، همراه با حکایت‌های سودمند و آموزنده، با بیانی شیرین و شیوا مطرح فرموده‌اند.
در این کتاب، در رابطه با انواع مسؤولیت‌های خانوادگی، حکمت تفاوت مرد و زن، حقوقِ متقابل مرد و زن و فرزندان، نقش عطوفت و مهربانی در تثبیت نظام خانوادگی و اثر آن در تربیت فرزندان، صفاتِ زن شایسته از دیدگاه قرآن کریم و کلام معصومین (علیهم‌‌السلام) ، نحوه‌ی موعظه‌ی زن، روش حلّ اختلاف خانوادگی علل و حکمت بروز اختلافات، اهمیت ازدواج از نظر شرع مقدس اسلام، تأثیرپذیری‌ کودکان از والدین و ... مطالب سودمندی خواهید خواند. لازم به توضیح است که این کتاب گرانمایه در سال 1384، توسط بنیادخیریه‌ فرهنگی المهدی)سلام‌الله‌علیه( ویراستاری‌ ادبی و چاپ ‌گردیده‌و منابع برخی از آیات و احادیثِ شریفی ‌که ‌در چاپ‌های قبلی،ذکر نگردیده بود، آورده شده است.
کتابِ «حکمت‌ها و اندرزها»
این اثر ارزشمند که توسط انتشارات صدرا چاپ شده، مجموعه‌ای است مشتمل بر مقالاتی از استاد شهید علامه مطهری)رحمت‌‌الله‌علیه(که در سال‌های 1331تا 1341 هـ.ش، برای یک برنامه‌ی عمومی‌آشنایی با فرهنگ اسلامی‌و جهت ایراد به صورت گفتار و خطابه، به رشته‌ی تحریر در آمده است.
مطالعه‌ی این کتاب در آشنایی با راه و رسم صحیح زندگی و درک صحیح از برخی مفاهیم اسلامی‌و نیز تهذیب و پالایش نفس تأثیرخواهد داشت.

احکام

کیفیت و شرایط لباسحضرت امام خمینی رحمت‌‌الله‌علیه :
* از لباس‌هایی که توجه نامحرم را جلب می‌کند، باید اجتناب شود .
* احتیاط واجب آن است که مرد ، لباس زنانه و زن ، لباس مردانه نپوشد .
حضرت آیت الله العظمی‌خامنه ای(دامت‌برکاته) :
* زن باید از پوشیدن هر نوع لباسی که از جهت رنگ یا شکل موجب جلب توجه نامحرمان می‌شود اجتناب کند.
* پوشیدن هر نوع لباسی که عرفاً تحریک کننده باشد و موجب جلب توجه جنس مخالف به نامحرم گردد ، حرام است .
حضرت آیت الله العظمی‌صافی)دامت‌برکاته(:
*پوشیدن لباسی که پارچه یا رنگ یا دوخت آن برای کسی که می‌خواهد آن را بپوشد ، معمول نیست و موجب توهین یا شهرت او می‌شود ، حرام است .
حضرت آیت الله العظمی‌مکارم شیرازی)دامت‌برکاته) :
* پوشیدن لباس‌های تنگ و چسبان و همچنین لباس‌های زینتی ، اشکال دارد .
حضرت آیت الله العظمی‌بهجت)دامت‌برکاته( :
*پوشیدن لباس مخصوص زنان برای مرد و همچنین پوشیدن لباس مخصوص مردان برای زن حرام است ، اگرچه حرام بودن تا موقعی که داخل در لباس شهرت نباشد ، مورد تأمل است و نیز تزیین هریک از مرد و زن به زینت دیگری، حرام است و لباس شهرت عبارت از لباسی است که از جهت جنس یا رنگ یا نحوه‌ی برش و دوخت آن، خلاف شأن و زیّ پوشنده باشد .
منبع:احکام حجاب و عفت در گلستان مرجعیّت ، حمید احمدی ، صفحات 72 ـ 67
نویسنده: سید امیرحسین کامرانی راد

بازدید : 23
سه شنبه 13 اسفند 1403 زمان : 18:36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
در اوّلین روز از ماه مبارک رمضان ۱۴۴۶ (۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خدای متعال را بر تشکیل مجدّد این جلسه و دیدار و شنیدار شیرین و زیبایی که این جلسه برای این حقیر دارد سپاسگزارم. و همچنین حمد میکنم خدا را، شکر میکنم خدای متعال را بر افزایش مستمرّ قرآن‌خوانان. امروز چشم ما و گوش ما روشن شد، حقیقتاً لذّت بردیم از تلاوتهایی که انجام گرفت؛ از شهرهای مختلف، در سنین مختلف، با شیوه‌های مختلف، و همه قرآنی و همه تلاوتگر. از دیدن آقای روحانی‌نژاد (۲) هم خیلی خوشحال شدم؛ بعد از چهل و چند سال، دوباره صدای ایشان را شنیدیم؛ ایشان صدای فوق‌العاده‌ای داشتند آن وقت در دوره‌ی جوانی‌شان، در آن سنینی که ایشان شاگرد آقای مختاری (۳) بودند ــ خدا رحمت کند مرحوم آقای مختاری را ــ و آن صدای کذائی[شان]؛ الحمدلله. تبریک عرض میکنم ورود ماه مبارک رمضان را که حقیقتاً برای مؤمنین و قدرشناسان عید بزرگی است؛ از خدای متعال میخواهیم که این ماه رمضان را به معنای واقعی کلمه برای همه‌ی ملّت ایران، برای همه‌ی شماها عید کند و مبارک کند.

آنچه به نظر بنده مهم است، این است که ما بتوانیم جامعه را ــ جامعه‌ی خودمان را در درجه‌ی اوّل ــ از سرچشمه‌ی تمام‌نشدنی قرآن سیراب کنیم. ما به این احتیاج داریم، بشدّت هم محتاجیم. هم در زندگی فردی‌مان، زندگی شخصی‌مان، اخلاقمان، رفتارمان، سلوکمان اشکالاتی وجود دارد که با قرآن برطرف میشود، هم در زندگی جمعی‌مان که در زندگی جمعی هم، یک بخشی ارتباطات درون جامعه است ــ ارتباطاتمان با هم، همکاری‌هایمان، تعاملمان، محبّتهای طرفینی‌مان ــ یک بخشی هم مربوط به مواجهه‌ی با بیرون از جامعه است؛ اینها مسائل ما است. در همه‌ی اینها، هم در مسائل شخصی، هم در مسائل اجتماعیِ درون‌جامعه‌ای، و هم در مسائل اجتماعیِ مربوط به بیرون جامعه، در همه‌ی اینها ما ابتلائاتی داریم که این ابتلائات با قرآن برطرف میشود؛ قرآن میتواند ما را در این زمینه راهنمایی کند و دست ما را بگیرد.

حالا در زمینه‌ی ارتباط با بیرون جامعه، امروز ملّت ایران مواجه است با یک جبهه‌ی وسیعی از قدرتمداران کافر یا منافق؛ این[جور] است. [ما] با ملّتها مشکلی نداریم. ملّتها با همدیگر یا برادرند، یا اگر هم بیگانه هستند کاری به هم ندارند. آن که کار به کار کشورها و ملّتها دارد، قدرتمدارانند. ما امروز جزو آن کشورهایی هستیم که با یک جبهه‌ی وسیعی از این قدرتمداران مواجهیم؛ چگونه با اینها رفتار بکنیم؟ قرآن متضمّن چگونگی رفتار با اینها است: در چه مرحله با اینها حرف بزنیم؟ در چه مرحله دستِ همکاری بدهیم؟ در چه مرحله مشت به دهان اینها بکوبیم؟ در چه مرحله شمشیر بکشیم؟ همه‌ی اینها در قرآن مشخّص است.

در زمینه‌ی مسائل اجتماعیِ درون‌جامعه‌ای ــ مسائل ارتباطات ــ خب میدانید از نظر اسلام در تشکیل جامعه‌ی اسلامی، بعد از توحید و معارف و ارتباط با خدا، مهم‌ترین مسئله عدالت است، عدالت اجتماعی است. پیغمبران بعد از توحید، به هیچ چیز به قدر عدالت دعوت نکردند. ما در زمینه‌ی عدالت اجتماعی مشکلاتی داریم، راه‌حلّش در قرآن است. در زمینه‌ی شخصی خودمان، احوال شخصی خودمان دچار امراض اخلاقی و روحی هستیم؛ نه‌فقط ما، همه‌ی بشریّت امروز دچار این امراض روحانی و اخلاقی و معنوی هستند؛ دچار حسدند، دچار بخلند، دچار سوءظنّند، دچار تنبلی‌اند، دچار هواپرستی‌اند، دچار خودخواهی‌اند، دچار ترجیح منافع خود بر منافع جمعند؛ اینها هست؛ اینها در بین ما هم هست؛ ما هم جامعه‌ی اسلامی‌هستیم. در یک جاهایی پیشرفتهایی هم کرده‌ایم امّا در عین حال از این بیماری‌ها هم داریم؛ علاجش در قرآن است. اگر تلاوت قرآن درست انجام بگیرد ــ که حالا مختصری یک اشاره‌ای خواهم کرد ــ تلاوت انجام بگیرد و استماع انجام بگیرد، این امراض برطرف میشود.

قرآن، هم علاج را به ما میگوید ــ درست توجّه کنید ــ هم علاج را به ما میگوید و راه را به ما نشان میدهد، هم در ما انگیزه ایجاد میکند؛ این مهم است. خیلی‌ها هستند راه را بلدند [امّا] انگیزه در آنها نیست و دستگاه‌های فکری و اخلاقی قادر نیستند در اینها انگیزه به وجود بیاورند؛ قرآن انگیزه به وجود می‌آورد. وقتی قرآن را خوب تلاوت کنند و خوب استماع کنیم و خوب در آن دقّت کنیم، آن ‌وقت این نتایج بزرگ برای ما حاصل خواهد شد، این بیماری‌ها برطرف خواهد شد. خود قرآن این را متذکّر شده: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم آیاتِه؛ تلاوت؛ آیات را تلاوت میکند. نتیجه‌ی تلاوت آیات چه میشود؟ وَ یُزَکّیهِم؛ این آیات را که تلاوت میکند، اینها موجب تزکیه است. تزکیه یعنی چه؟ یعنی شفای روح و دل؛ این معنای تزکیه است. دل انسان، روح انسان، جان انسان از آن بیماری‌هایی که به بعضی‌اش اشاره کردم، شفا پیدا میکند؛ این میشود تزکیه؛ قرآن این کار را میکند، تلاوت قرآن، تزکیه ایجاد میکند. وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتاب؛ کتاب را به آنها تعلیم میدهد. کتاب چیست؟ کتاب عبارت است از آن قواره‌ی زندگی فردی و اجتماعی؛ آنچه خدای متعال اسم آن را در تعبیرات قرآنی و دینی گذاشته‌اند «حق». کتاب یعنی قواره‌ی کلّی زندگی فردی و اجتماعی؛ شکل زندگی اجتماعی و فردی، مجموعه‌ای است که «کتاب» متضمّن آن است، مبیّن آن است، عبارةٌاُخرای آن است. وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة؛ (۴) حکمت چیست؟ معارف، شناخت حقایق عالم وجود؛ که حقایق عالم وجود را انسان بشناسد؛ تلاوت کتاب، اینها را به ما یاد بدهد.

یَتلوا عَلَیهِم؛ پیغمبر قرآن را بر مردم تلاوت میکند، برای اینکه این چند کار انجام بگیرد: «تزکیه، تعلیم کتاب، تعلیم حکمت». شما چه کار میکنید؟ شما قرّاء همان کار پیغمبر را میکنید؛ شما هم تلاوت میکنید. کار تلاوت، کار پیامبرانه است؛ تلاوت قرآن این‌قدر اهمّیّت دارد؛ اینکه شما بتوانید مفاهیم قرآنی را به مسلّمات فکری آحاد مردم تبدیل کنید. هزاران عنوان و سرفصل مهم در قرآن وجود دارد؛ مثلاً فرض بفرمایید «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط» (۵) یا «خُذِ العَفو» (۶) یا «اُذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیرا»؛ (۷) همه‌ی اینها عناوین و سرفصل‌ها است. یکی از وظایف و یکی از کارکردهای تلاوت شما ــ اگر درست انجام بگیرد ــ این است که این مفاهیم را تبدیل میکند به مسلّمات فکری جامعه؛ برای جامعه جا می‌افتد که باید قیام به قسط کرد؛ باید ذکر خدا کرد: اُذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیراً؛ باید در بین برادران عفو کرد: خُذِ العَفو؛ باید «فَلیُقاتِل فی سَبیلِ الله»؛ (۸) و بقیّه‌ی مفاهیمی‌که در قرآن وجود دارد. این مبالغه نیست: هزاران عنوان و مطلب و سرفصل در قرآن وجود دارد که اینها میتواند تبدیل بشود به معارف فکریِ عامّه‌ی مردم و عموم مردم؛ چه چیزی این کار را میکند؟ تلاوت خوب. [آن وقت] سواد قرآنی مردم بالا میرود و آن‌جوری فکر میکنند که قرآن دستور داده.

معمولاً انسان هر جور که فکر میکند، همان‌جور حرکت میکند و راه میرود. بنابراین، تلاوت قرآن و قرائت قرآن و این کاری که شما میکنید، یک چنین اهمّیّتی دارد، یک چنین معجزه‌ای میکند، یک چنین کار بزرگی را انجام میدهد؛ امّا با رعایت آداب تلاوت؛ شرطش این است. این، آن چیزی است که تکلیف شما را سنگین میکند؛ باید آداب تلاوت را مراعات کنید.

اوّلین ادب این است که وقتی تلاوت میکنید قرآن را ــ چه خودتان در خانه، یا در بین جمع در اینجا و هر جای دیگر ــ بدانید که در حضور خدا هستید، دارید کلام او را بر ما میخوانید؛ توجّه داشته باشید که در حضور خداوند، دارید گفته‌ی او را به ما میرسانید، حرف او را به ما میرسانید. این یک احساسی به شما میدهد؛ این خیلی مهم است. اوّل این است.

قرآن را با توجّه به معنا بخوانید. من امروز دیدم بعضی از برادران این را خوب رعایت کردند و این تلاوتهایی که انجام گرفت، با توجّه به معنا بود. گاهی اوقات توجّه به معنا نیست، تلاوت اثر نمیگذارد. توجّه به معنا که داشته باشید و بدانید که چه حقیقتی دارد از حنجره‌ی شما خارج میشود ــ توجّه به معنا یعنی این ــ این اثر میگذارد. ممکن است کسی عرب‌زبان باشد و عربی زبان مادری‌اش باشد، امّا توجّه نداشته باشد که چه دارد میگوید؛ یعنی این مهم است که بدانیم چه داریم میگوییم؛ توجّه به معنا یعنی این.

و با ترتیل بخوانید قرآن را. ترتیل البتّه امروز در اصطلاح رایج بین ماها همین تلاوتهایی است که در این جلسات قرآنی، چند نفر می‌نشینند ترتیل میخوانند، میگویند ما ترتیل میخوانیم؛ ترتیل این نیست. [اینکه میفرماید] «وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتیلًا»، (۹) ترتیل به معنای این است که قرآن را با فهم، با تدبّر، با مکث [بخوانیم]: وَ قُرآناً فَرَقناهُ لِتَقرَأَهُ عَلَی النّاسِ عَلیٰ مُکث؛ (۱۰) ترتیل این است. ترتیل یک امر معنوی است. بدانید که چه کار دارید میکنید، چه دارید میخوانید، چه دارید تحویل طرف مقابل میدهید و با چه قالبی دارید آن را تحویل میدهید؛ این هم مهم است که حالا به این هم شاید اشاره بکنم. ترتیل این است. البتّه به شیوه‌ی متعارفی که حالا در بین قرّاء معروف و کسانی که در قرائت کتاب نوشته‌اند [رایج است]، تلاوت قرآن یا به صورت «تحقیق» است یا به صورت «تدویر» است یا به صورت حَدر یا «تحدیر» است. تدویر همان حدّ وسط است، همان که ما امروز به آن میگوییم ترتیل؛ اسم علمی‌و فنّیِ این، تدویر است؛ بالاتر از این، تحقیق است که همین تلاوتهایی است که شما میکنید؛ پایین تر از آن، حَدر یا تحدیر است که تند خواندن و بسرعت خواندن قرآن است. اگر قرآن با ترتیل خوانده بشود ــ به همین معنایی که عرض کردیم، نه به آن معنایی که رایج است ــ آن اثر را خواهد گذاشت. حالا من اینجا داخل پرانتز بگویم که قرآن خواندن به همین شکل تدویر که ما به آن میگوییم ترتیل، خیلی کار مهمّی است، خیلی کار جالبی است. اینکه الان رایج شده در همه‌ی کشور، در مشهد، در قم، در جمکران، در خوزستان در اهواز، در طبس، در همه‌جا میخوانند قرآن را که در تلویزیون پخش میکنند، این کار خیلی باارزشی است، کار خیلی خوبی است. شاید من نتوانم آن شادی و خرسندی فوق‌العاده‌ی خودم را تصویر کنم برای شما، آن وقتی که میبینم قرّاء مختلف و گوناگون می‌آیند می‌نشینند قرآن را میخوانند، هم تجویدی، هم با وقف و ابتداء صحیح، هم با مخارج حروف زیبا و صحیح؛ این خیلی فوق‌العاده است، این خیلی خوب است؛ این هر چه بیشتر رواج پیدا کند خوب است. علی‌ایّ‌حال، بنابراین ترتیلِ به آن معنایی که عرض کردیم، آن شرط تأثیرگذاری تلاوت ما است.

نکته‌ی سوّم، هدف قاری در تلاوت اوّلاً عبارت باشد از بهره‌مندی خودش. شما که قرآن میخوانید، در درجه‌‌ی اوّل در نظر بگیرید که خودتان را بهره‌مند کنید. در درجه‌ی بعد مخاطبتان را بهره‌مند کنید. در درجه‌ی سوّم آرایش‌های لازم قالبی و لفظی را متناسب با قرآن ارائه بدهید؛ این آرایشها، اینهایی که میخوانند، صداهای خوب، اصوات زیبا و شیوه‌های خوبی که میخوانند، عیبی ندارد. که خب خوشبختانه من میبینم در بین قرّاء خودمان، کسانی که حالا در تلویزیون یا این‌جوری پخش میشود که ما احیاناً مشاهده میکنیم، خیلی‌شان تلاوتهایشان، لحنهایشان، لحنهای تقلیدی نیست؛ لحنهایی است که خودشان ابتدائاً این لحن را دارند ابداع میکنند. قدیمها ــ اوایل انقلاب ــ قرّاء ما بایستی از یکی از این قرّاء معروف مصری تقلید میکردند؛ یا از عبدالباسط، یا از مصطفیٰ اسماعیل و منشاوی و امثال اینها؛ امروز میبینم نه، [این‌جور نیست.] البتّه تقلید هم اشکالی ندارد؛ یعنی کسانی که از یک صوتی تقلید میکنند و لحن یک قاری خوبی را تکرار میکنند و فرامیگیرند و آن را تقلید میکنند، این اشکالی ندارد، این هیچ عیبی ندارد؛ امّا امروز در کشورمان بحمداللٰه قراءمان خودشان ابداع لحن میکنند؛ انسان این را در بعضی از قرّاء مشاهده میکند. خب پس بنابراین اگر چنانچه شما هدفتان در درجه‌ی اوّل خودتان باشد، که خودتان تحت تأثیر قرار بگیرید، در درجه‌ی بعد هدف این باشد که مخاطب تحت تأثیر قرار بگیرد ــ اگر این شد ــ آن وقت آن مستمع شما هم خشوع پیدا میکند. خشوع مستمع در مقابل قرآن، ناشی از نوع تلاوت شما است؛ شما وقتی خوب تلاوت میکنید ــ «خوب» به همین معنایی که عرض کردم ــ دل مستمعتان را خاشع میکنید. این خشوع خیلی چیز باارزش و مهمّی است؛ حالت ذکر پیدا میشود؛ اُذکُرُوا اللٰهَ ذِکرًا کَثیرًا * وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلاً؛ (۱۱) این تسبیح و این ذکر و این خشوعی که بر اثر تلاوت در دل شما به وجود می‌آید، این خیلی چیز باارزشی است، ما به این احتیاج داریم.

البتّه یک مسئله در کشور ما و کشورهای غیر عرب، مسئله‌ی ‌فهم معانی است، که این مشکل را باید یک جوری حل کنیم؛ این جزو مشکلاتی است که ما مبتلا هستیم. حالا امروز خوشبختانه خیلی فرق کرده؛ قرّاء ما که میخوانند، آدم میفهمد که توجّه دارند به معانی، معانی را میفهمند و دارند حرف میزنند با انسان. در اوایل انقلاب این جور نبود ؛تلاوت میکردند، معنایش را هم نمیفهمیدند؛ نتیجه این میشد که در کیفیّت خواندن، در قواره‌ی خواندن، در وقف و ابتداء و امثال اینها ،خیلی اشکال به وجود می‌آمد. امروز بحمدالله خوب است، منتها باید این عمومیّت پیدا کند؛ یعنی باید مستمع شما هم وقتی که قرآن را می‌شنود، بفهمد شما چه میگویید؛ ولو فی‌الجمله متوجّه بشود که شما چه میگویید. این احتیاج دارد به کار، کارش هم به عهده‌ی آموزش‌وپرورش و سازمان تبلیغات و دستگاه‌های قرآنی است که به کار قرآن اشتغال دارند. اینها بنشینند فکر کنند شیوه‌هایی را حقیقتاً پیدا کنند. البتّه یکی از راه‌ها نوشتن ترجمه است که مینویسند و خوب است؛ راه‌های دیگری هم وجود دارد که بایستی بگردند و آنها را کشف کنند. این سیرتِ قاری بود، دلِ قاری بود؛ گفتیم قاری با شرایطش باید قرآن بخواند.

صورت قاری هم مهم است؛ اوّلاً حالت اهل صلاح در قاری باشد. اوّل انقلاب هر قاری‌ای که از فلان کشور میخواست بیاید اینجا، یکی از شرط‌هایی که ما گفته بودیم باید با او بشود، این است که ریش بگذارد؛ چون آنها تراشیدن ریش را حرام نمیدانند، میتراشند ریش را؛ آخوند است، امّا ریش‌تراش است. شرط میکردیم که تهران که می‌آیید، ممنوع است؛ همه‌شان قبول کردند؛ یعنی من یادم نمی‌آید موردی را که [قبول نکرده باشد]. قاری‌های متعدّدی آمدند؛ قرّاء معروف، به‌اصطلاح قرّاء نامدارِ امروزِ که غالباً هم از دنیا رفته‌اند، اینها همه ریش گذاشتند؛ هیچ کدامشان هم در آنجایی که میخواندند و جاهای دیگر و کشورهای دیگر، ریش نداشتند، اینجا ریش داشتند. این اهل صلاح بودن خیلی مهم است. قاری خود ما این را باید رعایت بکند. چون محاسن، شکل اهل صلاح است، شکل صالحین است؛ این را قاری حتماً رعایت کند؛ بخصوص آن قاری‌ای که در تلویزیون یا در مجامع عمومی‌یا در مسجد و جای دیگر میخواهد بخواند.

مسئله‌ی لباس هم همین‌جور است. من به یکی از دوستانی که در مسافرتها میرفتند، خب در کشورهای مختلف، از قرّاء ما استقبال میشود، خیلی تحسین میکنند و استقبال میکنند؛ بعضی از قرّاء ما لباس آنها را میپوشند؛ گفتم چرا؟ چرا لباس آنها را میپوشید؟ شما ایرانی هستید؛ همین کت و ‌شلوار خودتان را بپوشید؛ حدّاکثر این است که مثلاً یک عبا بر دوش بیندازید. یا کلاه آنها را سرشان میگذارند، لباس آنها را تنشان میکنند؛ یا لباس فلان قاریِ مصری را که حالا آن هم خودش محلّ حرف است، مثلاً تنش میکند! چه لزومی‌دارد؟ این ظواهر را حفظ کنید؛ [یعنی] امتیاز ایرانی بودن.

یک مسئله هم در این صورت قرائت، نپرداختن به الحان حرام است. توجّه داشته باشید؛ من آن جلسه‌ی گذشته، به نظرم سال گذشته بود (۱۲) که اسم آوردم از بعضی از قرّاء؛ گفتند این [شخصی که] شما اسم آوردید طرف‌دار زیاد دارد؛ خب بله میدانیم طرف‌دار زیاد دارد؛ ما خودمان هم از خواندنش خوشمان می‌آید منتها گاهی اوقات خواندن او جوری است که انسان میبیند مثلاً فرض بفرمایید که با خواندن فلان خواننده‌ی مصری هیچ تفاوتی ندارد؛ مثل همان است، همانها را دارد میخواند. خب، این الحانِ قرآنی نیست؛ لحن قرآنی لحن دیگری است، منافات هم ندارد با خوب‌خوانی. الان همین شماها که اینجا خواندید، همین قرّاء خوب ما و کسانی که خوب‌تر از اینها میخوانند، الحان بسیار خوبی دارند، خوب هم میخوانند، زیبا هم هست، شیرین هم هست، انسان دلش میخواهد گوش بدهد، حرام هم نیست؛ بنابراین، میشود از الحان حرام اجتناب کرد.

عرض کردیم تقلید در شیوه‌ی تلاوت عیب ندارد، ولیکن اینکه ما تلاش کنیم و جشنواره بگذاریم برای تربیت مقلّد، این را من حقیقتاً نفهمیدم؛ نمیدانم این ابتکار کجا است که مثلاً حالا ما بنشینیم یاد بدهیم که اگر میخواهید مثل شیخ مصطفیٰ اسماعیل بخوانید، باید اینجایش را این‌جوری بخوانید! من نمیفهمم این یاد دادن چه لزومی‌دارد؛ حالا خودش یاد گرفت، خیلی خوب است، عیب ندارد. ضمناً نوارهای مصطفیٰ اسماعیل را در مشهد، اوّل بنده آوردم؛ یعنی سفارش کردم از کشورهای عربی آوردند پخش کردیم. مصطفیٰ اسماعیل را نمی‌شناختند در مشهد. [یعنی] من علاقه‌مندم به خواندن او و تلاوت او، امّا اینکه ما بیاییم به بچّه‌مان یاد بدهیم بگوییم تو بیا از او تقلید کن یا از منشاوی یا احمد شبیب یا از آن دیگری، این به نظر من یک کاری نیست که خیلی منطقی باشد.

یک نکته این است که دستگاه‌های مختلفی متولّی مسئله‌ی قرآنند و با قرآن سروکار دارند؛ وزارت ارشاد با قرآن سروکار دارد، سازمان تبلیغات سروکار دارد، اوقاف سروکار دارد، صداوسیما سروکار دارد، دستگاه‌های مختلف دیگر هم هستند، آحاد مردم و گروه‌های مردمی‌هم سروکار دارند؛ خب اینها هم‌افزایی کنند. راه هم‌افزایی‌اش هم این است که این شورای عالی قرآن که تشکیل شده، سیاست‌گذاری میکند؛ این سیاست‌گذاری‌ها را مورد توجّه قرار بدهند؛ این کار مهمّی است، کار مفیدی است؛ یعنی جوری باشد که در سراسر کشور، کار قرآنی که پیش میرود، با توجّه به جهات مختلف و مسائل مختلف [باشد]. من دیدم بعضی از اساتید قرآن مذاکراتی کرده بودند ــ که آقایان در اختیار من گذاشتند بعضی‌اش را ــ مطالب مهمّی، مطالب قابل توجّهی از مسائل قرآنی را، مسائل تلاوت را اینها در میان گذاشتند، به آن توجّه داشتند، روی آن تکیه کردند، اهتمام ورزیدند؛ خب اینها مورد استفاده قرار بگیرد. بخصوص، صداوسیما باید از تولیدات فاخر قرآنی استقبال کند؛ یعنی بایستی واقعاً پشتیبانی کند. ما واقعاً در زمینه‌ی تلاوت قرآن، الان تولیدات خیلی خوبی داریم، تولیدات برجسته‌ای داریم؛ از اینها استفاده بشود و مردم استفاده کنند.

خوشبختانه پیشرفت کشور ما از لحاظ قرآن یک پیشرفت سریع و به نسبت کشورهای دیگری که ما می‌بینیم، بمراتب سریع‌تر بوده؛ یعنی در کشوری که قرآن در آن مهجور بود، تلاوت قرآن محدود بود و در شهرهای بزرگ، دو جلسه، سه جلسه یا پنج جلسه‌ی قرآن بود و حدّاکثر مثلاً شش هفت قاری قرآن وجود داشتند که قرآن را خوب میخواندند، تجویدی میخواندند، امروز خوشبختانه در سراسر کشور، حتّی در شهرهای کوچک و شاید در بعضی از روستاها قرّاء خوبی هستند، قرّاء برجسته‌ای هستند که تلاوت میکنند. خب اینها برجستگی ما است و نمیتوانند ادّعا کنند که جمهوری اسلامی‌از لحاظ قرآنی نتوانسته کار بکند؛ نه، بحمدالله خیلی خوب کار شده و بیشتر از این هم باید کار بشود. منتها این نکاتی که عرض کردم، باید مورد توجّه قرار بگیرد؛ یعنی عمده این است که چشمه‌ی معنوی قرآن سرازیر بشود به افکار مردم، به دلهای مردم و در نتیجه به عملهای ما مردم سرازیر بشود؛ عمده این است. خداوند ان‌شاءالله این توفیق را به شماها و همه‌ی ما عنایت کند.

مجدّداً از همه‌ی شماها تشکّر میکنم. از تشکیل‌دهندگان این جلسه تشکّر میکنم. از مجری محترم (۱۳) که خیلی خوب جلسه را اجرا کردند تشکّر میکنم. از یکایک کسانی که تلاوت کردند یا برنامه اجرا کردند تشکّر میکنم. ان‌شاءالله همه‌ی شما موفّق باشید.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته


در ابتدای این دیدار، تعدادی از قاریان و گروه‌های قرآنی به تلاوت قرآن و اجرای برنامه پرداختند.

بازدید : 24
سه شنبه 6 اسفند 1403 زمان : 19:26
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)

خیلی خوش آمدید آقایان محترم؛ و خیلی متشکّریم از این توضیحات خوبی که هم جناب آقای اعرافی دادند، هم جناب آقای حاج آقا سعید [جوادی] گفتند راجع به این کتاب شریف، و استفاده کردیم. آنچه باید در معرّفی این کتاب گفته بشود، همینهایی بود که آقایان گفتند؛ چیز زیادتری نداریم.

من دو سه مطلب را [عرض میکنم]: یک مقوله، مقوله‌ی شخص آیت‌الله آقای جوادی است؛ یک مقوله، مقوله‌ی تفسیر تسنیم است؛ یک مقوله هم مقوله‌ی رواج تفسیر قرآن ــ حالا فراتر از علوم قرآنی؛ نفْس تفسیر قرآن ــ در حوزه‌های علمیّه است.

راجع به آیت‌الله آقای جوادی، به نظر من حوزه واقعاً وام‌دار ایشان است؛ ایشان کار بزرگی انجام دادند. اینکه انسان از یک جای کوچکی شروع کند تفسیر قرآن را و چهل سال آن را ادامه بدهد، این کار آسانی نیست؛ یعنی انسان وقتی فکر کند، خواهد دید کار خیلی بزرگی است استقامت بر این کار، خسته نشدن در این کار، تردید پیدا نکردن در ادامه‌ی این کار، بلکه شاید ــ من البتّه توفیق پیدا نکردم این را نگاه کنم بفهمم ــ احتمالاً شوق و ذوق مفسّر محترم نسبت به آیات در گذشت زمان بیشتر هم شده باشد؛ احتمالاً باید این‌جور باشد. و اینکه انسان مبتهج به این کار ــ کار روی قرآن ــ باشد، خیلی باارزش است. صحبت شده بود با ایشان راجع به همین کار تفسیری ایشان، خود ایشان مبتهج بودند به این کار و میگفتند این یک « المیزان» امروز است؛ تعبیر ایشان این بود؛ میگفتند این المیزاناست، منتها المیزانباب امروز، برای امروز. انسان که نگاه میکند، [میبیند] واقعش هم همین‌جور است. بنابراین، کار ایشان کار واقعاً باارزشی است. البتّه فعّالیّتهای علمی‌ایشان در زمینه‌های علوم عقلی و نقلی مهم است و جای تقدیر دارد، لکن هیچ کدام از آنها به نظر من با این کارِ تفسیریِ با این تفصیل، قابل مقایسه نیست؛ یعنی به نظر من این کار، هم از کارهای فلسفی ایشان، [هم] از کارهای عرفانی ایشان، [و هم] از کارهای فقهی ایشان مهم‌تر و والاتر است. خداوند ان‌شاءالله به ایشان اجر بدهد، عمر ایشان را طولانی کند و این نشاطی را که موجب شد ایشان بتوانند این کار را در این مدّت طولانی ادامه بدهند، ان‌شاءالله خداوند در ایشان حفظ کند. شاید بخواهند مراجعه کنند؛ پیش می‌آید که انسان گاهی مراجعه میکند، نظرش در مورد یک مسئله‌ای تغییر پیدا میکند، یک چیزی را اضافه میکند؛ ان‌شاءالله این نشاط در ایشان ادامه پیدا کند.

و امّا راجع به مقوله‌ی تفسیر تسنیم؛ به نظر من این تفسیر از افتخارات شیعه است. من واقعاً میتوانم این‌جور تعبیر کنم که از افتخارات شیعه است. تفسیر به معنای خاصّ خودش در این کتاب خیلی خوب انجام گرفته، [یعنی] آیه تبیین شده، قوّت تفکّر عقلانی مؤلّف کمک کرده که برخی از مفاهیم ظریف، لطیف و دست‌نیافتنی در آیات، فهمیده بشود. من البتّه خیلی توفیق نداشتم مراجعه کنم به [این] تفسیر؛ گاهی چرا، لکن دیشب و امروز برای اینکه حاضرالذّهن باشم، گفتم یک جلد از آن تفسیر را بیاورند من نگاه کنم، تصادفاً جلد چهلم، سوره‌ی یوسف [بود]. انسان نگاه میکند، واقعاً سرشار از مطالب دانستنی‌ای است که میشد اینها را انسان ندیده بگیرد؛ مثلاً فرض کنید [اینکه] «رؤیا» چیست؛ حقیقت رؤیا، بحث درباره‌ی حقیقت رؤیا. همان سبک کاری که مرحوم آقای طباطبائی در المیزانانجام دادند تحت عنوان بحث فلسفی یا بحث مثلاً اجتماعی؛ منتها این، در سطح عظیمِ این تفسیر بزرگ، گسترده است؛ یعنی اگر فرض کنیم آن کاری که حالا نسبت به المیزانآن کار [انجام] شده، [مشابه آن] بنا باشد مباحث غیر تفسیری را از این کتاب استخراج کنند و جمع کنند، خودش یک دایرةالمعارف میشود؛ یک مجموعه‌ی بزرگی از معارف میشود که قابل استفاده است، در موضوعات مختلف، مثلاً فرض کنید به مناسبت یک کلمه در یک آیه.

و برای اینکه این استفاده خوب انجام بگیرد، به نظر من این تفسیر احتیاج دارد به یک فهرست فنّی کامل. من نمیدانم حالا در این زمینه کاری شده یا نه. تفسیر، فهرست لازم دارد؛ این تفسیر، فهرست فنّی لازم دارد تا هم موضوعات بیان بشود، هم ترتیب حروف با [ترتیب] الفبایی ملاحظه بشود که اگر انسان مثلاً فرض کنید که راجع به فلان موضوع میخواهد بداند در این تفسیر چه هست، بتواند بزودی پیدا کند آنها را و استفاده کند. بنابراین هم تفسیر است، هم به یک معنا دایرةالمعارف است. بنابراین انصافاً‌ تفسیر تسنیمجزو افتخارات شیعه است، جزو افتخارات حوزه است و ما خدا را شکر میکنیم بر اینکه این کار انجام گرفت.

من شنیده‌ام، بعضی از طولانی بودن تفسیر ــ هشتاد جلد بودن آن ــ گلایه‌مندند و میگفتند که این تفسیر را خوب است کوتاه کنیم، خلاصه کنیم. من به نظرم این کار نه ممکن است، نه جایز است. یعنی این کار، تفسیر را از آن هویّت خودش می‌اندازد . کتاب تفسیر ــ بخصوص با این تفصیل ــ کتابی نیست که انسان بخواهد از اوّل بنشیند تا آخر بخواند که انسان بگوید هشتاد جلد است، طولانی است نمیتوانیم بخوانیم؛ کتاب مرجع است؛ انسان یک آیه‌ای را میخواهد بفهمد، یک سوره‌ای را میخواهد بفهمد، یک موضوعی را میخواهد بفهمد، مراجعه میکند؛ این ۸۰ جلد باشد، ۱۰۰ جلد باشد، ۱۸۰ جلد باشد، فرقی نمیکند. بنابراین کوتاه کردن تفسیر [جایز نیست]. حالا امروز به نظرم به من گفتند که بنا است آن قسمتهای خلاصه‌ی تفسیری را که آن اوّل هر آیه ذکر شده، اینها را جمع کنند؛ خب یک چیزی خواهد شد امّا نه، به نظرم می‌آید اسم آقای جوادی و اسم تفسیر تسنیمرا با این کارها کوچک نکنیم؛ بگذاریم تفسیر همین‌طور به همین شکل باشد. منتها فهرست میخواهد، فهرست لازم دارد؛ تفسیر حتماً بدون فهرست کم‌استفاده خواهد شد؛ باید فهرست بشود. این هم راجع به مسئله‌ی تسنیم.

و امّا مقوله‌ی تفسیر قرآن در حوزه‌ها. انصافاً حوزه‌ها در این زمینه کم‌کارند؛ حوزه‌های مختلف ما، در طول زمان، خیلی کم‌کاری در این زمینه داشته‌اند. مجاهدت بزرگ را مرحوم آقای طباطبائی کرد که با اینکه هیچ معمول نبود، ایشان آمدند درس تفسیر شروع کردند و همین، مبدأ توجّه به قرآن و مفاهیم قرآنی و مانند اینها در حوزه شد. ایشان در مدرسه‌ی حجّتیّه [درس تفسیر داشتند]. بنده البتّه توفیق نداشتم که آن درس را بروم، [امّا] آقای جوادی آن وقت مدرسه‌ی حجّتیّه بودند، به نظرم میرفتند. یک عدّه‌ای میرفتند درس ایشان، لکن درس کوچکی بود؛ یعنی در مسجدِ مدرسه‌ی حجّتیّه، یک گروهی ــ شاید چهل پنجاه یا به نظرم سی چهل نفر ــ می‌نشستند، لکن شروع مهمّی بود؛ آقای طباطبائی (رضوان الله علیه) کار بزرگی را آغاز کرد و پایه‌گذاری کرد. قبل از ایشان، در حوزه‌ی قم هم خبری نبود، در حوزه‌ی نجف هم به طریق اولیٰ خبری نبود. در حوزه‌ی نجف، خب میدانید دیگر مرحوم بلاغی یک چیز مختصری و بعضی دیگر از آقایان یک چیز مختصری در این زمینه دارند؛ ولی آن کاری که توقّع میرود از یک حوزه‌ای که میخواهد علوم اسلام را بیان کند، اصلاً فاصله‌ی حوزه‌های ما با آن خیلی زیاد است.

نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشد که علمای بزرگ و معروف ما خیلی اوقات با مفاهیم قرآنی آشنایی نداشتند. من یکی از علمای خیلی خوب، مرد فاضل، ملّا و بسیار آدم خوب را می‌شناختم ــ زمان جوانی ما ــ ایشان میگفت ما نجف که بودیم، خب مشغول درس و بحث بودیم و مشغول کارهایمان بودیم و بنویس و بگو و تبادل کن و مباحثه کن و برو و بیا و مانند اینها؛ وقتی آمدیم از نجف به ایران، من تصادفاً تفسیر صافی [۲] را پیدا کردم ــ آن آقا میگفت ــ تفسیر صافیرا نگاه کردم، دیدم عجب مطالبی در این کتاب هست! حالا شما ببینید چقدر مطالب در تفسیر صافیوجود دارد که یک مجتهدِ ملّای سالها درس‌خوانده‌ی در نجف را متعجّب کند؛ وضع حوزه‌های ما این‌جوری بود.
بنده قبل از انقلاب، یک سروکار مختصری با کارهای قرآنی داشتم، به طلبه‌ها میگفتم؛ میگفتم وضع حوزه‌ی ما این‌جوری است که از «بدان‌ ایّدک الله» [۳] که شروع میکنیم تا وقتی اجازه‌ی اجتهاد میگیریم، در طول این سالها، میتوانیم حتّی یک بار احتیاج پیدا نکنیم به اینکه بلند شویم از روی طاقچه قرآن را برداریم نگاه کنیم! یعنی این درسهای ما هیچ سروکاری با قرآن ندارد، مگر همان مقداری که در کتاب ادبیّات، در مغنییا در سیوطیو مانند اینها، آیات قرآن هست؛ وَالّا نه در فقهمان، نه در ادبیّاتمان، نه در تحقیقات اصولی‌مان، احتیاجی به این پیدا نمیکنیم که بلند شویم قرآن را برداریم نگاه کنیم ببینیم مثلاً چه آیه‌ای در قرآن درباره‌ی این موضوع میشود پیدا کرد یا قرآن چه گفته! این عیب حوزه است.

خب، حالا راه افتاده ــ ایشان [۴] میگویند دویست درس تفسیر در حوزه هست! خیلی خوب است، این بسیار خوب است، یعنی یک مژده‌ای است؛ بنده این را نمیدانستم که الان دویست درس تفسیر در حوزه‌ی قم هست ــ منتها کاری کنید که این مراجعه‌ی به تفسیر و درس تفسیر یک فرهنگ باثبات بشود؛ [این کار] نقص شمرده نشود. یعنی ملّاییِ در فقه، یا حالا در درجه‌ی بعد، ملّاییِ در فلسفه که یک افتخار است، ملّاییِ در تفسیر هم به معنای ملّا شدن باشد، لااقل مثل ملّایی در فقه؛ یعنی این‌جوری باید باشد. حالا البتّه چون نظام زندگی انسان متوقّف به فقه است، بایستی در مورد فقه یک مقداری تعبیر انسان محترمانه‌تر باشد؛ لکن حالا مثلاً اصول با این طول و تفصیلی که دارد، یک نفری که ملّای در اصول است، یک رتبه‌ای در ذهنیّت عامّ حوزه‌ها دارد؛ آیا آن کسی هم که در تفسیر تسلّط دارد بر آیات قرآن و معانی آیات و مفاهیم آیات و اشارات آیات، همین اندازه در ذهنیّت عمومی‌حوزه ارج و قرب دارد؟ این را باید درست کرد.

مراجعات برادران اهل سنّت به قرآن خوب است، منتها آنها هم حالا یا بیش از تفسیر یا لااقل به قدر تفسیر، به مسائل حاشیه‌ای کم‌اهمّیّت قرآن پرداخته‌اند؛ چقدر کتاب در باب «وقف و ابتدا» در [قرائت] قرآن هست! مثلاً فرض بفرمایید چقدر کتاب در باب تجوید هست! و امثال اینها. مسائل قرآنی اینها نیست؛ مسئله‌ی قرآن، فهم آیات کریمه‌ی قرآن است که خب در این زمینه ما انصافاً کم‌کاریم و در شیعه این کار کم انجام گرفته؛ بحمدالله امروز این کار احیا شد. حالا خدا را شکر میکنیم که در این برهه، تفسیر تسنیمبه وجود آمد و مایه‌ی افتخار شد. میشود تفسیر تسنیمرا سر دست گرفت و نشان داد به دنیای اسلام که ما این را داریم.

یکی از کارها، ترجمه‌ی عربی تفسیر است که این کار هم لازم است. حالا اینکه اصل کار به فارسی نوشته بشود خب یک فلسفه‌ای داشته، عیبی هم ندارد، خوب است لکن دنیای اسلام امروز بیشتر با عربی آشنا هستند و نمیشود ما یک کتاب خوب را داشته باشیم و توقّع داشته باشیم که دنیای اسلام آن را بفهمد، بداند، بشناسد، لکن به زبان عربی نباشد؛ این توقّع درستی نیست. به نظر من یک گروهی، یک جمعی عرب‌زبان که زبان مادری‌شان عربی است و مسلّط به ادبیّات عربند، باید بنشینند این کتاب را بتدریج اگر تا حالا نشده [ترجمه کنند]. خیلی خوب. [۵] بله، این کار، کار لازمی‌است. اگر چنانچه کار، خوب از آب دربیاید، یعنی زبان، زبان خوبی برای مخاطب عربی باشد و بعضی از خصوصیّاتی که از لحاظ روانی مهم است، تفسیر، انتشارِ سریع پیدا خواهد کرد؛ یعنی در حوزه‌های عربی، این زود رواج پیدا خواهد کرد. مردمان صاحب فکر هم هستند [که استفاده میکنند].

مرحوم آشیخ‌هادی فضلی (رحمة الله ‌علیه) که ایشان از علمای عربستان بودند، به من گفت که الان در دانشگاه‌های حجاز، اساتید بزرگ حجاز، کتابهای فقهی شیعه را تهیّه میکنند و میخوانند؛ یعنی همینهایی که چاپ شده. تشکّر میکرد که [بر روی] اینها کار شده، تصحیح شده، چاپ شده. چون آخر کتاب ریاض [۶] را مثلاً به آن شکل قدیمی‌کسی رغبت نمیکند باز کند، امّا وقتی ریاضرا با این شکل فرض کنید که چاپ کردند، یا جواهر [۷] را مثلاً به این شکل درآوردند، طبعاً او علاقه‌مند میشود. ایشان میگفت که علاقه‌مند شده‌اند و به شیعه اعتقاد پیدا کرده‌اند. مرحوم آقای فضلی در دانشگاه هم تدریس داشت و میگفت اساتید بزرگ در عالم تسنّن در آنجایی که حالا ایشان تدریس میکرد ــ در دانشگاه‌های منطقه‌ی شرقیّه و غیر آنها ــ همه‌ مجذوبند. این کتاب آن‌جوری خواهد شد؛ یعنی اگر چنانچه یک ترجمه‌ی خوبی انجام بگیرد، این دست آنها برسد، دیگر رهایش نمیکنند؛ یعنی دست به دست خواهد گشت؛ در دنیای اسلام ان‌شاءالله میگردد.

تشکّر میکنیم از خداوند متعال که این توفیق را به آقای جوادی (دامت ‌برکاته) داد که ایشان این کار را انجام دادند؛ تشکّر میکنیم از آیت‌الله آقای جوادی که این زحمت را کشیدند؛ تشکّر میکنیم از شماها که دنباله‌ی این کار را گرفتید، تحقیق کردید و کار کردید. و ان‌شاءالله امیدواریم که همه،‌ اجر و ثواب دنیوی و اخروی خودتان را ببرید. سلام ما و تشکّر ما را هم خدمت ایشان برسانید.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

بازدید : 38
دوشنبه 5 اسفند 1403 زمان : 1:31
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی‌در پیامی‌به مناسبت برگزاری مراسم تشییع و تدفین مجاهد کبیر شهید سیّدحسن نصرالله و همچنین سیّدهاشم صفیّ‌الدّین با تجلیل از این دو شهید بزرگ مقاومت، تأکید کردند: دشمن بداند که مقاومت در برابر غصب و ظلم و استکبار، تمام‌شدنی نیست و تا رسیدن به سرمنزل مقصود ادامه خواهد یافت.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

قال الله عزّ و جل: وَ لِلّٰهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤمِنینَ وَ لٰکِنَّ المُنافِقینَ لا یَعلَمون. (۱)
مجاهد کبیر و زعیم پیشتاز مقاومت در منطقه، حضرت سیّدحسن نصرالله (اعلی الله مقامه)، اکنون در اوج عزّت است. بدن پاک او در سرزمین جهاد فی‌سبیل‌الله به خاک سپرده میشود، ولی روح و راه او هر روز سرافرازتر از پیش جلوه خواهد کرد ان‌شاءالله، و راه را به رهروان نشان خواهد داد.

دشمن بداند که مقاومت در برابر غصب و ظلم و استکبار، تمام‌شدنی نیست و تا رسیدن به سرمنزل مقصود ادامه خواهد یافت باذن‌الله.

نام نیک و چهره‌ی نورانی جناب سیّدهاشم صفیّ‌الدّین (رضوان الله علیه) نیز ستاره‌ی درخشان تاریخ این منطقه است. او یاور نزدیک و جزء جدانشدنی رهبری مقاومت در لبنان بود.

سلام خدا و بندگان صالحش بر این دو مجاهد سرافراز و بر دیگر مبارزان شجاع و فداکار که در برهه‌ی اخیر به شهادت رسیدند، و بر همه‌ی شهدای اسلام. و سلام ویژه‌ی من به شما فرزندان عزیزم، جوانان سلحشور لبنان.

سیّدعلی خامنه‌ای
۱۴۰۳/۱۲/۳


. سوره‌ی منافقون، بخشی از آیه‌ی ۸؛ «... و[لی] عزّت از آنِ خدا و از آنِ پیامبرِ او و از آنِ مؤمنان است، لیکن این دورویان نمیدانند.»
بازدید : 26
يکشنبه 4 اسفند 1403 زمان : 23:52
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‌در دیدار وزیر، معاونان و مدیران وزارت اطلاعاتکه در تاریخ ۱ اسفند ۱۴۰۳ برگزار شده بود، امروز در محل همایش یادواره «شهدای جامعه اطلاعاتی و چهلمین سالروز تأسیس وزارت اطلاعات» منتشر شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، حفظ روحیه و رویکرد انقلابی در وزارت اطلاعاتدر طول سالهای متمادی را از ویژگی‌ها و امتیازات ممتاز این وزارتخانه برشمردند و گفتند: وزارت اطلاعات مجموعه‌ای واقعاً انقلابی و پایبند به انقلاب است و همچنان‌که عناصر قدیمی‌این وزارت، انقلابی ماندند، نیروهای جدید آن نیز در مسیر انقلاب حرکت می‌کنند که این نعمتی بزرگ است.

ایشان، تنها راه‌حل و دریچه نورافشان کشور در برابر مشکلات را پایبندی به مبانی انقلاب خواندند و افزودند: رفع مشکلات در هر یک از بخش‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور در گرو توکل به پروردگار، پایبندی به اصول انقلاب و پیگیری مجدّانه برای تحقق طرح‌ها و قوانین خوب موجود در کشور و جبران عقب‌ماندگی‌ها است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، برنامه‌ریزی برای انجام امور کشور و حل مشکلات را بخشی از اقدامات لازم و ضروری برشمردند و گفتند: آنچه مهم است، دستیابی به خروجی عینی و مطلوب است زیرا اگر نتیجه جلسات و برنامه‌ریزی‌ها و زمان‌بندی‌ها، محصول ملموس و مطلوب نباشد، فایده‌ای ندارد و نتیجه مطلوب هم هنگامی‌حاصل می‌شود که پیگیری مستمر وجود داشته باشد.

رهبر انقلاب یکی از وظایف دستگاه اطلاعاتی را همکاری با دولت خواندند و گفتند: وزارت اطلاعاتبا همه دولت‌ها باید همکاری کامل داشته باشد تا دولت مستقر بتواند وظیفه سنگین اداره کشور را به خوبی انجام دهد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: همکاری وزارت اطلاعاتبا دولت به معنای انجام کار خوب اطلاعاتی است.

ایشان همچنین با تأکید بر همکاری و هماهنگی دستگاههای اطلاعاتی با یکدیگر در همه سطوح، توجه ویژه مجموعه‌های اطلاعاتی به تزکیه اخلاقی و مسائل معنوی را نیز مهم و ضروری دانستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تجلی طراوت و نشاط انقلابی در راهپیمایی ۲۲ بهمن و به صحنه آمدن جوانان و نوجوانان برای دفاع از انقلاب با وجود حجم انبوه خصومت‌ها علیه نظام اسلامی‌را نشانه اراده پروردگار برای پیشرفت اسلام در بستر جمهوری اسلامی‌خواندند و افزودند: نمونه دیگری از بروز اراده الهی، تجمعات ضد صهیونیستی در اروپا و حتی آمریکا و افزایش چشمگیر حمایت افکار عمومی‌جهان از مردم فلسطین است.

در ابتدای این دیدار، حجت‌الاسلام والمسلمین خطیب وزیر اطلاعات، گزارشی از عملکرد و برنامه‌های این وزارتخانه در خنثی‌سازی تهدیدهای امنیتی و ضربات به سرویس‌های جاسوسی متخاصم بیان کرد.

بازدید : 26
سه شنبه 29 بهمن 1403 زمان : 20:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
به مناسبت سالروز قیام بیست‌ونهم بهمن مردم تبریز (۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

از خداوند متعال بقا و دوام این روحیه‌های برجسته و ممتاز را که در این جمعِ حاضر مشاهده میکنیم، استدعا میکنیم و طلب میکنیم. خوشامد عرض میکنم به همه‌ی حضّار محترم، بخصوص خانواده‌ی معظّم شهیدان و مسئولان محترم. رئیس‌جمهور (۲) محترم هم به مقتضای خوی مردمی‌در این جمع حضور دارند.

لازم میدانم قبل از هر سخنی یاد کنم از امام جمعه‌ی شهید و فقیدمان، مرحوم آقای آل‌هاشم که سال گذشته در همین جلسه در اینجا بیانات متین، با بیان فصیح و پُرمغز بیان کردند. خداوند ان‌شاءالله درجات ایشان را عالی کند و خوشا به سعادت خدمتگزارانی که پایان کارشان این‌چنین، با این شیوه به اراده‌ی الهی انجام میگیرد. همچنین یاد کنم از استاندار جوان و انقلابی و محبوب آذربایجان (۳) که ایشان هم جزو شهدای آن حادثه هستند و دیگرِ شهیدان عزیزی که در حادثه‌ی تلخ گذشته از دست ملّت ایران گرفته شدند.

روز بیست‌ونهم بهمن سال ۵۶، آنچه اتّفاق افتاد، حادثه‌ی بزرگی بود. من امروز مایلم با نگاه به مردمی‌که آن حادثه را آفریدند، چند کلمه‌ای عرض بکنم؛ چون افتخارات آذربایجان، از جهات مختلف، خیلی زیاد و متعدّد است و بنده مکرّر در مکرّر درباره‌ی این مطالب با شما عزیزان، مردم آذربایجان سخن گفته‌ام. امروز، جوان تبریزی ما که اوضاع منطقه را میبیند، می‌شناسد، دشمنان را، دوستان را تشخیص میدهد، در مقابل عربده‌های یک نفر از آن طرف و زوزه‌های یک نفر از این طرف هیچ احساس ترسی نمیکند، احساس انفعالی نمیکند، [بلکه] احساس قدرت میکند.

جوان آذربایجانی، جوان تبریزی، امروز در مقابل این حوادثی که افراد کارکشته‌ی سیاست را متزلزل میکنند، مثل کوه می‌ایستد؛ این جوان [باید] بداند که این روحیه میراث چه کسانی است، متعلّق به چه حادثه‌ای است. اگر جوان ما ــ که دوران انقلاب را درک نکرده و از بیست‌ونهم بهمن، جز یک نام و یک حادثه چیزی در خاطر ندارد ــ نداند که گذشته‌ی این مجموعه و مردمی‌که این حادثه را به وجود آوردند، این واقعه‌ی عظیم را ایجاد کردند، که بودند، چه بودند، چه کار میکردند، با چه روحیه‌ای در میدان حاضر میشدند، روایتهای غلطِ ساخته‌ی دشمن بر ذهنها غالب خواهد شد؛ من امروز روی این نکته‌ میخواهم یک مقداری عرایضی بکنم و تکیه کنم.

آذربایجان و تبریز در واقع سدّ مستحکم ایران در دوره‌های مختلف در قبال تعرّض و تجاوز بیگانگان بوده. در مواردی، به خاطر اینکه مرکزنشینان و پایتخت‌نشینان بی‌عرضگی به خرج دادند، مأموران دولتهای تزاری یا عثمانی بر مناطقی از آذربایجان، حتّی بر خود تبریز مسلّط شدند امّا این مردم تبریز بودند که توانستند با ایستادگی خود، با صبر خود، در مقابل دشمن رفتاری را دنبال کنند که دشمن را مجبور به فرار بکنند. مأموران تزاری اصرار میکردند به ستّارخان که بالای خانه‌ات پرچم سفید بزن تا از تعرّض نیروهای روس ــ که در آنجا بودند ــ محفوظ بمانی؛ ستّارخان گفت: من زیر بیرق ــ به تعبیر او «بیدق» ــ اباالفضل‌العبّاسم؛ من زیر بیرق هیچ کس دیگر نمیروم.

در دوره‌های متعدّدی از سوی آدمهایی ــ که نمیتوان درست اینها را مأمور بیگانه دانست لکن به هر حال منحرف بودند و دستی در دستگاه‌های دولتی زمان طاغوت داشتند ــ تلاش میشد با تکیه بر خصوصیّات قومی، با یک نگاه ضدّ دینی و به‌اصطلاح سکولاریستی، یک هویّت غیر اسلامی‌به آذربایجان بدهند؛ آنچه در مقابل این حرکت اتّفاق افتاد، برای چشمهای بینا درس‌آموز است. در همان دورانی که این تلاشها انجام میگرفت، تبریز گوهرهای درخشانی از قبیل علّامه‌ی طباطبائی، (۴) از قبیل علّامه‌ی امینی، (۵) شخصیّت برجسته‌ی ادبی و هنری‌ای از قبیل استاد محمّدحسین شهریار و امثال اینها را تحویل جامعه‌ی ایران داد و نام ایران را، عنوان ایران را، اعتبار ایران را بالا برد. در دستگاه‌های مختلف این‌جوری است.

یکی از خصوصیّات ممتاز آذربایجان که حوادثی از قبیل حادثه‌ی مهمّ بیست‌ونهم بهمن را به وجود آورد، ایمان اسلامی‌و غیرت دینی مردم آذربایجان بود. مردم تبریز و همه‌ی کسانی که از شهرستان‌های دیگرِ استان در آن روز در تبریز بودند و در آن حرکت شرکت کردند، این حادثه را به وجود آوردند. بزرگی حادثه فقط به این نیست که رژیم طاغوت مجبور شد در مقابل مردم، تانک در خیابانها بیاورد؛ بزرگی حادثه به این است که این حرکت توانست الگویی بشود برای سراسر ایران، و مردم ایران در شهرهای مختلف این حرکت را تکرار کنند و حرکت انقلابی عظیم سال ۵۷ اتّفاق بیفتد؛ عظمت حادثه اینجا است.

یکی از خصوصیّات مهمّ مردم تبریز و آذربایجان عبارت است از پیشتازی در مسائل مختلف. در حوادث گوناگون، پیشتازی آذربایجان را ما دیده‌ایم، ملاحظه کرده‌ایم؛ میدانیم که در قضایای مختلف ــ چه قضایای علمی‌و فرهنگی، چه قضایای سیاسی، چه قضایایی که در دفاع از کشور ممکن است برای یک کشور پیش بیاید ــ اینها پیشتاز بودند، اینها بودند که حرکت را آغاز کردند و شروع کردند. این خصوصیّت این مردم است؛ جوانِ امروز باید بداند اینها را. این میراث ایستادگی و احساس قدرت و احساس توان و عدم انفعال در مقابل حوادث ــ که امروز این احساس را جوان آذربایجانی و تبریزی ما دارد ــ یادگار آن دوران است.

یکی از خصوصیّات آذربایجان و تبریز، الگوسازی است؛ خود این حادثه یک الگو بود. شخصیّت‌هایی که در آذربایجان، در تبریز نقش آفریدند، هر کدام یک الگو هستند؛ الگوهای ممتاز که از یاد تاریخ ایران و ملّت ایران نمیروند. ثقةالاسلام، (۶) عالِم روحانی یا شیخ محمّد خیابانی، عالِم روحانی، اینها در مقابل دخالت بیگانه، جان خودشان را از دست دادند. شخصیّت‌هایی مثل ستّارخان و باقرخان در حادثه‌ی مشروطه پیشتاز بودند، و برای قهرمانانِ حرکتِ عظیمِ مشروطه در ایران و انقلاب مشروطه الگو شدند. در دفاع مقدّس، جوانان برجسته‌ی آذربایجان ــ که یک نمونه‌ی آنها شهیدان باکری (۷) هستند ــ نمونه شدند. در ادبیّات، در فرهنگ، در علم، در آذربایجان نمونه زیاد داریم. در یک دوره‌ای، تعداد علمای بزرگی که حوزه‌ی علمیّه‌ی تبریز توانست به جامعه تقدیم کند، از همه‌جای کشور بجز اصفهان، بیشتر و بالاتر بود. دو شهرِ تبریز و اصفهان، از لحاظ برون‌داد علمای بزرگ و برجسته در میان همه‌ی حوزه‌های علمیّه و شهرهای بزرگ کشور نمونه‌اند، ممتازند. این خصوصیّت مردمی‌است که این حادثه را آفریدند و این حوادث را آفریدند. بنابراین جوانِ امروزِ آذربایجان، مرد و زنِ امروزِ تبریز باید خصوصیّت «ایمان و غیرت دینی»، خصوصیّت «پیشتازی»، خصوصیّت «الگوسازی» را میراث ماندگار اخلاقی و اجتماعی خودشان بدانند و از آنها برای پیشرفت کشور ــ که حالا عرض خواهم کرد آنچه امروز ما نیاز داریم چیست ــ استفاده کنند.

برادران عزیز، خواهران عزیز! ما به برکت تلاش جوانانمان، دانشمندانمان، فنّاوران ماهرمان، امروز از لحاظ دفاع سخت، از لحاظ تهدیدِ سخت‌افزاریِ دشمن نگرانی و مشکل نداریم. امروز بحمدالله خود ما هم میدانیم، دوستان ما هم میدانند، دشمنان ما هم میدانند که ایران اسلامی‌از لحاظ توانایی‌های مقابله‌ با تهدیدهای سخت، در یک سطح عالی قرار دارد و مردم از این جهت احساس امنیّت میکنند. بنابراین مسئله‌ی امروز ما تهدید سخت‌افزاری دشمن نیست.

امّا یک تهدید مهمّ دیگری وجود دارد که باید برای آن آماده شد و آن، تهدید نرم‌افزاری است. امروز دشمنان ما اعتراف میکنند که به این نتیجه رسیده‌اند که اگر بخواهند بر ملّت ایران فائق بیایند، اگر بخواهند جمهوری اسلامی‌را از مواضع قدرتمندانه‌ی خودش عقب برانند، راهش این است که در داخل کشور، در داخل ملّت مشکل ایجاد کنند، مردم را دچار مشکلات و تهدیدات نرم‌افزاری کنند.

تهدید نرم‌افزاری چیست؟ تهدید نرم‌افزاری یعنی دست‌کاری کردن افکار عمومی‌مردم، یعنی ایجاد اختلاف، یعنی ایجاد تردید در محکمات انقلاب اسلامی؛ این تهدید نرم‌افزاری است. تهدید نرم‌افزاری یعنی ایجاد تردید در پایداری در مقابل دشمن؛ این کار را دارند میکنند. به فضل الهی، تا امروز موفّق نشده‌اند؛ تا امروز وسوسه‌ی دشمن نتوانسته دل مردم ما را تکان بدهد، جوانان ما را از عزم و از حرکت باز بدارد. نمونه‌اش همین راه‌پیمایی عظیم روز بیست‌ودوّم بهمن؛ کجای دنیا چنین چیزی وجود دارد؟ بعد از چهل و چند سال از پیروزی انقلاب، روز پیروزی انقلاب را آحاد مردم ــ نه نیروهای مسلّح، نه مسئولین، [بلکه] توده‌ی مردم، آحاد مردم، بدنه‌ی ملّت ــ این‌جور گرامی‌بدارند و با این حجم عظیم وارد میدان بشوند؛ و ۴۶ سال با همه‌ی مشکلاتی که وجود دارد ــ مردم مشکلاتی دارند، توقّعاتی دارند، توقّعات به‌حقّی دارند ــ امّا اینها مانع نمیشود از اینکه از انقلابشان دفاع کنند. معنای این چیست؟ معنایش این است که تهدید نرم‌افزاری دشمن هم تا امروز در این کشور و در این ملّت کارساز نبوده. حرف من این است که نگذارید این حیله‌ی دشمن که همچنان ادامه دارد، در آینده هم اثر کند.

صاحبان دستگاه‌های تبلیغاتی، صاحبان بیان، صاحبان قلم، اصحاب هنر، اصحاب دانش، آن کسانی که در دستگاه‌های رسمی‌آموزش و رسانه و هنر و مانند اینها مسئولیّت دارند، آحاد جوانان ما که با فضای مجازی ارتباط دارند، اینها بایستی تلاششان را متوجّه به این بکنند که ببینند دشمن بر روی چه نقطه‌ای تکیه میکند و انگشت میگذارد، از چه راهی میخواهد در ذهن مردم و در افکار عمومی‌مردم نفوذ کند، آن راه را ببندند؛ تولید محتوا کنند؛ صاحبان اندیشه تولید فکر و اندیشه کنند و با این کار خودشان در مقابل دشمن بِایستند؛ امروز این [کار] از دفاع سخت‌افزاری مهم‌تر است. در دفاع سخت‌افزاری اگر نقصی ایجاد بشود، با حرکت نرم‌افزاری میشود آن نقص را جبران کرد، آن ضعف را برطرف کرد ــ که بارها این کار انجام گرفته ــ امّا اگر چنانچه در دفاع نرم‌افزاری مشکل داشته باشیم، مشکل را ابزارهای سخت‌افزاری برطرف نمیکنند؛ به این توجّه باید کرد.

جوانهای ما خودشان را با مفاهیم انقلاب، با بیانات امام، با آنچه در طول این سالهای متمادی از انقلاب و از خصوصیّات انقلاب گفته شده آشنا کنند، مأنوس کنند. انقلاب ما به معنای حقیقی کلمه مبارزه‌ی نور با ظلمت بود، مبارزه‌ی حق با باطل بود. انقلاب درصدد اعتلای ایران، اعتلای ملّت ایران و عظمت آینده‌ی ایران و نشان دادن هویّت ملّت ایران بوده؛ امروز هم همان است. بحمدالله تا امروز موفّق شده‌ایم، تا امروز در این راه توانسته‌ایم پیش برویم. بله، به اهدافی که انقلاب برای ما ترسیم کرده، به طور کامل دست پیدا نکرده‌ایم. ما امروز در زمینه‌ی عدالت عقبیم، در زمینه‌ی شکافهای اجتماعی عقبیم، در بعضی از مسائل گوناگون اصولی عقبیم که باید بیشتر تلاش کنیم، پیش برویم، لکن انقلاب توانسته است خود را به عنوان یک هویّت مستقل، به عنوان یک پایگاه عظیم و امیدبخش برای ملّتهای منطقه بلکه حتّی برخی از ملّتهای فرامنطقه حفظ کند، نگه دارد. عصبانیّت مستکبرین عالم و مستعمرین عالم و عناصر پلیدی که زیر نامهای خوب دارند جنایت میکنند، از جمهوری اسلامی‌به خاطر همین است که جمهوری اسلامی‌توانسته بماند، توانسته بِایستد، توانسته مشت محکم خود را به اینها نشان بدهد.

بعضی در تحلیل‌های ناقص دوست میدارند این‌جور وانمود کنند که ملّت ایران، خودش به دست خودش دشمن درست میکند؛ این‌جور نیست. اگر شما می‌بینید دستگاه‌های سیاست‌گذارِ آمریکای جبّار به طور دائم دارند علیه ملّت ایران تلاش میکنند، به خاطر این نیست که شما «مرگ بر آمریکا» میگویید؛ این به خاطر آن است که ایران به همّت این مردم، به فداکاری این مردم، توانسته است خودش را از یوغِ اسارتِ قدرتِ استعمارگر خارج کند؛ دشمنی با ملّت ایران به خاطر این است. از ملّت ایران عصبانیهستند به خاطر اینکه زیر بار تحمیل آنها نمیرود. آنها عادت کرده‌اند تحمیل کنند؛ می‌شنوید [میگویند]: فلان جا را به ما بدهید، فلان محل را به اسم ما بکنید! این کلام آنها است؛ عمل آنها خیلی سخت‌تر، خیلی زشت‌تر، خیلی بدتر است. غارتگری ثروتهای ملّتها، تسلّط بر اراده‌ی ملّتها جزو جنایات بزرگ مستکبرین، در رأس آنها آمریکا و شبکه‌ی پیچیده‌ی صهیونیسم است. اینها نمیتوانند ببینند یک ملّتی مثل ملّت ایران بر روی پای خودش بِایستد و علیه ظلم آنها، علیه دخالت آنها، علیه تجاوز آنها اعتراض کند، نظام تشکیل بدهد و این نظام را بتواند چهل و چند سال نگه دارد و روزبه‌روز قوی‌تر کند؛ اینها این را نمیتوانند ببینند.

امروز مخاطب من، در درجه‌ی اوّل، شما جوانان آذربایجان و جوانان تبریز هستید، امّا این سخن خطاب به همه‌ی جوانان کشور است: امروز مسئولیّت شما حفظ این روحیه، تقویت این حرکت و پیشرفت در راه رسیدن به اهدافی است که انقلاب معیّن کرده. ما به جوانها امیدوار هستیم و ان‌شاءالله در همه‌ی بخشها این حرکت عظیم مردمی‌پیشرفت خواهد کرد. خداوند شما را حفظ کند، خداوند ان‌شاءالله برکات خودش را بر شما مردم عزیز، بر مردم تبریز و مردم آذربایجان نازل کند.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

بازدید : 25
سه شنبه 29 بهمن 1403 زمان : 20:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

بسم الله
نمایی ازبنای خیری که مرحوم حاج حیدرعلی دهقانی وحاجیه خانم اللهیاری به توفیق الهی وباکمک عاشقان قرآن وعترت علیهم السلام از خود بجای گذاشتند.روحشان شادورحمت الهی قرینشان
(وفات1391و1392) .(مسجد حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف ـ پوده)

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 34
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 2
  • بازدید کننده امروز : 3
  • باردید دیروز : 54
  • بازدید کننده دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 510
  • بازدید ماه : 3461
  • بازدید سال : 10340
  • بازدید کلی : 97500
  • کدهای اختصاصی