loading...

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

تبلیغات اسلامی شهداء پویاشهر(پوده)

بازدید : 15
چهارشنبه 26 فروردين 1404 زمان : 21:11
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

بسم الله
دیدار جمعی از مسئولان ارشد سه قوه با رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی‌در اولین دیدار سال نو با مسئولان ارشد سه قوه، پیگیری را حلقه مفقوده مسیر تحقق اهداف کشور خواندند و تلاش برای تحقق شعار سال را دستور کار مشترک سه قوه قرار دادند.
ایشان همچنین با پرهیز دادن از خوش‌بینی و بدبینی افراطی به نتایج گفت‌وگوهای عمان تأکید کردند: روال فعالیت‌های کشور برای تحقق اهداف در همه زمینه‌ها باید با شتاب بیشتر ادامه یابد و هیچ چیز به نتایج مذاکرات گره زده نشود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، پیگیری را مهمتر از تصمیم دانستند و افزودند: در کشور قوانین و مقررات خوب و طرح‌های لازم وجود دارد اما کمبود پیگیری‌ها مانع تحقق قابل قبول اهداف می‌شود.

ایشان مسائلی از جمله مصرف بسیار بالای بنزین، تحقق ناکافی عدالت آموزشی و مشکلات طبقات ضعیف را با پیگیری قابل حل دانستند و گفتند: ذوق و شوق و انگیزه سران سه قوه و مسئولان دستگاه‌ها مبارک اما ناکافی است و به علت فقدان پیگیری‌های لازم، تصمیمات و تأکیدات مسئولان در سلسله مراتب مدیریتی ضعیف می‌شود و در موارد متعدد به اجرا نمی‌رسد.

رهبر انقلاب، صرفه‌جویی در مصرف حامل‌های انرژی را ضرورتی اساسی خواندند و تأکید کردند: پیشاپیش مردم، دستگاه‌های دولتی که بزرگ‌ترین مصرف‌کننده انواع انرژی هستند باید خود را به صرفه‌جویی عادت دهند که این کار نیز نیاز به پیگیری دارد.

ایشان کمک به تحقق شعار سال را دستور کار مشترک سه قوه و دستگاهها در سال جاری خواندند و گفتند: با سرمایه‌گذاری برای تولید، کشور از بسیاری مشکلات نجات می‌یابد بنابراین وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و دیگر دستگاه‌های ذی‌ربط باید سرمایه‌ها و نقدینگی موجود در جامعه را به سمت سرمایه‌گذاری در تولید سوق دهند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سرمایه‌گذاری در تولید را کاری افتخارآمیز خواندند و افزودند: امنیت سرمایه‌گذاری نیز باید تأمین و موانع فعالیت فعالان اقتصادی در عرصه تولید برطرف شود.

ایشان تلاش سه قوه بویژه دولت را زمینه‌ساز تحقق شعار سال خواندند و گفتند: اگر سرمایه‌گذاری داخلی رونق یابد، سرمایه‌گذار خارجی نیز به فعالیت در ایران مشتاق می‌شود.

رهبر انقلاب، سرمایه‌گذاری در تولید را بهترین راه مقابله با تحریم‌ها خواندند و افزودند: رفع تحریم دست ما نیست اما خنثی کردن تحریم‌ها در اختیار ما است و برای این کار راه‌های فراوان و ظرفیت‌های مناسب داخلی وجود دارد و اگر این هدف محقق شود، کشور در مقابل تحریم‌ها آسیب‌ناپذیر خواهد شد.

ایشان گسترش روابط با همسایگان، قطب‌های اقتصادی آسیا، آفریقا و کشورهای دیگر را مهم دانستند و گفتند: این کار نیز به‌ویژه برای تغییر برخی رویه‌ها در سطوح میانی احتیاج به پیگیری دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تماس‌های رئیس‌جمهور با رؤسای جمهور دیگر کشورها و فعالیت‌های وزارت امور خارجه را خیلی خوب و مؤثر ارزیابی کردند.

ایشان گفت‌وگوهای عمان را یکی از ده‌ها کار وزارت امور خارجه خواندند و تأکید کردند: مسائل کشور نباید به این گفت‌وگوها گره زده شود و اشتباهی کهدر برجام انجام شد و همه چیز کشور را به پیشرفت مذاکرات منوط کرد، نباید تکرار شود چرا که کشور شرطی می‌شود و همه چیز از جمله سرمایه‌گذاری تا مشخص شدن نتیجه مذاکرات معطل می‌ماند.

رهبر انقلاب با تأکید بر ادامه فعالیت‌ها در کشور در همه زمینه‌های صنعتی، اقتصادی، سازندگی، فرهنگی و اجرای پروژه‌های بزرگ، گفتند: هیچ‌کدام از این مسائل با گفت‌وگوهای عمان هیچ ارتباطی ندارد.

ایشان با پرهیز دادن از «خوش‌بینی و بدبینی افراطی» به این گفت‌وگوها افزودند: در گام‌های اول تصمیم کشور به مذاکره خوب کار شده است، بعد از این هم باید با دقت حرکت کرد ضمن اینکه خطوط قرمز برای ما و برای طرف مقابل کاملاً روشن است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: مذاکرات ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد ما هم به این گفت‌وگوها نه خیلی خوش‌بین و نه خیلی بدبین هستیم البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم اما به توانایی‌های خود خوش بین هستیم.

رهبر انقلاب، مراقبت از اجرای دقیق و بدون انحراف برنامه هفتم را ضروری خواندند و گفتند: این برنامه خوب و متکی بر سیاست‌های کلان کشور باید از ابتدا متقن و محکم اجرا شود.

ایشان ضمن تبریک سال جدید به مسئولان و خانواده‌هایشان، همدلی و همراهی همسران و خانواده‌ها با مسئولان را در انجام بهتر وظایف و به ثمر رسیدن کارها مؤثر دانستند و ابراز امیدواری کردند مفاد گزارش معاون اول رئیس‌جمهور در مدت زمان معقول محقق شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان سخنانشان با اشاره به جنایات بی‌سابقه باند تبهکار صهیونی در حمله عامدانه به بیماران، خبرنگاران، آمبولانس‌ها، بیمارستان‌ها و کودکان و زنان مظلوم غزه گفتند: این جنایات شقاوت فوق‌العاده‌ای می‌خواهد که گروه تبهکار اشغالگر از آن برخوردار است.

ایشان حرکت هماهنگ دنیای اسلام در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و در صورت لزوم عملیاتی را نیازی جدی خواندند و افزودند: البته خداوند تازیانه خود را بر سر این ظالمان فرود خواهد آورد اما این مسئله چیزی از وظایف سنگین دولتها و ملتها کم نمی‌کند.

در ابتدای این دیدار آقای عارف معاون اول رئیس‌جمهور با اشاره به همکاری و هماهنگی خوب هر سه قوه برای پیشرفت کشور از برنامه مدون دولت برای بهبود رشد اقتصادی و اشتغال، ثبات اقتصادی و مهار تورم، بهبود توزیع درآمدها و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر، حل مشکل ناترازی‌ها در بخش انرژی و اجرای طرح‌های پیشران خبر داد و گفت: دولت در هفت ماه گذشته در زمینه بهبود وضعیت معیشتی، ارتقاء عدالت آموزشی و گسترش همکاری‌های خارجی اقداماتی انجام داده و برنامه‌های مؤثری آماده کرده است.


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی‌در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی‌آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gifبخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* یک جمله راجع به این گفتگوهای عمان عرض بکنیم. من این نکته را می‌خواهم بگویم: این گفتگوها یکی از ده‌ها کار وزارت خارجه است. یعنی وزارت خارجه ده‌ها کار دارد، یکی از آن‌ها همین گفتگوهای عمان و مسائل مربوط به آن است که حالا اخیراً مطرح شده.

نکته‌ای که می‌خواهم روی آن تأکید کنم این است که سعی کنید مسائل کشور را به این گفتگوها گره نزنید. اشتباهی کهدر برجام کردیم اینجا تکرار نشود، آنجا ما همه‌چیزمان را منوط به پیشرفت مذاکرات کردیم. یعنی کشور را شرطی کردیم. خب سرمایه‌گذار وقتی که کار کشور منوط به مذاکره باشد، سرمایه‌گذاری نمی‌کند دیگر؛ معلوم است. می‌گوید: «ببینیم عاقبت این مذاکرات به کجا می‌رسد»

این مذاکرات فقط یکی از کارهای چندین‌گانه وزارت خارجه است که دارد انجام می‌شود. کشور هم باید کار خودش را در بخش‌های مختلف جلو ببرد، در بخش صنعت، کشاورزی، خدمات، فرهنگ، سازندگی و همچنین موضوعات خاصی که تعریف مشخص دارند، مثل مسائل جنوب شرق کشور. این‌ها باید با جدیت پیگیری شوند و اصلاً ربطی به گفتگوهای جاری در عمان ندارند.

ضمناً به این گفتگوها هم نه به صورت افراطی خوش‌بین باشیم و نه به صورت افراطی بدبین باشیم. این هم بالاخره یک کاری است، یک حرکتی است که تصمیم‌گیری شده و دارد اجرا می‌شود و در این قدمهای اول هم خوب حرکت شده، خوب اجرا شده، بعد از این هم باید کاملاً با دقت دنبال بشود، خطوط قرمز مشخص است، برای طرف مقابل هم مشخص است، برای ما هم مشخص است.

ممکن است این مذاکرات به نتیجه برسد، ممکن هم هست نرسد. ما نه خیلی خوش‌بین هستیم، نه خیلی بدبین هستیم. به طرف مقابل البته خیلی بدبینیم، طرف مقابل را قبول نداریم، می‌شناسیم طرف مقابل را. اما به توانایی‌های خودمان خوش‌بین هستیم. ما می‌دانیم که خیلی کارها را می‌توانیم انجام دهیم و شیوه‌های خوبی بلد هستیم.

* عیدتان مبارک! ان‌شاءالله که خودتان و خانواده‌هایتان از این نیتهای نیک بتوانید بهترین استفاده را ببرید. من لازم است مجدداً تأکید کنم که به خانواده‌های شما و همسرانتان تبریک میگویم عید را و از آنها تشکر میکنم و مطمئنم که اگر همسران همراه باشند، همفکر باشند، همدل باشند در کارهایی که شما مسئولین انجام میدهید، چه وزرا، چه نمایندگان مجلس، معاونین، مجاورین، رؤسای بخشهای مختلف، در این کارها با شما همدل اگر باشند، کارها بهتر پیش میرود. یک مقداری هم این به برخورد شما و رفتار شما وابسته است.

بعضی از مسئولین وقتی که وارد میدان مسئولیت و کار میشوند، شوق کار و علاقه‌ی به کار آنچنان اینها را مشغول میکند که یادشان میرود که فرزندانی دارند و زنی دارند و وظایفی دارند و خانه‌ای دارند و ناهار و شامی‌باید با هم بخورند و به کل فراموش میکنند. فراموش نکنید.

* ما یک کمبود داریم در کشور که آن مهم است. ما کمبود قانون نداریم، کمبود مقررات نداریم، کمبود طرحهای خوب نداریم. این قدر طرحهای خوب آمده، رفته، گفته شده، تصویب شده. آنی که کمبود داریم «پیگیری» است، پیگیری. پیگیری کنید.

بعضی از آمارهایی که ایشان دادند، خب انسان را به فکر فرو میبرد. فرض کنید آمار مصرف بنزین با آن رقمی‌که ایشان گفتند. رقم شاید بشود گفت دو برابر آن چیزی است که باید در کشور مصرف بشود. خب این را باید حل کرد. این قابل حل است. یک وقتی در کشور مصرف روزانه‌‌ی بنزین مثلاً به هشتاد میلیون و هفتاد و پنج میلیون و اینها هم رسیده، کمتر هم رسیده. ما حالا صد و شصت و خرده‌ای ایشان ذکر کردند. این را خب باید دنبال بشود، باید پیگیری بشود.

مسائل مربوط به مدارس، عدالت آموزشی، کارهای مربوط به طبقات فرودست، مستضعفین، اینها باید دنبالگیری بشود. من خواهشم این است که دنبال کنید. جلسه خوب است، تصمیم‌گیری خوب است، شوق و ذوق و انگیزه‌ی سران و مدیران بسیار خوب و چیز لازم و مبارکی است، اما کافی نیست.

شما که مدیرید، شوق دارید، علاقه دارید، دستور هم میدهید به آن نفر دومتان، آن هم احیاناً به نفر بعدی دستور میدهد، اما همین طور در طول این فرآیند، این دستور هی ضعیف میشود، ضعیف میشود، گاهی به جایی میرسد که هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

* دستور کارِ مشترکِ درجه‌ی یک دستگاه‌ها را در زمینه‌ی مسائل اقتصادی، کمک به تحقّق شعار سال قرار بدهیم. یعنی این که سرمایه‌گذاری برای تولید شعار بشود و همه خود را موظف بدانند برای این کار، این کشور را از بسیاری از مشکلات نجات خواهد داد.

ما مشکل سرمایه‌گذاری داریم، پول دست مردم کم و بیش هست، هنر این است که شما بتوانید ــ چه بانک مرکزی، چه وزارت اقتصاد، چه بعضی دستگاه‌های دیگر ــ بتوانید این پول را هدایت کنید به سمت سرمایه‌گذاری و سرمایه‌گذاریهای تولیدی. این را دنبال کنید، این خیلی اهمیت دارد.

البته برای مردم هم، یعنی آن کسی که سرمایه‌گذاری میخواهد بکند برای او هم افتخار است که انسان پولی داشته باشد و بتواند این را بگذارد برای پیشرفت کشور، بهبود اوضاع کشور. این افتخار را هم به مردم یادآوری کنید که بدانند. باید مفتخر باشند به این معنا.

موانع سرمایه‌گذاری داخلی را برطرف کنید. این یکی از بهترین راه‌های خنثی کردن تحریم است، بنده بارها گفته‌ام مسئله‌ی تحریم دو جور علاج دارد: یکی رفع تحریم است، که این دست ما نیست، دست طرف مقابل است. یکی خنثی کردن تحریم است که این دست ماست.

* مسئله‌ی گسترش روابط تجاری جزو حرفهای مؤکّد بنده است. با کشورهای همسایه در اولویت، با کشورهایی که قطب اقتصادی‌اند در آسیا مثل چین، مثل روسیه، مثل هند، اینها قطبهای اقتصادی‌اند، با اینها روابط اقتصادی را روان کنید. البته بعضی‌هایش خیلی سخت است، میدانیم این را؛ اما هر کار سختی را هم با تلاش زیاد، با تدبیر خوب میشود انجام داد.

مسئله‌ی تجارت با همسایگان، با قطبهای اقتصادی، با کشورهای متنوع، با خود همین آفریقا بسیار خوب است و این تماسهایی هم که رئیس‌جمهور محترم با رؤسای این کشورها به مناسبت عید و امثال اینها دارند، اینها خیلی خوب است، اینها کارگشاست، فعالیت مجموعه‌ی وزارت خارجه فعالیت بسیار خوبی است، این سفرها و رفت و آمدها.

* قضایای غزه، واقعاً این باند تبهکار که بر فلسطین حکومت میکنند از حد گذرانده‌اند تبهکاری را. واقعاً از حد گذرانده‌اند. بنده هیچ به یاد ندارم، سراغ ندارم این جور حرکتی را متعمّدانه و با هدفگیری خاص، مظلومین را، کودکان را، مریضها را، خبرنگارها را، بیمارستانها را، آمبولانسها را بزنند. یعنی واقعاً این خیلی چیز عجیبی است. این خیلی شقاوت فوق‌العاده‌ای میخواهد که این باند و این گروه تبهکارِ خبیث برخوردارند. به نظر من دنیای اسلام باید یک حرکتی بکند، یک کاری باید بکند.

بایستی یک هماهنگی خوبی ــ چه از لحاظ اقتصادی، چه از لحاظ سیاسی، چه در صورت لزوم از لحاظ عملیاتی ــ دنیای اسلام مجتمعاً بایستی روی این مسئله فکر کنند و کار کنند. و البته منتظر تازیانه‌ی خدا هم باید باشند آنها یعنی این جور ظلم کردن پاسخِ خداییِ سختی خواهد داشت، در این تردیدی نیست ولو خب این وظیفه‌ی مردم را، وظیفه‌ی ما را، وظیفه‌ی دولتها را کم نمیکند. خدای متعال کار خودش را میکند، ما هم باید وظیفه‌ی خودمان را انجام بدهیم.

* مسئله‌ی برنامه‌ی هفتم هم مسئله‌ی مهمی‌است، که حالا با تأخیر بالاخره امسال دارد شروع میشود. سعی بشود از اولِ شروع این برنامه مثل برنامه‌ی ششم نشود؛ برنامه‌ی ششم از همان اوائل بعضی از بخشهایش به انحراف کشیده شد. سعی کنید که بخشهای مختلف برنامه‌ی هفتم به انحراف کشیده نشود. این مصوبه‌ی مجلس است و کاری است که برای کشور لازم است، متکی به سیاستهای کلی نظام است و برنامه‌ی خوبی است مجموعاً. بالاخره قانون است، بایستی اجرا بشود، منتها دقت بشود که با موازین خودش و درست اجرا بشود و انحرافی پیدا نشود.

بازدید : 20
چهارشنبه 26 فروردين 1404 زمان : 21:11
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

بسم الله

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

خاندان صدر از تبار پاک هفتمین پیشوای شیعیان ، حضرت امام کاظم – علیه السلام – و از سلسله‌های اصیل سادات علوی هستند . این خاندان پاکنژاد ، از قرنها پیش ، به دو شاخه صدر و شرف‌الدین تقسیم شده و در عراق و لبنان و ایران ، مشعلدار دانش و فرهنگ و هدایت بوده‌اند.

زندگینامه شهیدآیت الله سید محمد باقر صدر

سید محمد باقر صدر بتاریخ 25 ذیقعده‌ 1353 در کاظمین دیده به جهان گشود،او دومین فرزند خانواده سید حیدر صدر بود. مادرش دخت فاضله آیت الله شیخ عبدالحسین آل یاسین بود. سید محمد باقر ، در دامن مهربان و متقی و در سایه مهر پدری عالم ، رشد کرد.

سید محمد باقر را از پنج سالگی به مدرسه نهادند. پس از اتمام دوره تحصیلی ابتدایی اولیای مدرسه و مسؤلان امور آموزش و پرورش عراق ، که از استعداد و تیزهوشی سید محمدباقرصدر ، اطلاع داشتند و تعجب می‌کردند. تصمیم گرفتند که با توافق مادر و برادر بزرگش ، او را به مدرسه تیزهوشان ونابغه بگذارند تا با هزینه دولت ، درس بخواند و پس از طی مراحل لازم ، از طی مراحل لازم ، از خرج دولت به دانشگاههای اروپا ویا آمریکا اعزام شود و در رشته‌های علوم تحربی جدید، تحصیل کند و به کشور خود بازگردد. اما او نه خود راضی بود و نه مادر و برادرش سید اسماعیل به آن رضایت دادند. بالاخره با راهنماییهای دو دایی فقیه و دانشمندش آیت‍ الله « شیخ محمدرضا آل یاسین » و آیت‍الله « شیخ مرتضی آل‍یاسین»، تصمیم گرفتند که سید محمدباقر، به تحصیل علوم حوزوی و اسلامی‌بپردازد و نبوغ خویش را در راه نشر معارف الهی به کار گیرد.

آیت الله العظمی‌سید اسماعیل صدر فرزند سید صدرالدین عاملی ، از فقهای بزرگ و مشهور نیمه اول قرن چهاردهم هجری ( در گذشته 1338) بود که پس از میرزای شیرازی اول ، به مرجعیت شیعه رسید.

آیت الله سید حیدر صدر فرزند سید اسماعیل ، از مجتهدان جوان و پر استعداد زمانش بود. در سال 1356 ﻫ. ق در شهر کاظمین وفات یافت . از سید حیدر دو پسر و یک دختر باقی ماند :

1- سید اسماعیل صدر (1388-1340 ﻫ.ق) که از عالمان و مجتهدان جوان و پر تلاش روزگار خود بود .

2- سید محمد باقر صدر ، شخصیت این یادنامه .

3- آمنه بنت الهدی صدر .

انتخاب حوزه علمیه

با این ترتیب ، سید محمد باقر صدر ، در راه اسلاف ونیاکانش گذاشت که پدرانش همه ازعالمان دین بودند. در یازده سالگی منطق و در اوائل دوازده سالگی ، کتاب معالم الاصول در علم اصول را نزد برادرش سید اسماعیل صدر خواند و بسیاری از کتب درسی دوره عالی فقه و اصول را که طلاب حوزه طی سالها نزد اساتید بزرگ می‌خوانند ، بدون استاد مورد مطالعه قرار داد و بدین گونه درسهای دوره سطح را بطورشگفت انگیز درمدت کوتاهی گذراند.او در کنار تحصیل و کوشش تمام وقت برای مطالعه و تحصیل ، دروس ابتدایی را نیز به خواهر کوچکش آمنه بنت الهدی آموخت ، و بنت الهدی بدون آنکه به مدارس غرب زده و نامناسب آن روز پای بگذارد ، نزد برادرانش بویژه سید محمد باقر ، به آموزش خواندن و نوشتن ادبیات ، تاریخ فقه ، اصول ، قرآن و .. پرداخت .

سید محمد باقر در دوازده سالگی (1365ﻫ .ق) به همراه برادرش سید اسماعیل برای گذراندن دوره عالی حوزه عازم سرزمین امامت ، نجف اشرف شد تا ساکن کوی دوست – شهر علی (ع) گردد و برای رسیدن به هدف و مراد خویش در راه تحصیل علم و اجتهاد تلاش کند.

در نجف اشرف ، پای درس خارج فقه دایی خود آیت الله العظمی‌سید ابوالقاسم خویی نشست .

ریشه‌های شهادت آیت الله صدر(1)

مجتهد قبل از سن بلوغ

اجتهاد آیت الله سید محمد باقرصدر قبل از شانزده سالگی ، گرچه خلاف عادت بود ، ولی نتیجه بلوغ تفکر و نبوغ فکری و تلاش شانزده ساعته او در روز ، در دوران تحصیل بود. او با همه نبوغ و تیزهوشی که داشته ، به اندازه چند طلبه کوشا نیز تلاش می‌کرد و فقط بر هوش واستعداد خدادادی تکیه نمی‌کرد ، بلکه تلاش جانانه‌اش پشتوانه هوش و نبوغ ذاتی‌اش بود . و این دو او را در اوان جوانی به عالی‌ترین مقام علمی‌و فکری رساند. و هرگز عواملی مانند فقر و تنگدستی مانع پیشرفت او نشد و درفقر نیز در اوج مناعت طبع و علو همت دست از تحصیل دانش برنداشت .


تاسیس حزب دعوت اسلامی

عالمان آگاه و روشن اندیش همچون شهید سید محمد مهدی حکیم سید طالب رفاعی شیخ مهدی سماوی و ... پس از مطالعه اوضاع سیاسی و اجتماعی عراق و تبادل نظر در این مورد به این نتیجه رسیدند که باید حزبی را با افکار واندیشه‌ها و مبتنی بر ایدئولوژی اسلامی‌تأسیس کنند.

با تمام مشکلات موجود ، حزب الدعوه الاسلامیه حزب دعوت اسلامی‌به همت و همکاری و همفکری آیت الله صدر سید محمد مهدی حکیم شیخ مهدی سماوی ، شیخ عبدالهادی الفضلی و سید طلاب رفاعی ، تأسیس شد و خود آنان از اولین اعضای حزب بودند. بنابراین نمی‌توان یک نفر را بعنوان موسس حزب دعوت اسلامی‌معرفی کرد بلکه این حزب بصورت دسته جمعی تأسیس شد .تاریخ تأسیس حزب دعوت اسلامی‌ماه ربیع الاول 1377 بود.

حزب دعوت اسلامی‌به فعالیت پرداخت و ادامه داد. هرروز تعدادی از طلاب و دانشجویان و دیگر اقشار مسلمان و مخالف حکومت کمونیستی عراق ، وارد حزب دعوت می‌شدند. آیت الله صدردر مقام رهبری حزب بود.

گرچه بدخواهان و دشمنان و متحجران مقدس ، مدام علیه او دست به توطئه می‌زدند و همه جا او را متهم به سیاست بازی می‌کردند و کارهای ضد استعماری وی را اقدامی‌در جهت تضعیف روحانیت و مرجعیت قلمداد می‌نمودند ، ولی او بی‌توجه به همه تبلیغات خصمانه ، دل به عشق حق سپرده بود و اعتنایی به غیر نداشت. بالاخره با توصیه حضرت آیت الله حکیم چنین نوشتند :

آیت الله حکیم ازمن خواسته و تأکید کرده است که در هیچ حزب و سازمانی عضو نباشم . بنابراین فعلاً من خود را ازانتساب به حزب دعوت ، کنارمی‌کشم اما از شما می‌خواهم که به کار خودتان در حزب با تلاش و جدیت ادامه دهید و من در این مسیر الهی پشتیبان شما هستم .

بدین گونه آیت الله صدر پنج سال پس از تأسیس حزب دعوت اسلامی‌خود را از آن کنار کشید.

استقبال از امام (ره) درنجف اشرف

در تاریخ 9 جمادی الثانی 1385 حضرت امام خمینی از تبعیدگاه ترکیه به نجف اشرف منتقل شد.

ورود امام به حوزه علمیه نجف جنب و جوششی تازه در آن حوزه ایجاد کرد . البته علما و روحانیون نجف درباره استقبال از امام ، نظریات مختلف داشتند.

آیت الله صدر با اشتیاق تمام به همراه علمای دیگر در مراسم استقبال و پیشواز از امام شرکت و شاگردان و همفکرانش را نیز به این مراسم دعوت کرد.

در طول چهارده سال اقامت امام در نجف ، با او ارتباط نزدیکی داشت و به او عشق می‌ورزید .

مبارزه در کنار امام خمینی (ره )

در تاریخ 13 آبان 1343 امام خمینی ،‌پس از اعتراض به سیاستهای آمریکایی محمدرضا پهلوی به ترکیه تبعید گردید .

آیت الله صدر که به قیام امام در ایران بسیار امیدوار بود . با تبعید او به ترکیه ،‌اندوهگین شد. در سال 1344 ش . (1963م.) در نامه‌ای به یکی از دوستانش درباره نهضت امام و آثار و نتایج مثبت آن و نیز در رابطه با سیاستهای آمریکا و رژیم وابسته پهلوی در ایران نوشت :

اما درمورد ایران ؛ وضع همچنان است که بود و آقای خمینی از سوی مزدوران آمریکا در ایران ، به ترکیه تبعید شده است . این بار‌آقای خمینی توانست دهان شاه را ببندد ، که همواره جنبش مخالف خود را در ایران ، به ارتجاع و عقب ماندگی متهم کند. آیا هیچ انسانی در جهان می‌تواند جنگ و مبارزه با اعطای امتیازات جدید به آمریکاییها را ، ارتجاع و عقب ماندگی بنامد؟

با انقلاب اسلامی‌ایران

سال 1357 ش . در ایران ، سال پیروزی خون بر شمشیر ،‌سال نزول فرشتگان نصرت خدا بر زمین برای یاری حق ؛ سال پرپر شدن گلهای محمدی و سال شکوفایی بهار‌آزادی بود .

امام امت خمینی بزرگ در هجرت پاریس بسر می‌برد و ملت شجاع ایران هر روز در تظاهرات میلیونی خود ، هزارها قربانی به پیشگاه خدا تقدیم می‌کردند و خواستار سرنگونی رژیم مستبد پهلوی و بازگشت امامشان به وطن بودند ... در این کشاکش ، عمال آمریکا در کشورهای همسایه ایران ، از بیم تأثیر و گسترش انقلاب ایران در ممالک همجوار ، با تبلغات مسموم و ضد انقلابی خود برای بی‌اعتبار کردن انقلاب اسلامی‌و رهبری آن ، و جلوگیری ازتأثیر قیام حماسی مردم ایران در روحیه مسلمانان کشورهای همسایه بسیار کوشیدند . در عراق نیز حاکمان بعثی در همه جای کشور سعی کردند با شیوه‌های شیطانی خود ، به مردم مسلمان عراق تلقین کنند که کسانی که در ایران بنام اسلام و انقلاب جان خود را از دست می‌دهند ، از نظر اسلام کارشان مشروع نیست ! و کسی که مردم را به هیجان می‌آورد تا به خیابانها بریزند و آشوب به پا کنند و این کار نیز منجر به خونریزی می‌شود ، برخلاف حکم اسلام عمل می‌کنند زیرا اسلام راضی به ریختن خون کسی نیست !

وابستگان خودفروش آمریکا در عراق ، با این سخنان گزاف می‌خواستند حرمت شهیدان پاکباز انقلاب اسلامی‌ایران را از بین ببرند ، شخصیت الهی و بی‌نظیر امام خمینی را به تهمت آلوده سازند ، ازحکومت شاه آدمکش و خائن ایران که در پرتگاه سقوط قرار گرفته بود ، حمایت کنند و بالاخره از صدور انقلاب اسلامی‌به خارج از مرزها جلوگیری نمایند.

آیت الله صدر با آگاهی از اهداف بعثیان آمریکایی نامه‌ای به امام خمینی در پاریس نوشت و در‌آن از قیام شکوهمند و شجاعانه ملت مسلمان ایران به رهبری حکیمانه آن امام بزرگوار ، تجلیل کرد و با تمام اخلاص و شجاعت آمادگی خود را برای همکاری با رهبر انقلاب و امت قهرمان ایران اعلام نمود . بعد از‌آن نامه‌ای به شاگردان و مریدانش در ایران ارسال کرد و به آنان دستورداد که با مردم انقلابی ایران همگام شوند واز فداکاری در راه پیروزی این جنبش اسلامی‌دریغ نورزند و خود را در اطاعت ازامام خمینی فانی سازند ، همانگونه که او خود در راه تحقق اهداف و آرمانهای الهی ذوب شده بود.

در همین حال فتوای تاریخی خود را در مورد شهدای انقلاب اسلامی‌ایران صادر کرد :

بسم الله الرحمن الرحیم .

کسانی که در ایران برای دفاع از اسلام و مسلمین قیام کرده و کشته می‌شوند ، شهید هستند و خداوند آنان را با امام حسین – علیه السلام – در بهشت محضور می‌گرداند . انشاءالله تعالی . سید محمد باقر صدر

این فتوا انقلابی را در عراق برانگیخت. مردم مسلمان عراق نسبت به مردم مسلمان ایران و شهیدان انقلابش احساس برادری کردندو دلهایشان به سوی ایران برگشت . اما از سوی دیگر سردمداران بعثی عراق در پی صدور این فتوای انقلابی به وحشت افتادند و آن را تهدیدی ضمنی علیه حاکمیت خود تلقی کردند. از این رو شورای فرماندهی انقلاب بعثی عراق جلسه‌ای تحت عنوان پیشگیری از خطر خمینی عراق ! تشکیل داده و طرحهایی برای مقابله با آیت الله صدر و از میان برداشتن او ریختند.

اما پیش از آنکه حزب بعث حاکم بر عراق ، بتواند کاری بکند انقلاب اسلامی‌ایران به پیروزی رسید و مایه مسرت آیت الله صدر و الهام بخش قیام برای ملت مسلمان عراق شد.

محاصره بیت آیت الله صدر

روز 18 رجب 1399 خانه آیت الله صدر و کوچه‌های اطرافش ، ازاول صبح تا پاسی از شب مملو از جمعیتی بود که دیروز برای آزادی رهبرشان ، دست به تظاهرات زده و با نیروهای مزدور بعثی درگیر شده و فریاد مظلومیت رهبر و امت مسلمان عراق را به گوش عالمیان رسانده بودند. و امروز آمده بودند تا با مرجع و پیشوای خود بیعت کنند.

این تجدید پیمان امام و امت ، حاکمان بغداد را بیش از پیش به وحشت انداخت و دستور محاصره خانه آیت الله صدر و قطع رابطه او با دیگران را صادر کردند. در پی این دستور ظالمانه در سر کوچه آیت الله صدر و کوچه‌های اطراف ، نیروهای امنیتی را مستقر کردند و جلو رفت و آمد به خانه او را گرفتند و بدین گونه دوره محاصره و کنترل نه ماهه خانه آیت الله صدر آغاز شد.

مدتی از آغاز دوران محاصره می‌گذشت . جز عده معدودی از شاگردان و آشنایان آیت الله صدر به کسی اجازه ورود به خانه او نمی‌دادند . یک روز شیخ محمد رضا نعمانی ، نزدیکهای ساعت 5/2 بعد از ظهر در کتابخانه آیت الله صدر خوابیده بود . آیت الله صدر او را صدا زد. نعمانی برخاست و از کتابخانه بیرون آمد . استاد را دید که در دهلیز در جلو پنجره ایستاده وبه بیرون نگاه می‌کرد و به آرامی‌می‌گفت : لا حول و لا قوه الا بالله العی العظیم .

انا لله و انا الیه راجعون !

بشارت شهادت

حضرت استاد ! امروز خیلی آرام هستید و حرف نمی‌زنید ، مثل اینکه به چیزی می‌اندیشید ؟!

آیت الله صدر آهی کشید و گفت :

برادرم مرحوم سید اسماعیل و دایی‌ام مرحوم شیخ مرتضی آل یاسین را در خواب دیدم آنها روی صندلی نشسته بودند ،‌وقتی مرا دیدند ، برخاستند و یک صندلی دروسط نهادند و من میان آن دو نشستم در حالی که بسیاری از مردم مرا می‌نگریستند و در انتظارم بودند ! اینک شهادت برای من قطعی و حتمی‌شده است . بنابراین خودم را به شهادت بشارت می‌دهم ! و دیگر دلم آرام است.

سه شنبه 23 جمادی الاول 1400 (19 فروردین 1359) سید محمد صادق صدر بیدار بود و به سرنوشت دو عموزاده مجاهد و مظلومش که در بند رژیم صدام بودند می‌اندیشید ، در طول این سه روز هیچ خبری از‌آنها نداشت ... ناگهان در خانه‌اش زده شد سید خود آمد و در را با نگرانی و اضطراف باز کرد . تعدادی مأمور امنیتی بود .

سید محمد صادق صدر با اشک و آه و ناله به جنازه‌های خونین نگاه می‌کرد ، جای سالمی‌در‌آنها نمی‌دید ، سرتاسر بدنهایشان ، زخم تا زیانه بود ، کبود بود ! ناخنهایشان را کشیده بودند ! محاسن و موی سر‌آیت الله صدر را سوزانده بودند !آه قلم اینجا رسید سر بشکست !

مسئولیت جهانی

وقتی حکومت عراق شهید آیت الله صدر را دستگیر کرد، رئیس سازمان امنیت نجف، از ایشان پرسید که تو عرب هستی، چرا از ایران و انقلاب آن طرفداری می‌کنی و چرا همه فعالیت‌های خودت را در راه کمک به ایران و خمینی منحصر کرده ای؟ چرا برای مطهری که یک آخوند فارسی زبان ایرانی بوده در نجف مجلس ختم بر پا می‌کنی و برای چه با خمینی مکاتبه می‌کنی؟

آیت الله صدر با خشم گفت: « من یک مسلمانم و در برابر همه مسلمانان جهان مسئول هستم و باید به مسئولیت جهانی خویش عمل کنم.این به عرب و عجم، ایران و غیر ایران مربوط نیست.من از ایران یک گام به عقب نخواهم گذاشت.

اعدام یا پذیرش پنج پیشنهاد؟!!

ایت الله شهید صدر چهار مرتبه توسط حزب بعث زندانی شد.آخرین بار در سال ۱۴۰۰ ه . ق بود که هزاران سرباز مسلح و مجهز برای دستگیری ایشان وارد نجف اشرف شده و او را به بغداد انتقال دادند.وقتی آن بزرگوار را دستگیر می‌کردند، شهیده علویه بنت الهدی، زینب گونه از برادر دفاع کرد و به مدت پانزده دقیقه خطبه خواند.سربازان که گویی مرغ بر سرهایشان نشسته باشد، ساکت و بی حرکت بودند.سپس رو به برادرش کرد و گفت: « برو برادرم خدا با توست، شهادت راه و روش ما و اجداد پاک ماست» در بغداد شروطی به قرار ذیل به شهید صدر پیشنهاد می‌شود:

۱-دست از تایید انقلاب اسلامی‌ایران و رهبر آن بردارد؛

۲-برخی از اصول حزبی‌ها، یعنی حزب بعث را تایید نماید یا حداقل برخی از مواضع ملی ما را تایید نماید.مثل حل قضییه کردستان.

۳-به تحریم پیوستن به حزب الدعوه فتوا بدهد؛

۴-فتوای خود به تحریم پیوستن به حزب بعث را پس بگیرد و به جای آن به جواز پیوستن فتوا دهد؛

۵-بین حکومت و ایشان مکاتبات و مراسلات صورت بگیرد تا مردم فکر کنند رابطه او با حکومت رابطه حسنه است.

اما آیت الله صدر همه آنها را ردکرد؛ از این رو صدام به ایشان گفت:« به زودی اعدام خواهی شد» یک روز پس از دستگیری آیت الله صدر حزب بعث به منزل ایشان مراجعه نموده و گفتند سید می‌خواهد خواهرش را ببیند و بدین ترتیب بنت الهدی به دنبال آیت الله صدر دستگیر و زندانی شد و یک روز پس از دستگیری پیکرهای پاک آن دو شهید راه فضیلت را به خانواده و بستگانشان تحویل دادند.مرحوم سید محمد صادق صدر می‌گوید:« آثار شکنجه در سر مبارکشان مشاهده می‌شد، نگذاشتند بدن آن شهید را ببینیم معلوم نیست با بدن آن دو شهید چه کردند!»

نحوه شهادت سید محمد باقر و بنت الهدی صدر

سید صدر را در حالیکه در بند و زنجیر بود به اداره کل امنیت آوردند.آنگاه صدام به اتاق آمد و با لهجه محلی گفت:« آهای محمد باقر می‌خواهی جکومت درست کنی؟» سپس با یک شلاق پلاستیکی سفت، شروع به زدن به سر و صورت او کرد.بعد از این در مورد رابطه او با انقلاب اسلامی‌ایران مشاجره‌‌‌ای در میان آن دو در گرفت.صدام به شدت خشمگین شد و به مزدورانش دستور داد تا او را به سختی شکنجه دهند.آنگاه دستور داد بنت الهدی خواهر شهید صدر را بیاورند.او را در حالی که بیهوش بود آوردند، وقتی سید صدر او را در این حال دید، دچار رقت و تاثر شد.رو به صدام کرد و گفت:« اگر مردی بندها را از دستم و پایم باز کن.»

صدام در این موقع شلاق را گرفت و شروع کرد به زدن بنت الهدی، اما او بیهوش بود و چیزی را احساس نمی‌کرد.بعد از این دستور داد سینه‌های بنت الهدی را ببُرند که این کار خشم و غضب سید صدر را برانگیخت و به صدام گفت:« اگر مردی با من رودر رو شو، خواهرم را رها کن، تو با اینکه در میان محافظانت هستی باز می‌ترسی!» صدام از این سخن سید صدر برآشفت، سلاح کمری اش را در آورد و به سوی او و سپس بنت الهدی شلیک کرد و دیوانه وار در حالی که فحش و بد و بیراه می‌گفت از اتاق بیرون رفت… و آن دو به سوی پروردگارشان شتافتند و میهمان سفره مادرشان حضرت زهرا(سلام الله علیها) شدند.


آمنه بنت الهدی صدر

شهیده بنت الهدی صدر در سال 1357 هجری قمری دیده به جهان گشود و پس از 6 ماه، پدر بزرگوارش را از دست داد. وی در یازده سالگی به همراه دو برادرش بزرگوارش آقا سید اسمعیل و آقا سید محمدباقر جهت کسب علم به نجف اشرف هجرت کرد و تحصیلات خود را در زمینه‌ی فقه، علم حدیث، اخلاق، تفسیر و سیره نزد برادرش دنبال کرد و جهت احیاء فرهنگ غنی اسلامی‌به تربیت دختران و زنان مسلمان پرداخت و مدارسی به نام الزهرا را در شهرهای بغداد و کاظمین تحت نظر گرفت و با تأسیس یک مرکز فرهنگی در شهر کاظمین و برگزاری جلسات فکری و مذهبی تهیه مقالات و ایراد سخنرانی‌های مختلف در زمینه‌های گوناگون اسلامی‌به ارشاد پرداخت. از این شهیده، آثاری از جمله کتب زیر به یادگار باقی مانده است:

1- المباحث عن الحقیقة 2- صراع 3- لقاء فی المستشفی 4- امرأتان و رجل 5- مذاکرات الحج 6- لیتنی کنت اعلم 7- نساء العقیده 8- کلمه و دعوه

پیام تسلیت امام خمینی(ره)


شهید صدر در آئینه توصیف مقام معظم رهبری

امام خمینی، در پیامی‌که به مناسبت شهادت مظلومانه آن دو شهید داد، سوگمندانه نوشت:

«...... مرحوم آیت الله شهید سید محمد باقر صدر و همشیره مکرمه مظلومه او که معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود، به دست رژیم منحط بعث عراق با وضع دلخراشی به درجه رفیعه شهادت رسیده اند. شهادت ارثی است که امثال این شخصیتهای عزیز از موالیان خود برده اند.....»

http://www.hodablog.net

بازدید : 22
چهارشنبه 26 فروردين 1404 زمان : 21:11
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

پیدایش وهابیت

وهابیت گروهی است که حاکمیت دینی آنان بر کشور عربستان به معاضدت و مساعدت انگلستان صورت گرفت. پیر استعمار از لحاظ مکتب و آیین، نصرانی است. خداوند خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در خصوص دشمنی دیرینه قوم نصاری با اسلام فرموده است: «وَلَن تَرضَی عَنکَ الیَهُودُ وَلاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِع مِلَّتُهُم»(1)‌‌‌ای رسول ما! هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا از آنان و آئین تحریف یافته آنان پیروی کنی.
وهابیت که برگرفته از تفکرات آل عبدالوهاب است، در سال 1200 هجری قمری در عربستان حاکمیت دینی یافت در حالی که خاندان آل سعود حاکمیت سیاسی کشور عربستان را عهده دار بوده و هست. محمدبن عبدالوهاب، بنیانگذار تفکر وهابیت است. او فهم غلطی از دین اسلام داشت که اشتباهات فاحش و بسیار وی در عقاید و افکار و نوشته‌هایش آشکار است. او مبانی فرقه خود را از عقائد و افکار این تیمیه و این قیم جوزی گرفته است. ابن تیمیه، از بزرگان علما حنبلی در قرن هفتم و هشتم است. ابن تیمیه، برخی از رفتارهای دینی مانند زیارت و توسل را بدعت و شرک می‌دانست. او معتقد بود کارهایی مانند دعا، تضرع، طلب، حاجت، استغاثه و امثال آنها که نزد قبور بقیع انجام می‌گیرد باید منع شود و آنچه به عنوان مسجد در اطراف قبرها بنا گردیده باید ویران گردد. نیز اگر باز هم امور یاد شده انجام یابد، لازم است اثر قبر محو شود و هیچ نشانی از آن باقی نماند.
به شهادت تاریخ رفتاری که تاکنون از این فرقه صادر شده، جز برای از بین بردن مبانی اسلام و مخدوش کردن چهره آن، ثمره دیگری نداشته است.

تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام

روز هشتم شوال سالگرد حادثه‌‌‌ای جانکاه و تأسف بار در جهان اسلام است. واقعه‌‌‌ای که توسط فرقه متعصب، ضاله و تندروی وهابیت در سال 1344 هجری قمری- 87 سال قبل- در شهر مدینه ایجاد شد و آن تخریب مزار ائمه بقیع سلام الله علیهم اجمعین بود. بقیع قبرستانی است در شهر مدینه الرسول که مزار و مدفن 4 امام از امامان شیعه است: امام حسن مجتبی، امام زین العابدین، امام محمد باقر، امام جعفر صادق علیهم السلام، به شواهد دقیق و مستند و بدون خدشه عینی و تاریخی، مزار این امامان تا این تاریخ، دارای گنبد و بارگاه بوده است اما متأسفانه بدست این فرقه با خاک یکسان گردیده است. در این سطور قصد داریم به بررسی این رفتار وهابیت بپردازیم.

مودت، مزد رسالت

این فاجعه تحقیقاً به معنای نادیده گرفتن آیه معروف مودت است. مودتی که از سوی خداوند متعال، مزد رسالت پیامبر اسلام معرفی شده و قرآن در این باره فرموده:« قُل لاَّ اَساَلُکُم عَلَیهِ إِلاَّ المَوَدَهُ فِی القُربِی»(2)‌‌‌ای رسول ما! بگو که من هیچگونه اجر و پاداشی از شما در برابر این رسالت درخواست نمی‌کنم، جز مودت اهل بیت. سوالی که باید از سران و بزرگان وهابیت پرسید این است که شما اگر بخواهید به این آیه شریفه عمل کنید و مودت خود را به ذوی القربی نشان دهید - که مسلماً این ذوی القربی، فرزندان حضرت زهرا علیها السلام که امامان شیعه هستند، می‌باشند- آیا این اظهار مودت با تخریب حرم مطهر آنان سازگار است؟ آیا تخریب به معنای نادیده گرفتن این آیه نیست؟ آیا به معنای بی اجر و مزد کردن رسالت پیامبر اکرم نیست؟ البته این جماعت فقط به تخریب حرم بسنده نکرده و به تخریب شخصیت و جایگاه ائمه معصومین علیهم السلام نیز پرداخته اند چرا که اساساً اعتقادات غلطی نسبت به معارف اسلام دارند.

حرم مطهر امامان از جمله شعائر الهی است

خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است:«وَمَن یُعَظِّم شَعَائِرَ الله فَإِنَّهَا مِن تَقوَی القُلُوب» هرکس شعائر الهی را تعظیم و تکریم نماید آن نشانه تقوای دلهاست.(3) شعائر جمیع شعیره به معنای علامت و نشانه است. مسلماً و قطعاً و بدون تردید مراد از شعائر الله، نشانه‌ها و علامتهای وجود خداوند نیست. چرا که همه‌ی عالم نشانه وجود خداوند است و اکرام و تعظیم هر آنچه که در نظام هستی موجود است، نشانه تقوی نیست. علما و دانشمندان نیز قائل به این امر نیستند.
مراد از شعائر الله، نشانه‌ها و علامتهای دین خداست که اگر این نشانه‌ها اکرام شود و تعظیم گردد، نشانه تقوی است. بر این اساس، شعائرالله در آیات زیر تفسیر شده است.
«إِنَّ الصَّفَا وَالمَروَهَ مِن شَعائِرِ اللهِ» (4) دو کوه صفا و مروه از نشانه‌های الهی است.
«وَالبُدنَ جَعنَا لَکُم مِن شَعائِرِاللهِ» (5) شتر فربه را برای شما از نشانه‌های الهی قرار دادیم.
بدستور الیه در مناسک حج و در اعمال حج قرآن، زمانی که فرد قصد احرام دارد باید از میقات آماده شود و لباس احرام بپوشد و لبیک گویان راهی انجام اعمال شود. صورت دیگری نیز برای احرام این حج وجود دارد که احرام حالت قبلی را ندارد. در این حالت، فرد باید شتری را آماده و تجهیز کند و همراه خود بیاورد تا اعمال را انجام دهد و سپس آن را ذبح کند. در مورد این شتر چند نکته باید رعایت شود. اول اینکه از آن سواری نگیرند. دوم اینکه آن را خرید و فروش نکنند و سوم، علامتی بر روی آن بگذارند تا اگر گم شد، مردم بدانند که این شتر برای قربانی در حج قرآن آماده شده و آن را خرید و فروش نکنند. این شتر از آن جهت که برای قربانی آماده می‌شود تا آیین الهی بجا آورده شود، از مصادیق شعائر الهی بحساب می‌آید. طبق آیه شریفه، چون نمادی برای انجام اطاعت فرمان خداوند است، قابل تکریم است و این تکریم همان مواردی است که ذکر شد. مفصل این بحث در مباحث فقهی و در باب حج قابل پیگیری است.
اما...
آیا مزار اهل بیت که فرزندان رسول خدا هستند و در عبودیت و بندگی حضرت حق و نیز در فضائل و مناقب بی همتا و بی بدیل هستند از شعائر الهی نیست؟ مؤمنان و مجاهدان دین خدا در سایه تلاش آنان و مجاهدتهای آنان به دین مبین اسلام گرایش پیدا کردند، پس چگونه است که مزار آنان از شعائر نباشد؟ کدام عقل سلیمی‌می‌پذیرد که قربانی کردن با خصوصیات ذکر شده از شعائر باشد، تکریم و تعظیم آن لازم است. آیا این تکریم با تخریب حرم مطهر آنان سازگار است؟ ما از وهابیون سوال می‌کنیم که آیا حفظ این بقاع را از مصادیق آیه نمی‌دانید؟

مکانهای مقدس از منظر قرآن و عقل

سوال دیگری که از آنان داریم اینست که ساختن بنا یا مسجد بر قبور اولیا الهی چه اشکالی دارد؟
از دو منظر قرآن و عقل به بررسی این امر می‌پردازیم.
* از منظر قرآن
- حضرت حق درباره‌ی حضرت ابراهیم این بزرگ منادی توحید فرموده است:«وَاتَّخِذُوا مِن مَّقَامِ اِبراهِیمَ مُصَلَّی»(6) از مقام ابراهیم عبادتگاهی برگیرید. خداوند امر کرد که بر محل استقرار حضرت ابراهیم علیه السلام، در آنجا که ایستاد و به کمک حضرت اسماعیل علیه السلام کعبه را بنیان نهاد، بنایی ساخته شود. نام آن را مقام ابراهیم گذاردند تا یاد آن پیامبر الهی زنده بماند. چون خداوند امر کرده، پس این کار به هیچ وجه شرک نیست بلکه توحید عبادی است و عین اطاعت از خدای سبحان است.
- در مورد اصحاب کهف، وقتی داستان آنان معلوم گردید، قرآن چنین نقل می‌کند:
«فَقالُوا ابنُوا عَلَیهِم بُنیَاناً رَّبُهُم أَعلَمُ بِهِم قَالَ الَّذینَ غَلَبُوا عَلَی أَمرِهِم لَنَتَّخَذَنَّ عَلَیهُم مَسجِداً»(7) درباره مدفن آنها نزاع کردند که چه کنیم؟ گروهی گفتند بر روی قبر آنها بنایی بسازیم. گروه دیگر که در این کار پیروز شده بودند گفتند مدفن آنان را مسجد می‌سازیم. قرآن کریم هر دو نظریه را مطرح می‌کند بدون آنکه از کار آنها انتقاد کند و یا لحن اعتراض آمیزی نسبت به نظر آنها داشته باشد. جریان را نقل کرده و با آن مخالفت نکرده، یعنی درست بودن آن عمل را امضاء فرموده است.
پس اولاً خداوند با اینکه بر مزار اهل ایمان مسجدی ساخته شود تا او را عبادت کنند موضع مخالفی ندارد و آن را عملی شرک آلود نمی‌داند. ثانیاً ساختن مسجد بر مزار اولیا الهی، عملی بوده که در امتهای پیشین نیز رایج بوده است.
*از منظر عقل:
عقل هم مخالفتی ندارد. در کشورهای مختلف برای یادبود سربازانی که در راه دفاع از میهن خود کشته شده اند، بنایی بر سر مزار آنان می‌سازند تا این جانفشانی را تکریم کرده و قدردان زحمات کشته شدگان باشند. این عمل نه تنها مذموم نیست بلکه از نظر عقل ممدوح و قابل ستایش است.

فتوای بزرگان وهابیت

وهابیت در خصوص صدور فتاوی بدون مبنا، هیچگونه ابایی ندارند. نمی‌دانیم که این فرقه دست ساز انگلیسی بر چه اساسی فتوی صادر می‌کند. نمونه بارز آن که منجر به تخریب قبور امامان بقیع شده اینست:
ابن قیم جوزی از شاگردان این تیمیه در کتاب زادالمعاد فی هدی خیر العباد، در صفحه 661 چنین فتوا داده است:«یَجبُ هَدمُ المَشاهِدِ الّتی بنیت علی القبور و لا یجوز ابقاعها بعد القدرة علی هَدمِها و إبطالِهَا یَوماَ واحِداً» ویران کردن نشانی که روی قبور ساخته شده، واجب است و پس از رسیدن به قدرت باید منهدم و ویران شود و باقی گذاشتن آن حتی برای یک روز هم جایز نیست.
ای فتوی نه فقط متعلق به او بلکه متعلق به همه کسانی است که به این فرقه اعتقاد دارند. اما ذکر سند از این شخص صورت گرفته است. نکته بسیار مهمی‌که از این فتوی آشکار می‌شود اینست که وهابیت اگر هنوز مزار پیامبر اکرم را تخریب نکرده، چون قدرت لازم برای انجام این کار را ندارد. از جهان اسلام - شیعه و سنی- می‌ترسند و گرنه طبق این فتوی، ابائی از تخریب ندارند.

پی نوشت‌ها :

1)بقره/120.
2)شوری/23.
3) حج/32.
4) بقره/158.
5) حج/36.
6)بقره/125.
7) کهف/21.

منبع: ماهنامه راه قرآن، شماره35.
نویسنده: حجة الاسلام سید محمد باقر علوی تهرانی
راسخون
بازدید : 20
سه شنبه 11 فروردين 1404 زمان : 22:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
عید سعید فطر را تبریک عرض میکنم به همه ی حضّار محترم در این نماز، به همه ی ملّت ایران، به همه ی امّت اسلامی؛ همچنین تبریک عرض میکنم نوروز را، سال جدید را و همچنین دوازدهم فروردین، روز جمهوری اسلامی‌ایران را که عید بزرگ ملّت ایران است.

امسال هم ماه رمضان سپری شد و ملّت عزیز ما این تجربه ی الهیِ گران قدر را بحمدالله بخوبی گذراندند. ماه رمضان یک پدیده ی توحیدی است؛ یعنی دلها را و انسانها را به خدای متعال نزدیک میکند. ماه رمضان عرصه ی تقرّب به خدا است، محلّ وعده ی تجدید حیات معنوی است؛ یعنی خداوند متعال با تشریع روزه ی ماه رمضان یک فرصتی به من و شما داده است که در طول یک سال، یک ماهِ تمام این فرصت را داشته باشیم که دلهای خودمان را شست وشو بدهیم، خودمان را تطهیر کنیم و اگر بتوانیم، خودمان را از آلایشها بیرون بیاوریم و توحیدی کنیم. روزه ی ماه رمضان، اُنس با قرآن در ماه رمضان، لیلةالقدر ماه رمضان، توسّلات و تضرّعات و دعاها در ماه رمضان، همه ی اینها انسان ساز است. ماه رمضان، حقّاً و انصافاً یکی از بزرگ ترین نعمتهای الهی است. هر کس به هر اندازه ای آداب ماه رمضان را مراعات کند و عمل کند، به همان اندازه دل او و جان او و باطن او ساخته میشود، توحیدی میشود. خداوند فرمود: لَعَلَّکُم تَتَّقون؛ (۲) این ماه رمضان برای تقوا است، برای متّقی شدن دل و جان انسان است.

امسال بحمدالله ماه رمضان غنی و سرشار از معنویّتی داشتیم؛ در این ماه رمضان رواج قرآن به طور روشنی محسوس بود؛ تلاوت قرآن، جزءخوانی قرآن، تأمّل در آیات قرآن؛ رواج انفاق و سفره‌های افطار در مساجد، در حرمها، در خیابانها، در مراکز عمومی؛ حضور در مجالس دعا، حضور پُرشور، حضور متراکم ــ بخصوص جوانها ــ در مجالس دعا و مناجات و تضرّع و توسّل، امسال بحمدالله در ماه رمضانی که گذشت کاملاً محسوس بود؛ همه‌ی قشرها با همه‌ی ظواهر در این مراسم شرکت کردند، بهره بردند، دعا کردند، با خدای متعال حرف زدند، از خدا خواستند، به خدای متعال توکّل کردند، بهره‌ی زیادی بردند؛ «هنیئاً لارباب النّعیم نعیمهم»؛ (۳) آن کسانی که بهره بردند، ان‌شاءالله از این بهره‌ی ماه رمضان در طول سال استفاده کنند و دل را پاکیزه نگه دارند و تا ماه رمضان آینده این معنویّت را حفظ کنند، ان‌شاءالله ماه رمضانِ بعد یک درجه بالاتر و پیش‌تر خواهند رفت.

ختم ماه رمضان هم به این راه‌پیمایی پُرشور و پُرمعنا انجام گرفت؛ مردم ــ ملّت ایران ــ در جمعه‌ی آخر ماه رمضان حرکت عظیمی‌را انجام دادند و مطالب زیادی از این اجتماع عظیم مردم به دنیا منعکس شد؛ آنهایی که باید بفهمند، آنهایی که باید بشناسند ملّت ایران را، خیلی پیامها را از این اجتماع عظیمِ شما مردم عزیز در تهران، در شهرهای گوناگون ــ بزرگ و کوچک ــ [دریافت کردند و] مردم توانستند این پیام را برسانند و کار بسیار مهمّی انجام گرفت. رشد قلبی همراه با تلاش سیاسی و تحرّک ایمانی، دستاورد این ماه رمضانی بود که گذشت؛ این را حفظ کنیم.
امروز روز عید است؛ از خدای متعال در این روز مبارک بخواهید به شما کمک کند تا ان‌شاءالله بتوانید این دستاوردهای ارزشمند را برای خودتان، برای کشورتان، برای آینده‌تان محفوظ بدارید.
بِسمِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ * قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ *اَللهُ الصَّمَدُ *لَم یَلِد وَلَم یولَد *وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُوًا اَحَدٌ. (۴)

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما علیّ امیرالمؤمنین و الصّدّیقة الطّاهرة و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علیّ‌بن‌الحسین زین‌العابدین و محمّدبن‌علیّ باقر علم الاوّلین و الآخرین و جعفر‌بن‌محمّد الصّادق و موسی‌بن‌جعفر الکاظم و علیّ‌بن‌موسی‌ الرّضا و محمّد‌بن‌علیّ الجواد و علیّ‌بن‌محمّد الهادی و الحسن‌بن‌علیّ الزّکیّ العسکریّ و الحجّة القائم المهدیّ صلوات الله علیهم اجمعین و السّلام علی ائمّة المؤمنین و هداة المستضعفین.

در این خطبه‌ی دوّم، یک روی دیگر از این ماه رمضانی که گذشت را عرض میکنم. شیرینی‌های ماه رمضان را ملّت ایران و ملّتهای دیگر چشیدند، لکن تلخی این ماه رمضان هم کام همه‌ی روزه‌داران دنیای اسلام را تلخ کرد و آن عبارت بود از حوادث خونین غزّه و لبنان و فلسطین. باز هم نسل‌کشی، باز هم کودک‌کشی، باز هم حمایت آمریکا از شرارتهای رژیم صهیونی غاصب فاسد، باز هم کمک به شرارتهای این دسته‌ی آدم‌کش و تروریست که امروز فلسطین را غصب کرده‌اند و بر فلسطین و مردم فلسطین حکومت میکنند؛ به اینها کمک کردند، از اینها حمایت کردند.

در اظهارات سیاسی‌ای که غربی‌ها میکنند، مکرّر شنیده‌اید که از نیروهای نیابتی اسم می‌آورند؛ ملّتهای شجاع منطقه، جوانان غیور منطقه را به نیابتی بودن متّهم میکنند. من میخواهم بگویم در این منطقه فقط یک نیروی نیابتی وجود دارد و آن، رژیم صهیونی غاصب فاسد است. رژیم صهیونیستی به نیابت از استعمارگران آتش‌افروزی میکند، نسل‌کشی میکند، جنایت میکند؛ اگر دستش برسد به کشورهای دیگر تجاوز میکند، همچنان که امروز دارد به سوریه تجاوز میکند. وارد خاک سوریه میشود تا چند کیلومتری دمشق هم پیش آمده؛ این کار را به نیابت استعمارگرها میکند؛ همان کسانی که بعد از جنگ جهانی دست گذاشتند روی این منطقه و این منطقه را به این شکل درآوردند؛ حالا رژیم صهیونیستی به نیابت از آنها دارد کار آنها را دنبال میکند و تکمیل میکند.

در اظهارات استعمارگران، همین کسانی که با پولشان، با رسانه‌شان، بر دنیا حکومت میکنند، بر کشورها حکومت میکنند، تروریسم به عنوان یک جنایت محسوب میشود و از تروریسم به عنوان یک جنایت نام برده میشود، امّا [اقدامات] تروریستی برای این رژیم خبیث جنایت‌کار یک امر جایز و مباحی است! دیگران اگر از حقّ خودشان هم دفاع کنند، از خاک خودشان هم دفاع کنند، به آنها میگویند تروریست، امّا رژیم خبیث صهیونیستی صریحاً نسل‌کشی میکند، کودک‌کشی میکند، جمعیّت زیادی را میزند، بخصوص اشخاص را ترور میکند و میگوید هم که من ترور کردم، امّا چشمان استعمارگران غربی روی اینها بسته است، به او لبخند هم میزنند، کمک هم میکنند، از او حمایت هم میکنند. از سالها پیش، غیر از کشتارهای جمعی در شهرها و روستاهای فلسطین که رژیم صهیونیستی از همان اوایل شروع کرد و تا حالا ادامه دارد، علاوه‌ی بر آن، یکی از کارهای رایج آنها ترور شخصیّت‌ها است، ترور آدمها است؛ «ابوجهاد» (۵) را در تونس ترور میکنند، «فتحی شقاقی» (۶) را در قبرس ترور میکنند، «احمد یاسین» (۷) را در غزّه ترور میکنند، «عماد مغنیه» (۸) را در سوریه ترور میکنند، تعداد زیادی از دانشمندان عراقی را در بغداد ترور میکنند ــ بعد از آنکه بیست سال قبل، آمریکا وارد عراق شد ــ شهدای دانشمند هسته‌ای را در تهران ترور میکنند؛ کارشان، حرکتشان، حرکتِ تروریستیِ واضح است و آمریکا حمایت میکند، تعدادی از دولتهای غربی حمایت میکنند، بقیّه هم تماشا میکنند و نگاه میکنند. در همین برهه‌ی اخیر، در کمتر از دو سال، حدود بیست هزار کودک را رژیم صهیونیستی شهید کرد و پدرها و مادرهای آنها را داغدار کرد، [امّا] کسانی که شعار حقوق بشر میدهند دارند تماشا میکنند و هیچ گونه حرکتی در مقابلشان انجام نمیدهند. ملّتهای دنیا عصبانی‌اند، ناراحتند، تا آنجایی که اطّلاع دارند؛ ملّتهای دنیا از بسیاری از مسائل و جنایات اطّلاع ندارند. اینکه می‌بینید در خیابانهای اروپا و حتّی آمریکا علیه رژیم صهیونیستی شعار میدهند، به خاطر اطّلاعات محدود آنها است؛ [اگر] اطّلاعات بیشتری داشته باشند، بیشتر از این هم [اعتراض] میکنند.

نتیجه‌ی این حرفهایی که عرض میکنم، این است که این گروه تبهکار باید از فلسطین ریشه‌کن بشود و به حول و قوّه‌ی الهی ریشه‌کن هم خواهد شد. در اینجا تلاش برای این کار و در راه این کار، یک وظیفه است؛ هم وظیفه‌ی دینی است، هم وظیفه‌ی اخلاقی و وظیفه‌ی انسانی است. همه وظیفه دارند در این راه کار کنند، تلاش کنند، برای اینکه این موجود شریر را، این موجود جنایت‌کار را از این منطقه حذف کنند.

همه بدانند! مواضع ما همان مواضعی است که بود، دشمنی آمریکا و رژیم صهیونیستی هم همان است که بود. تهدید میکنند که شرارت خواهند کرد. البتّه ما خیلی اطمینان نداریم و احتمال زیاد نمیدهیم که از بیرون شرارتی انجام بگیرد، امّا اگر شرارتی انجام بگیرد، قطعاً ضربه‌ی متقابلِ محکم خواهند خورد. و اگر به فکر این باشند که در داخل کشور فتنه راه بیندازند، مثل بعضی از سالهای قبل که راه انداختند، جوابشان را خود ملّت ایران خواهند داد، همچنان که در گذشته دادند. خداوند شما را موفّق و مؤیّد بدارد.

بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ *وَ العَصرِ *اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ *اِلَّا الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ. (۹)

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

خطبه‌های این نماز در مصلّای امام خمینی (ره) تهران ایراد گردید.

بازدید : 20
دوشنبه 10 فروردين 1404 زمان : 1:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

بسم الله

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

مقدار فطریه برای هر نفر چه مقدار است و چه چیزی باید به عنوان فطریه پرداخت شود؟ این سؤال یکی از مقلدان از دفتر آیت‌الله خامنه‌ای در آستانه عید سعید فطر است.

آیت‌الله خامنه‌ایدرباره فطریه سال ۱۴۰۴فرمودند: مکلف باید برای خودش و کسانی که نان خور او هستند، هر نفری یک صاع (تقریباً سه کیلو) گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج یا ذرت و مانند این‌ها به مستحق بدهد و اگر پول یکی از این‌ها را هم بدهد کافی است. بر این اساس مبلغ زکات فطره امسال (۱۴۰۴) به قیمت گندم برای هر نفر، حداقل «هفتاد و پنج هزار تومان» است. دفتر رهبر معظم انقلاب سال گذشته مقدار زکات فطره را مبلغ ۶۰ هزار تومان اعلام کرده بودند. مقلدان دیگر مراجع هم باید زکات فطره را بر اساس نظر مرجع خود به فقیر و یا به دفتر مرجعشان پرداخت کنند. آیت‌الله مظاهریمبلغ فطریه برای قوت غالب گندم را حدود هفتاد تا هشتاد هزار تومان اعلام کرد. در خصوص سایر مواد غذایی با توجه به اینکه قیمت آنها در شهرهای مختلف متفاوت است مؤمنین می‌توانند معادل مقادیر مذکور را براساس قیمت محل زندگی خود بپردازند. آیت‌الله سبحانیهم فرمودند: قیمت آرد گندم در قم تقریباً هر کیلو ۳۰ هزار تومان است که برای هر نفر تقریباً ۹۰ هزار تومان محاسبه می‌شود؛ البته مؤمنان می‌توانند قیمت یک صاع (سه کیلو) را بر اساس نرخ شهر محل سکونتشان محاسبه کنند. قیمت برنج ایرانی و خارجی نیز بر اساس مصرف خانوار به همین صورت محاسبه شود.

آیت‌الله سیستانیهم فطریه امسال را بر این اساس اعلام کرد: مبلغ فطریه بدل از آرد یکصد هزار تومان و برای فطریه بدل از برنج ایرانی پانصد هزار تومان و فطریه بدل از برنج غیر ایرانی، دویست هزار تومان است. آیت‌الله شبیری زنجانیهم درباره فطریه امسال بیان کرد: شخصی که پرداخت زکات فطره بر او واجب است باید برای خودش و کسانی که نانخور او هستند، هر نفری یک صاع تقریبا ۳ کیلو و ۶۰۰ گرم از خوراکی‌های رایج در منطقه خود مانند گندم، برنج و… یا مبلغ آن را به عنوان فطریه بپردازد. آیت‌الله‌ مکارم‌شیرازیزکات فطره بر مبنای قوت غالب گندم را مبلغ ۸۰ هزار تومان و بر مبنای قوت غالب برنج، مبلغ سیصد هزار تومان اعلام کرد. کفاره روزه غیر عمد مبلغ ۲۰ هزار تومان است که باید به صورت نان تهیه و پرداخت شود، همچنین کفاره روزه عمد مبلغ یک میلیون و دویست هزار تومان است. آیت‌الله نوری همدانیفطریه را بر اساس قیمت گندم ۸۰ هزار تومان، برنج ایرانی حدود ۴۵۰ هزار تومان و برنج غیر ایرانی ۲۰۰ هزار تومان اعلام کرد. در ضمن اگر در منطقه محل سکونت اجناس ذکر شده قیمت دیگری دارد باید به قیمت منطقه خود محاسبه کنند. کفاره غیر عمد برای هر روز ۲۰ هزار تومان و کفاره عمد برای هر روز یک میلیون و دویست هزار تومان است.

۰۴/۰۱/۱۱

مجتبی دهقانی پوده

بازدید : 11
دوشنبه 10 فروردين 1404 زمان : 1:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

بسم الله
نمایی ازبنای خیری که مرحوم حاج حیدرعلی دهقانی وحاجیه خانم اللهیاری به توفیق الهی وباکمک عاشقان قرآن وعترت علیهم السلام از خود بجای گذاشتند.روحشان شادورحمت الهی قرینشان
(وفات1391و1392) .(مسجد حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف ـ پوده)

بازدید : 19
شنبه 1 فروردين 1404 زمان : 18:02
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
رهبر معظم انقلاب اسلامی‌در اولین روز سال نو در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، سنت ایرانیان مبنی بر آغاز سال نو با دعا و توسل و اجتماع در مراکز متبرک را نشانه نگاه معنوی ملت به عید نوروز خواندند و با تبیین آثار دعا و استقامت در پیروزی‌های بزرگ جبهه حق در طول تاریخ، سال گذشته را سال صبوری، ایستادگی و بروز قدرت معنوی مردم ایران برشمردند و با آرزوی سالی مبارک برای همه ملت، وظایف مردم و دولت را در تحقق شعار سال یعنی «سرمایه‌گذاری برای تولید» و بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی تبیین کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با اشاره به نفرت عمومی‌ملت‌ها از جنایات رژیم بیرحم صهیونی، زبان تهدید را در مقابل ملت بزرگ ایران زبانی بی‌ثمر و شکست‌خورده دانستند و افزودند: ملت‌ها و مراکز جبهه مقاومت از جمله ملت فلسطین، لبنان و یمن با انگیزه‌های درونی و ایمانی به ایستادگی در مقابل رژیم فاسد و فاسق صهیونیستی مشغولند.

رهبر انقلاب در آغاز سخنانشان با اشاره به شکست دشمنان در دور کردن مردم از معنویات، این ایام را متعلق به امیرالمؤمنین یعنی قله رفیع عدالت، تقوا و گذشت خواندند و افزودند: ملت ایران و ملت‌های مسلمان برای استفاده از درس‌های حضرت علی علیه السلام به عنوان برترین انسانها بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله، به نهج البلاغه مراجعه کنند و فعالان عرصه فرهنگی به مطالعه و آموزش این کتاب عظیم توجه ویژه داشته باشند .

ایشان شبهای قدر را فرصتی مغتنم برای دعا و تضرع به درگاه حق دانستند و افزودند: هر ساعت از این شبها ارزش یک عمر را دارد و توجه و توسل به ائمه و دعای مردم به خصوص جوانان می‌تواند سرنوشت آنها و سرنوشت زندگی یک ملت را تغییر دهد.
رهبر انقلاب با استناد به آیات قرآنی، استجابت دعا و آثار آن را در زندگی دنیوی و اخروی، حتمی‌دانستند و افزودند: البته به شرطی که خودمان مانعی در اجابت دعا ایجاد نکرده باشیم.

رهبر انقلاب سیره پیامبران در مواجهه با مشکلات را «توسل ، دعا و استقامت» خواندند و افزودند: پروردگار اجابت دعای حضرت موسی را به ایستادگی و صبوری و امید منوط کرد و سرانجام نیز بنی اسرائیل که از آزار مستمر فرعونیان به تنگ آمده وهزینه‌های فراوان داده بودند با چشمان خود نابودی آنها را دیدند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به هزینه‌های همیشگی جبهه حق در مبارزه با جبهه باطل افزودند: باید به حوادث سال ۱۴۰۳ با این چشم نگاه کنیم که در مبارزه حق و باطل، پیروزی به طور قطع با جبهه حق است اما در این مسیر باید هزینه داد همچنانکه این سنت الهی در دفاع مقدس نیز جاری بود.

ایشان با اشاره به از دست دادن شخصیت‌های بزرگ ایرانی و لبنانی در حوادث سال گذشته، سرانجام قطعی تحمل این حوادث تلخ و «استقامت و استعانت از پروردگار» را شکست دشمنان بویژه رژیم فاسد، فاسق و خبیث صهیونیستی خواندند و تأکید کردند: در سال سخت۱۴۰۳، قدرت معنوی، صبوری، شهامت و رشادت ملت بروز درخشانی یافت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بدرقه حماسی پیکر شهید رئیسی، حضور کم‌نظیر در نماز جمعه نصر با وجود تهدیدات دشمن، حضور پرانگیزه در انتخابات ریاست جمهوری و تشییع پرمعنای شهید هنیّه و دیگر سرداران شهیدِ حملات رژیم صهیونیستی را جلوه‌هایی از قدرت و روحیه معنوی ملت برشمردند و افزودند: راهپیمایی تاریخی ۲۲ بهمن، نقطه اوج این روند بود که وفاداری ملت ایران به انقلاب اسلامی‌و علاقمندی مردم به جمهوری اسلامی‌را به رخ همه گردن‌کشان و منافقان عالم کشید و ملت ایران را به دنیا شناساند.

ایشان، درک ویژگی‌ها و هویت ملت را در داخل کشور نیز ضروری دانستند و افزودند: احاطه مشکلات اقتصادی و معیشتی می‌تواند هر مردمی‌را افسرده و ناامید کند اما ملت قوی و رشید ایران، با وجود همه مشکلات در سالگذشته وارد میدان شد و از نظام اسلامی‌دفاع کرد.

رهبر انقلاب همچنین حادثه معدن طبس و جان‌باختن بیش از ۵۰ نفر از کارگران معدن را از حوادث تلخ سال ۱۴۰۳ خواندند و در زمینه کار و تلاش مردم در عرصه عمران و آبادانی و پیشرفت افزودند: مردم و فعالان اقتصادی در این زمینه کم نگذاشتند و در همین چند ماه اخیر هم طرح‌های کوچک و بزرگ فراوانی افتتاح شده که البته باید ادامه و گسترش یابد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای علت توجه مکرر به مقوله تولید در شعار سال‌های اخیر را تأثیر اساسی تولید در بهبود اوضاع اقتصادی کشور و معیشت مردم برشمردند و به تبیین وظایف مردم و سه قوه -بویژه دولت- برای تحقق شعار سال نو یعنی «سرمایه‌گذاری برای تولید» پرداختند.

ایشان با انتقاد از کسانیکه با شنیدن نیاز تولید به سرمایه‌گذاری، ذهنشان به سمت سرمایه‌گذاری خارجی می‌رود، گفتند: منظور ما سرمایه‌گذاری داخلی و جهت‌گیری نقدینگیِ در اختیار مردم به سمت تولید است که متأسفانه امروز بیشتر درراه خرید سکه و ارز و زمین صرف و مشکل‌آفرین می‌‌شود.

رهبر انقلاب هر نوع سرمایه‌گذاری کوچک و بزرگ را در امر تولید، مفید و ضروری دانستند و گفتند: همه مردم چه کسانیکه پول و امکانات محدودی برای ایجاد تولیدی‌های کوچک دارند و چه فعالان بزرگ اقتصادی، دارایی‌های خود را در تولید سرمایه‌گذاری کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، زمینه‌سازی و تسهیل سرمایه‌گذاری مردم را مهمترین وظیفه دولت در روند تحقق شعار سال خواندند و افزودند: سرمایه‌گذاری نیازمند تضمین امنیت است و سه قوه باید در این زمینه کاملاً فعال و جدی باشند.

ایشان با اشاره به افراط و تفریط در موضوع نظارت گفتند: گاهی هیچ خبری از نیروهای نظارتیِ «دستگاه‌ها، دولت و قوه‌ قضائیه» نیست و گاهی چنان سخت می‌گیرند که عملاً کار انجام نمی‌شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «ثبات قوانین و مقررات» و «کوتاه‌شدن فرایند صدور مجوزهای کسب و کار» را دو اقدام ضروری دیگر برای تحقق شعار سال برشمردند و گفتند: دولت به تحقق این وظایف،‌ سرعت عمل دهد.

رهبر انقلاب «جلوگیری از واردات کالاهای مشابه تولید داخل» و «اعلام راه‌های سرمایه‌گذاری‌های مردمی‌از زبان مسئولان و فعالان اقتصادی» را دو اقدام لازم دیگر دانستند و گفتند: مسئولان کشور به بهبود اوضاع معیشتی مردم مصر هستند اما این مسئله فقط با اقدامات حمایتی محقق نمی‌شود و نیاز به کارهای ریشه‌ای دارد که سرمایه‌گذاری یکی از آنهاست.

ایشان در بخش دیگری از سخنانشان به بیان چند نکته درباره سخنان متعدد مسئولان آمریکایی پرداختند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه آمریکایی‌ها بدانند که در مواجهه با ایران هرگز با تهدید به جایی نخواهند رسید، گفتند: آنها و غیر آنها بدانند که اگر خباثتی نسبت به ملت ایران انجام دهند، سیلی سختی خواهند خورد.

ایشان در بیان نکته‌ای دیگر، تعبیر سیاستمداران آمریکایی و اروپایی از مراکز مقاومت به نیروهای نیابتی ایران را اشتباهی بزرگ و موجب اهانت به این گروه‌ها خواندند و افزودند: نیابتی یعنی چه؟ ملت یمن و مراکز مقاومت در منطقه برای ایستادگی در برابر صهیونیست‌ها انگیزه درونی دارند و جمهوری اسلامی‌ایران نیز احتیاجی به نایب ندارد و نظر ما و نظر آنها معلوم است.
رهبر انقلاب استقامت و مقاومت در مقابل خباثت‌ها و ظلم‌های رژیم صهیونیستی را امری ریشه‌دار در منطقه خواندند و افزودند: در آغاز غصب فلسطین نیز یکی از کشورهایی که در خط مقابله با ظلم قرار داشت، یمن بود که حاکم آن روز یمن با شرکت در اجتماعی بین‌المللی با غصب فلسطین مخالفت کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به گسترش اعتراض‌ها در برابر جنایات رژیم بی‌رحم صهیونی به ملت‌های غیرمسلمان و تظاهرات مردمی‌و دانشجویی در آمریکا و کشورهای اروپایی، گفتند: دولتمردان غربی نمی‌خواهند این واقعیات را ببینند و مواضع ملت‌های خود را بفهمند؛ بنابراین سراغ کارهایی همچون قطع بودجه دانشگاهی می‌روند که دانشجویان آن به نفع فلسطین تظاهرات کرده‌اند که البته این هم جلوه‌ای از ادعاهای آنها در زمینه گردش آزاد اطلاعات، لیبرالیسم و حقوق بشر است.

ایشان با تأکید بر مخالفت ملت‌ها با خباثت‌های رژیم صهیونیستی و مقاومت در برابر آن به هر شکل ممکن، افزودند: جمهوری اسلامی‌ایران نیز در مقابل این خباثت‌ها محکم ایستاده و مواضع و روش همیشگی خود را با صراحت اعلام کرده است که از مبارزین فلسطینی و لبنانی مدافع کشور خود حمایت می‌کند.

رهبر انقلاب اسلامی‌بار دیگر در پاسخ به تهدیدهای بدخواهان ایران تأکید کردند: ما هیچ‌گاه آغازکننده برخورد و درگیری با این و آن نبوده‌ایم اما اگر کسی با خباثت ، درگیری را شروع کند بداند که سیلی‌های سختی خواهد خورد.


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی‌در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی‌آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gifبخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* یک اشتباه بزرگی را که سیاستمداران آمریکایی و اروپایی و امثال این‌ها می‌کنند، این است که مراکز مقاومت در منطقه را اسمش را می‌گذارند نیروهای نیابتی ایران و به آن‌ها اهانت می‌کنند. نیابتی یعنی چه؟ ملت یمن انگیزه دارد، مراکز مقاومت در کشورهای منطقه انگیزه دارند. ایران نایب لازم ندارد. نیابت یعنی چه؟ خودشان هستند.

در آغاز قضیه فلسطین، یکی از کشورهایی که در خط مقدم مقابله با این کار قرار گرفت، کشور یمن بود. حاکم آن روزش بلند شد، رفت و در یک اجتماع بین‌المللی شرکت کرد و مخالفت می‌کرد. مخالف این دشمنی‌ها، این خباثت‌ها، این ظلم‌هایی که امروز و دیروز رژیم صهیونیستی غاصب خبیث نسبت به مردم انجام می‌دهد، هستند. اعتراض دارند، ایستادگی می‌کنند و مقاومت می‌کنند. اشتباه بزرگ این است که خیال می‌کنند این‌ها به نیابت از ایران دارند این کار را می‌کنند. نه، به نیابت نیست. نظر ما معلوم است، نظر آن‌ها هم معلوم است.

امروز ملت‌ها با این خباثت‌هایی که رژیم صهیونیستی دارد انجام می‌دهد، مسلماً مخالفند، معارضند. در برابر این‌ها هر جور بتوانند، هر که بتواند مقاومت می‌کنند. جمهوری اسلامی‌هم محکم ایستاده در مقابل این زورگویی‌ها، در مقابل این خباثت‌ها. ما صریح مواضع خود را اعلام کرده‌ایم. از مبارزان فلسطینی، از مبارزان لبنانی که از کشورشان، از فلسطینشان، از غزه، از فلسطین دفاع می‌کنند، از این‌ها ما حمایت می‌کنیم. این روش همیشه جمهوری اسلامی‌بوده است. البته تهدید می‌کنند. بدانند ما هیچ‌وقت شروع‌کننده برخورد، درگیری با این و آن نبوده‌ایم. اما اگر چنانچه کسی خباثت کند و شروع کند، بداند که سیلی‌های سختی خواهد خورد.

این خبر درحال بروزرسانی است...

بازدید : 22
شنبه 1 فروردين 1404 زمان : 18:02
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

بسم الله

دعای روز بیستم

اَللّهُمَّ افْتَحْ لى فیهِ اَبْوابَ الْجِنانِ وَاَغْلِقْ عَنّى فیهِ اَبْوابَ النّیرانِ وَوَفِّقْنى فیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْانِ یا مُنْزِلَ السَّکینَةِ فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ
خدایا بگشا در این ماه برویم درهاى بهشت را و ببند برویم در آن درهاى دوزخ را و موفقم دار به تلاوت قرآن اى فرو فرستنده آرامش در دلهاى مؤ منان
منبع: مفاتیح الجنان

زلال وحی
علائم و منزلت لیلة القدر

قال الباقر علیه السلام: سالته عن علامة لیلة القدر، فقال: علامتها‌‌ان‌یطیب ریحها، و‌‌ان‌کانت فى برد دفئت، و‌‌ان‌کانت فى حر بردت فطابت. (1)
ترجمه: (محمد بن مسلم) از علامت لیلة القدر پرسید؟ پس امام (ع) فرمود: علامت لیلة القدر این است که بوى خوشى از آن پخش مى‏شود، اگر در سرماى (زمستان) باشد گرم و ملایم مى‏گردد، و اگر لیلة القدر در گرماى (تابستان) باشد خنگ و معتدل و نیکو مى‏گردد.
توضیح:
علامه طباطبائى در علایم شب قدر مى‏گوید: روایات در معنى و خصایص و فضایل شب قدر بسیار است، در بعضى از آن روایات علامتهایى براى شب قدر ذکر کرده از قبیل اینکه شب قدر، صبح آن شب آفتاب بدون شعاع طلوع مى‏کند و هواى آن روز معتدل است. (المیزان، ج 40، ص 332)
قال ابو عبد الله علیه السلام:
لیلة القدر فى کل سنة و یومها مثل لیلتها. (2)
ترجمه: شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شب آن مى‏باشد.
قال النبى (صلى الله علیه و آله):
ان انا ادرکت لیلة القدر فما اسال ربى؟ قال (ص): «العافیة‏». (3)
ترجمه: به پیامبر(ص) گفته شد: اگر شب قدر را دریابم از خدا چه چیزى را مسئلت کنم؟ فرمود: «عافیت را».
قال موسى (علیه السلام):
الهى ارید قربک، قال: قربى لمن استیقظ لیلة القدر، قال:
الهى ارید رحمتک، قال: رحمتى لمن رحم المساکین لیلة القدر، قال:
الهى ارید الجواز على الصراط، قال: ذلک لمن تصدق بصدقة فى لیلة القدر، قال:
الهى ارید من اشجار الجنة و ثمارها، قال: ذلک لمن سبح تسبیحه فى لیلة القدر، قال:
الهى ارید النجاة من النار، قال: ذلک لمن استغفر فى لیلة القدر، قال:
الهى ارید رضاک، قال: رضاى لمن صلى رکعتین فى لیة القدر. (4)
ترجمه:
خداوندا! مى‏خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود، گفت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم، فرمود: رحمتم از آن کسى است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند: گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مى‏خواهم فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر صدقه‏اى بدهد. گفت‏خداوندا! از درختان بهشت و از میوه‏هایش مى‏خواهم، فرمود: آنها از آن کسى است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را مى‏خواهم، فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند: گفت‏خداوندا خشنودى تو را مى‏خواهم، فرمود: خشنودى من از آن کسى است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.
توضیح:
لیلة القدر شبى است که قرآن نازل شده است و ظاهرا مراد به قدر، تقدیر و اندازه‏گیرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث یکسال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مى‏نماید، زندگى و مرگ، رزق، سعادت، و شقاوت و چیزهایى از این قبیل را مقدر مى‏سازد.

پى‏نوشت‏ها:

1- وسائل الشیعه، ج 7 صفحه 256.
2- وسائل الشیعه، ج 7 صفحه 262.
3- مستدرک الوسائل، ج 7 صفحه 458.
4- مستدرک الوسائل، ج 7 صفحه 456.
منبع: رمضان، تجلى معبود (ره توشه راهیان نور)، جمعى از نویسندگان ص 95

کلام نور
برترى شب قدر

قیل لابى عبد الله (علیه السلام): کیف تکون لیلة القدر خیرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فیها خیر من العمل فى الف شهر لیس فیها لیلة القدر.
از امام صادق (علیه السلام) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟
حضرت فرمود: کار نیک در آن شب از کار در هزار ماه که در آنها شب قدر نباشد بهتر است.
وسائل الشیعه، ج 7 ص 256، ح 2

گهرهای نبوی

قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): من غدا فی طلب العلم اظلت علیه الملائکة وبورک له فی معیشته، و لم ینقص من رزقه؛
هر کس برای آموختن علم سر از خواب بردارد، فرشتگان سایه‌ی رحمت بر او می‌گسترانند، در زندگی او برکت به وجود می‌آید، و چیزی از روزی او کاسته نمی‌شود. (1)
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): من ستر علی اخیه ستره الله فی الدنیا و الاخرة؛
هر که پرده پوش برادر خویش در دنیا باشد، خدا در دنیا و آخرت پرده پوش او می‌شود. (2)
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): من بات علی طهر: فکأنما احیی اللیل کله؛
هر کس با وضو و طهارت بخوابد، مثل این است که سراسر شب را به عبادت و بیداری گذرانده است.(3)
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): من خرج من ذل المعصیه الی عزالطاغة، آنسه الله عزوجل بغیر انیس، و اعانه بغیر مال؛
هر کس از وادی ذلت بار گناه و معصیت، به عزت اطاعت خدا روی آورد، خدای بلند مرتبه بدون این که او مونسی داشته باشد، با او انس می‌گردد و بدون داشتن مال او را یاری می‌نماید.(4)
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): خیر الناس من انتفع به الناس؛
بهترین مردم کسی است که مردم از او بهره مند شوند. (5)
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): الجلیس الصالح خیر من الوحدة و الوحدة خیر من جلیس السوء؛
همنشین خوب بهتر از تنهایی است و تنهایی بهتر از همنشین بد. (6)
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): من عمل علی غیر علم کان ما یفسد اکثر مما یصلح؛
هر کس که بدون علم و آگاهی کار کند، بیش از آن که اصلاح کند، خراب می‌کند!(7)
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): إذا وجد احدکم لأخیه نصحا فی نفسه فیلذکره له؛
وقتی پندی برای برادرتان در ذهن خویش می‌یابید، به او ارزانی اش کنید.(8)

پى‏نوشت‏ها:

1- بحارالانوار/ج1/ص177.
2- نهج الفصاحه/ج 2764.
3- بحارالانوار/ج74/ص150.
4- بحارالانوار/ج72/ص359.
5- بحارالانوار/ج75/ص23.
6- بحارالانوار/ج74/ص84.
7- بحارالانوار/ج74/ص150.
8- نهج الفصاحه/ج 245.

رأی در کلام حضرت علی (علیه السلام)

ضلة الرای تفسد المقاصده؛
نادرستی رأی، اهداف را تباه می‌کند. (1)
من استبد برأیه هلک و من شاور الرجال شارکها فی عقولها.
هر که خود رایی کند، نابود شود و هر که با بزرگان مشورت کند، در خودهایشان شریک گردد. (2)
افضل الناس رأیا من لا یستغنی عن رأی مشیر؛
رأی آن کس برتر است که خود را از رأی مشاور بی نیاز نداند. (3)
اللجاجة تسل الرأی؛
لجاجت، رأی را از بین می‌برد. (4)
الرأی کثیر و الحزم قلیل؛
رأی بسیاراست و دوراندیشی کم. (5)
شر الآراء ما خالف الشریعة؛
بدترین رأی آن است که مخالف شریعت باشد. (6)
أقرب الآراء من النهی ابعدها من الهوی؛
خردمندانه ترین رأی آن است که از هوای نفس دورتر باشد.(7)

پى‏نوشت‏ها:

1- غررالحکم، ج5902.
2- نهج البلاغه، حکمت 161
3- غررالحکم، ج3152.
4- نهج البلاغه، حکمت 179.
5- غررالحکم، ج1213.
6- نهج البلاغه، حکمت 179.
7- غررالحکم، ح3022.

آثار حسد

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): اما علامة الحاسد: الغیبة والتملق و الشماته بالمصیبة؛
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: نشانه‌های حسود عبارتند از غیبت کردن، چاپلوسی کردن و شاد شدن از گرفتاری دیگران (1)
قال الامام علی (علیه السلام): الحسد لا یجلب الا مضرة و غیضا یوهن قلبک و یمرض جسمک؛
حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: حسادت نتیجه‌‌‌ای جز زیان و ناراحتی که دلت را سست و تنت را بیمار می‌گرداند به بار نمی‌آورد. (2)
قال الامام علی (علیه السلام): ما رأیت ظالما اشبة لمظلوم من الحاسد: نفس دائم، قلب‌هائم و حزن لازم ؛
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: ستمگری چون حسود ندیدم که به ستمدیده شبیه تر باشد: جانی سرگردان دارد و دلی بی قرار و اندوهی پیوسته.(3)
قال الامام الباقر (علیه السلام):‌‌ان‌الحسد لتأکل الایمان کما تاکل النار الحطب؛
حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند: همان گونه که آتش هیزم را می‌خورد، حسد ایمان را می‌خورد. (4)
قال الامام محمد الصادق (علیه السلام): ایاکم أن یحسد بعضکم، فان الکفرأ صله الحسد؛.
حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از حسادت کردن بپرهیزید، زیرا کفر ریشه اش حسادت است.(5)

پى‏نوشت‏ها:

1- تحف العقول، حدیث 22.
2- بحارالانوار، ج73، ص 256.
3- بحارالانوار، ج73، ص 256.
4- اصول کافی، ج2، ص 306.
5- اصول کافی، ج8، ص 8.

حکمت‌های شگرف

حکمت 229نهج البلاغه: ارزش قناعت و خوش خُلقى(اخلاقى، اقتصادى)
قَالَ الامام علیٌ [علیه السلام] کَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْکاً وَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِیماً وَ سُئِلَ ع عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً فَقَالَ هِیَ الْقَنَاعَةُ .
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند : آدمى را قناعت براى دولتمندى ، و خوش خلقى براى فراوانى نعمت‌ها کافى است .( از امام سؤال شد تفسیر آیه ، فَلْنُحْیَینه حیاة طیّبة چیست؟ فرمود) آن زندگى با قناعت است .
حکمت 230 : راه به دست آوردن روزى(اقتصادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] شَارِکُوا الَّذِى قَدْ أَقْبَلَ عَلَیْهِ الرِّزْقُ فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَى وَ أَجْدَرُ بِإِقْبَالِ الْحَظِّ عَلَیْهِ .
و درود خدا برایشان، فرمودند : با آن کس که روزى به او روى آورده شراکت کنید که او توانگرى را سزاوار تر، و روى آمدن روزگار خویش را شایسته تر است.
حکمت 231 : تعریف عدل و إحسان(اخلاقى، اقتصادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] فِى قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ الْعَدْلُ الْإِنْصَافُ وَ الْإِحْسَانُ التَّفَضُّلُ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند: (در تفسیر آیه 90 سوره نحل "خدا به عدل و احسان فرمان مى دهد" فرمودند) عدل ، همان انصاف ، و احسان، همان بخشش است.
حکمت 232 : ره آورد إنفاق(اخلاقى، اقتصادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ یُعْطِ بِالْیَدِ الْقَصِیرَةِ یُعْطَ بِالْیَدِ الطَّوِیلَةِ .
قال الرضى و معنى ذلک أن ما ینفقه المرء من ماله فى سبیل الخیر و البر و إن کان یسیرا فإن الله تعالى یجعل الجزاء علیه عظیما کثیرا و الیدان‌هاهنا عبارة عن النعمتین ففرق ع بین نعمة العبد و نعمة الرب تعالى ذکره بالقصیرة و الطویلة فجعل تلک قصیرة و هذه طویلة لأن نعم الله أبدا تضعف على نعم المخلوق أضعافا کثیرة إذ کانت نعم الله أصل النعم کلها فکل نعمة إلیها ترجع و منها تنزع .
و درود خدا برایشان ، فرمودند: آن کس که با دست کوتاه ببخشد، از دستى بلند پاداش گیرد.
مى گویم: (معنى سخن این است که آنچه انسان از اموال خود در راه خیر و نیکى انفاق مى کند، هر چند کم باشد، خداوند پاداش او را بسیار مى دهد، و منظور از "دو دست" در اینجا دو نعمت است که امام [علیه السلام] بین نعمت پروردگار ، و نعمت از ناحیه انسان، را با کوتاهى و بلندى فرق گذاشته است که نعمت و بخشش از ناحیه بنده را کوتاه ، و از ناحیه خداوند را بلند قرار داده است ، بدان جهت که نعمت خدا همیشگى و چند برابر نعمت مخلوق است، چرا که نعمت خداوند اصل و اساس تمام نعمت‌ها است، بنابراین تمام نعمت‌ها به نعمت‌هاى خدا باز مى گردد، و از آن سرچشمه مى گیرد)
حکمت 233 : پرهیز از آغاز گرى در مبارزه(اخلاقى،اجتماعى، سیاسى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لِابْنِهِ الْحَسَنِ ع لَا تَدْعُوَنَّ إِلَى مُبَارَزَةٍ وَ إِنْ دُعِیتَ إِلَیْهَا فَأَجِبْ فَإِنَّ الدَّاعِیَ إِلَیْهَا بَاغٍ وَ الْبَاغِیَ مَصْرُوعٌ.
و درود خدا بر ایشان، فرمودند: (به فرزندش امام مجتبى (علیه السلام) فرمودند) کسى را به پیکار دعوت نکن ، اما اگر تو را دعوت به نبرد خواندند بپذیر، زیرا آغازگر پیکار تجاوزکار شکست خورده است.
حکمت 234 : تفاوت اخلاقى مردان و زنان (اخلاقى، علمى)
وَ قَالَ [علیه السلام] خِیَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ فَإِذَا کَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَکِّنْ مِنْ نَفْسِهَا وَ إِذَا کَانَتْ بَخِیلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا وَ إِذَا کَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَعْرِضُ لَهَا .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند: برخى از نیکوترین خلق و خوى زنان، زشت ترین اخلاقى مردان است، مانند تکبر ، ترس ، بخل : هرگاه زنى متکبر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمى دهد ، و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ مى کند، و چون ترسان باشد از هر چیزى که به آبروى او زیان رساند فاصله مى گیرد.
حکمت 235: نشانة خردمندى(اخلاقى)
وَ قِیلَ لَهُ صِفْ لَنَا الْعَاقِلَ فَقَالَ ع هُوَ الَّذِى یَضَعُ الشَّیْ‏ءَ مَوَاضِعَهُ فَقِیلَ فَصِفْ لَنَا الْجَاهِلَ فَقَالَ قَدْ فَعَلْتُ .
قال الرضى یعنى أن الجاهل هو الذى لا یضع الشی‏ء مواضعه فکأن ترک صفته صفة له إذ کان بخلاف وصف العاقل .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند: (به امام گفتند، عاقل را به ما بشناسان ، پاسخ داد:) خردمند آن است که هر چیزى را در جاى خود مى نهد. (گفتند پس جاهل را تعریف کن فرمود) با معرفى خردمند، جاهل را نیز شناساندم . (یعنى جاهل کسى که هر چیزى را در جاى خود نمى گذارد ، بنابراین با ترک معرفى مجدد جاهل را شناساند)
حکمت 236 : زشتى دنیاى حرام(اخلاقى، اعتقادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] وَ اللَّهِ لَدُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِى عَیْنِى مِنْ عِرَاقِ خِنْزِیرٍ فِى یَدِ مَجْذُومٍ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند: به خدا سوگند ! این دنیاى شما که به انواع حرام آلوده است ، در دیدة من از استخوان خوکى که در دست بیمارى جذامى باشد، پست تر است!.
حکمت 237 : اقسام عبادت(عبادی، معنوى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند: گروهى خدا را به امید بخشش پرستش کردند، که این پرستش بازرگانان است، و گروهى او را از روى ترس عبادت کردند که این عبادت بردگان است، و گروهى خدا را از روى سپاسگذارى پرستیندند و این پرستش آزادگان است.
حکمت 238: مشکلات تشکیل خانواده(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْمَرْأَةُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِیهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند: زن و زندگى همه اش زحمت و دردسر است و زحمت بارتر اینکه چاره اى جز بودن با او نیست.
حکمت 239: زشتى سْستى و سخن چینى(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِیَ ضَیَّعَ الْحُقُوقَ وَ مَنْ أَطَاعَ الْوَاشِیَ ضَیَّعَ الصَّدِیقَ .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند: هر کس تن به سستى دهد ، حقوق را پایمال کند ، و هر کس سخن چین را پیروى کند دوستى را به نابودى کشاند.
حکمت 240غضب و ویرانى(اخلاقى، سیاسى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْحَجَرُ الْغَصِیبُ فِى الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا .
قال الرضى و یروى هذا الکلام عن النبى (ص) و لا عجب أن یشتبه الکلامان لأن مستقاهما من قلیب و مفرغهما من ذنوب .
و درود خدا بر ایشان، فرمودند: سنگ غضبى در بناى خانه، مایة ویران شدن آن است.
(این سخن از رسول خدا نقل شده است، و اینکه سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و على [علیه السلام] شبیه یکدیگرند جاى شگفتى نیست براى اینکه هر دو از یک جا سرچشمه گرفته و در دو ظرف ریخته شده است).
منبع: نهج البلاغه

عزیزآل یاسین
ندای موعود

در روایاتی چند، مطالب و سخنان نخستین امام زمان (علیه السلام) اشاره شده است، از جمله‌ی آنها روایتی است که محدث بزگوار شیخ علی یزدی حائری (رحمت الله علیه) نقل کرده است.
ایشان می‌گوید: زمانی که قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ظهور کنند ما بین رکن و مقام می‌ایستند و پنج ندا می‌دهند:
1- الا یا اهل العالم انا الإمام القائم؛ آگاه باشید جهانیان که منم امام قائم.
2- الا یا اهل العالم انا الصمصام المنتقم؛ آگاه باشید‌‌‌ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده.
3- الا یا اهل العالم‌‌ان‌جدی الحسین قتلوه عطشانا؛ بیدار باشید‌‌‌ای اهل عالم که جد من حسین (علیه السلام) را تشنه کام کشتند.
4- الا یا اهل العالم‌‌ان‌جدی الحسین طرحوه عریانا؛ بیدار باشید‌‌‌ای اهل عالم که جد من حسین (علیه السلام) را عریان روی خاک افکندند.
5- الا یا اهل العالم‌‌ان‌جدی الحسین لسحقوه عدوانا؛ آگاه باشید‌‌‌ای جهانیان که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند. امام زمان (علیه السلام) ابتدا خود را خود چنین به جهانیان معرفی می‌کنند:
که قائم و شمشیر انتقام منم؛ قیام نمودم تا انتقام خون جدم حسین (علیه السلام) که او را تشنه لب شهید کرده، بدن مطهرش را عریان روی خاک افکندند و پایمال کردند- را بگیرم.
منبع:
الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب ج2، ص 282.

مواعظ جاوید
توصیه به جوانان

جوانان ننشینید که گرد پیری سرو روی آنان را سفید کند. (ما به پیری رسیده ایم و به مسایل و مشکلات آن واقفیم) شما تا جوان هستید می‌توانید کاری انجام دهید، و تا نیرو و اراده‌ی جوانی دارید می‌توانید هواهای نفسانی، مشتهیات دنیایی و خواسته‌های حیوانی را از خود دور سازید. اگر در جوانی به فکر اصلاح و ساختن خود نباشید، دیگر در پیری کار از کار گذشته است. تا جوانید فکر کنید. قلب جوان لطیف و ملکوتی است و انگیزه‌های فساد در آن ضعیف می‌باشد؛ لیکن هرچه سن بالا رود، ریشه‌ی گناه در قلب قوی تر و محکم تر می‌گردد، تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست.
... شما اگر خدای نخواسته خود را اصلاح نکردید و با قلب‌های سیاه، چشم‌ها و زبان‌های آلوده به گناه از دنیا رفتید، خدا را چگونه ملاقات خواهید کرد؟ این امانات الهی را که با کمال طهارت و پاکی به شما سپرده شده، چگونه با آلودگی و رذالت بر می‌گردانید؟
این چشم و گوش که در اختیار شماست؛ این دست و زبانی که تحت فرمان شماست؛ این اعضا و جوارحی که با آن زیست می‌کنید، همه امکانات خداوند متعال می‌باشند که با کمال پاکی و درستی به شما داده شده است؛ اگر ابتلاء به معاصی پیدا کرد، آلوده می‌گردد. خدای نخواسته اگر به محرمات آلوده شد، رذالت پیدا می‌کند و آنگاه که بخواهید این امانات را برگردانید، ممکن است از شما بپرسند که راه و رسم امانتداری این گونه است؟ ما این امانت را این طور در اختیار شما گذاشتیم؟ قلبی که به شما دادیم چنین بود؟ چشمی‌که به شما سپردیم این گونه بود؟ دیگر اعضاء و جوارحی که در اختیار شما قرار دادیم، چنین آلوده و کثیف بود؟ در مقابل این سؤال‌ها چه جواب خواهید داد؟ خدای خود را با این خیانت‌ها که به امانت‌های او کردید، چگونه ملاقات خواهید کرد؟
منبع:جهاد اکبر، حضرت امام خمینی (رحت الله علیه) ص 57 تا 60.

در محضر ولایت

...ماه رمضان، ماه ذخیره‌سازى و ماه نیرو گرفتن است. ماه رمضان، ماهى است که آحاد مردم باید خود را به خزائن غیبى و معنوى الهى برسانند و هر مقدار که مى‌توانند، تغذیه کنند؛ خود را براى پیشرفت آماده کنند. این، ماه رمضان است.
لیلةالقدرى که در این ماه رمضان است و قرآن صریحاً مى‌فرماید:«لیلةالقدر خیرٌ مِن الف شهر»، یک شب بهتر است از هزار سى روز - هزار ماه - بسیار مهم است. چرا این قدر فضیلت را به یک شب دادند؟ زیرا برکات الهى در این شب زیاد است؛ نزول ملائکه در این شب زیاد است؛ این شب، سلام است؛ «سلام هى حتّى مطلع‌الفجر»؛ از اوّل تا آخر این شب، لحظاتش سلام الهى است. «سلام قولا مِن ربّ رحیم». رحمت و فضل الهى است که بر بندگان خدا نازل مى‌شود.
منبع: بیانات مقام معظم رهبری در دیدار علما، طلاب و اقشار مختلف مردم شهر مقدس قم به مناسبت سالروز 19 دى ماه،19/10/75

الگوی نظامی‌اسلامی

معنویت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و دین و اخلاق و فضیلت او از یک طرف، آن بینش عمیق و شجاعت و فداکاری و عواطف رقیق انسانی در کنار صلابت و استحکام معنوی و روحی از طرف دیگر؛ همه‌ی اینها ناشی از عصمت است؛ چون خداوند متعال او را به مقام عصمت برگزیده است و گناه و اشتباه در کار او وجود ندارد؛ اگر چنین کسی در رأس جامعه باشد، اوج مطلوب همه‌ی رسالت‌هاست؛ این معنای غدیر است. در غدیر چنین کاری اتفاق افتاد... شما می‌بینید که مدت کوتاه کمتر از پنج سال حکومت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به عنوان نمونه و الگو و چیزی که بشریت آن را هرگز فراموش نخواهد کرد در طول قرن‌ها همچنان می‌درخشد و باقی مانده است؛ این نتیجه‌ی درس و معنا و تفسیر واقعه‌ی غدیر است.
... بزرگترین خطر برای نظام و حکومتی مثل نظام و حکومت ما که با نام اسلام به وجود آمده، این است که ما فراموش کنیم الگوی حکومت ما، امیر المؤمنین (علیه السلام) است؛ به الگوی رایج دنیا و تاریخ نگاه کنیم و خود را با آنها مقایسه کنیم؛ به روش حکومت‌های منحرفی که درطول تاریخ، روز به روز به بشریت ضربه زده اند نگاه کنیم؛ اگر یک جنبه اززندگی انسان را رونقی بخشیدند، جنبه‌ی دیگری را دچار ضایعات جبران ناشدنی کردند. همت جمهوری اسلامی‌باید این باشد که خود را به آن الگویی که در غدیر معرفی شد و در دوران پنج ساله‌ی حکومت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نمونه‌ی آنها نشان داده شده، نزدیک کند... امروز در جمهوری اسلامی‌اگر بخواهیم سعادت این کشور تأمین شود و مردم عزیز ایران با توانایی‌هایی که خدای متعال در جوهر این کشور و این ملت قرار داده، به تمنیات و آرزوهای مشروع خود برسند، باید همان خط را دنبال کنیم و دین و دنیای خود را از روی آن حکومت، الگو بگیریم.
منبع: بیانات مقام معظم رهبری به مناسبت عید سعید غدیر خم، 12/12/80.

شمیم هدایت
موانع رشد انسان

خرد کردن صدف و گوهر وجود زیر پتک‌های نافرمانی و معاصی به خاطر یکی از سه چیز است:
1- جهل
2-غفلت
3- سستی و تنبلی
یعنی گاه انسان جاهل است و یا غافل و یا کاهل. بعضی نمی‌دانند، اطلاع از وظیفه‌ی خویش ندارند و همین جهل و نادانی باعث می‌گردد که در مقابل عمل خطا کنند و یا مسؤولیت خویش را انجام ندهند. پس جاهل، یا عبادات را ترک می‌کند و یا صحیح انجام نمی‌دهد... در مقابل این دسته‌ی جاهل، انسان‌هایی هستند که عالمند ولی غافل، فراموش می‌کنند که دردانه‌ی آفرینش اند و استعداد لقای پروردگار در وجود آنها نهفته است. این عده از انسان‌ها گرچه به خاطر عملشان یک درجه از دسته‌ی قبلی جلوتر هستند ولی غفلت آنها، باعث می‌شود که در مقام عمل، همان خطا و اشتباه گروه اول را انجام دهند.
دسته‌ی سوم کسانی هستند، که عالم و ذاکر هستند هم می‌دانند و هم توجه به وظیفه‌ی خویش دارند. اما کاهلند و تنبل، تنبلی همان سستی در اراده و ضعف در تصمیم گیری است. می‌گوید حالش را ندارم، دلم گرفته و روحم خسته است. در آخر دعای ابوحمزه‌ی ثمالی پناه به خدا می‌بریم از چنین روحیه ای: «اللهم انی اعوذ بک من الکسل و الفشل» و بالاخره کسی که تنبلی می‌کند و لو عالم هم باشد و مذکر به اعمال صالحه، به نتیجه نمی‌رسد و کاهلی و سستی نیز همچون جهل و غفلت مانع از عمل انسان می‌شود. بنابراین آنچه که برای ما مثمر ثمره‌ی کمال و منتج نتیجه‌ی وصال است آن است که: عالم باشیم و ذاکر باشیم و عامل و ازجهل و غفلت و تنبلی خود را برهانیم.
منبع:
هدف خلقت، حضرت آیت الله سیدابوالحسن مهدوی (حفظة الله)، صص25 – 16.

نکته‌های ناب

فراغت نا سالم

حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: ذهن و قلب انسان اگر رها و بدون مشغله باشند، به وسوسه‌های بد گرفتار خواهند شد و اگر فعالیت جسمانی در انسان دچار رکود شود،راه برای ارتکاب گناهان باز خواهد شد.(1)

لباس جهنمی

حضرت امام حسین (علیه السلام)می‌فرمایند: هر کس لباس غیرعادتی بپوشد، او را انگشت نما و مشهور گرداند، خداوند متعال روز قیامت به او لباس از آتش می‌پوشاند.(2)

خصلت‌های دوست خوب

حضرت امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: هر کس دارای همه‌ی حدود و شرایط دوستی یا برخی از آنهاست او را دوست بدان و کسی را که هیچ کدام از این شرایط و خصلت‌ها را دارا نیست، دوست مشمار.
اول: آن که ظاهر و باطن او نسبت به تو یکسان باشد.
دوم: زینت و آبروی تو را، زینت و آبروی خود بداند و زشتی و ننگ تو را، زشتی و ننگ خود شمارد.
سوم: چنانچه به مال و مقامی‌دست یافت، روش دوستانه‌ی خود ر ا با تو تغییر ندهد.
چهارم: اگر توانایی و قدرت داشت، از حرمت و نفع رساندن به تو مضایقه نکند.
و پنجم: که همه‌ی این خصلت‌ها را در بردارد، این است که؛ به هنگام گرفتاری‌ها و حوادث ناگوار، تو را رها نکند.(3)
منابع:
1- شرج البلاغه، ابن ابی الحدید ج20، ص 302.
2- اصول کافی ج6، ص 445.
3- بحارالانوار، ج 71، ص 173.

دل نوشته

دیگر به کاسه‏های شیر نیازی نیست

خدیجه پنجی
به یتیمان کوفه بگویید، دیگر به کاسه‏های شیر نیازی نیست!
دیگر به بازگشت پدر، امیدی نیست.
برگردید، یتیمان کوفه، برگردید؛ دیگر به کاسه‏های شیر نیازی نیست.
ناشناس کوچه‏های کوفه، هرگز نخواهد آمد!
دیگر کوبه در خانه‏های شما، آهنگ آمدنش را نخواهند نواخت، برگردید، یتیمان کوفه!
ای اهالی کوفه! آسوده باشید؛ دیگر از دست عدالت‏های علی علیه‏السلام ، به ستوه نخواهید آمد! شما ماندید و صدای سکّه‏های بیت‏المال!
شما ماندید و هوس‏های دور و درازتان! شما ماندید و دنیای سراسر جهلتان!
به خدا شما لایق علی نبودید! حیف از آن اقیانوس لایتناهی معرفت و حکمت که جرعه‏ای از آن ننوشیدند! حیف از آن سینه، آن صندوقچه اسرار و دانش الهی که همچنان سربسته ماند و به هیچ کلیدی گشوده نشد!
سئوال نکردید، تا جوابی بشنوید!
خواند و نرفتید!
صدا کرد و جوابی ندادید! حیف از آن قرآن ناطق، که کسی پیدا نشد تا به تفسیرش بنشیند، تا بفهمد و بشناسد، بشناسد و بشناساند!
اینک، قرآن، لب فرو بسته است؛ با تمام معجزاتش، با تمام اسرار نهانش! دیگر هر چه بخوانید، جوابی نخواهید شنید. هرگز نخواهید شنید!
ای فرزندان سقیفه! تا دنیا دنیاست، باید به حسرت بنشینید و اشک بر چهره روان سازید. هرچند،
اگر چشمانتان خون هم ببارد
پشیمانی دگر سودی ندارد!
علی رفت؛ با تمام عدلش؛ با تمام انفاقش، با تمام مهربانی‏اش، با تمام نصیحت‏های پدرانه‏اش! «امروز عدالت به تمام معنا، در زیر خاک شد»؛ اگر تمام عمر به سوگ بنشیند، کم است؛
به یتمان کوفه بگویید: باز گردند؛ دیگر به کاسه‏های شیر نیازی نیست!
به آن پیر نابینای خرابه‏نشین خبر دهید، بیش از این در انتظار نماند؛ که امشب نیز «او» نخواهد آمد! به آن بیوه‏زنان بگویید: دیگر به امید آن مرد مهربان نباشد، تا تنور بیافروزد، و چهره بر آتش بگیرد به نخل‏ها خبر دهید: این قدر بیهوده سر، فراز نکنند که دیگر صدای مناجات او را نمی‏شنوند.
ماه را بگویید، که امشب به ملاقات آفتاب نخواهد رفت.
به کوچه‏ها خبر دهید، بیش از این منتظر، ضرباهنگ قدم‏های «او» نباشند.
و علی علیه‏السلام امشب، به دیدار خدا مشتاق‏تر است.

هزار توی خیانت

محمد کامرانی اقدام
ابن ملجم، معصیت مجسّمی‌بود در لباس ایمان.
چشم‏هایش هزار توی خیانت بود و قلبش، دخمه خیانت پروری. ابن ملجم، هم تراز هزار مسجد ایمان، کفر داشت و تحجّر.
جرأت جست و پا گریخته‏ای بود که از خود می‏گریخت و به خود تردید داشت.
رگ‏های چرمی‏اش غلاف عصیان بود و خونش از جنس مرداب و خوابش از جنس عصیان. ابن ملجم، سفره‏ای سیاه بود که میهمان سکوت وحشی خویش بود.
ابن ملجم، سیاه بود و کوچه‏های کوفه، کوردل. سینه ابن ملجم کوره تزویر بود و چشم‏هایش بوته خشم کذاب. چشم‏هایش، آغشته به شهوت قطامه‏های هوس بود و دست‏هایش، هم آغوش همیان و غلاف. نفس از سینه سیاهش می‏گریخت و آواز مرگ را زمزمه می‏کرد.
تمام کرکس‏ها به گرد نام وحشی‏اش چرخ می‏زدند و تمام خفاش‏ها ریشه در خونش داشتند.
چون جغدی شوم، به هنگام مرگ، در خویش خزیده بود و پنجه به لحظه‏های واپسین خویش می‏زد. شمشیرش، آغشته به زهرآگین‏ترین انتقام بود و انتقامش، آغشته به قدیمی‏ترین کینه.
چهره زیر نقاب انتقام و نخوت نهان کرده بود. چون عنکبوت، خیره به سکوت سیاه خویش بود و خیمه بر خیره‏سری خویش زده بود. برای چنگ به خون روشنی فرو بردن، لحظه‏ای آرام نداشت.
به خون عزیزان فرو برده چنگ
سر انگشت‏ها کرده عنّاب رنگ
چون حلقه‏ای بی‏دل و بی‏مغز، حلقه بر حماقت خویشتن زده بود و چشم به راه افول ستاره خویش بود. شب بود و کوفه، دچار تشویش.
شب بود و شمشیر ابن ملجم می‏خواست که دریای نور را بُرش دهد و فرق آفتاب را بشکافد.
شب بود و ابن ملجم، به نزدیک‏ترین نقطه نفرت رسیده بود.
نگاهش نقطه اتکای پلیدی بود و پلشتی.
ابن ملجم، باز مانده رذالت بود و باقیمانده پستی؛ تفاله کفر بود و عصاره عصیان. شب بود و ابن ملجم می‏رفت تا منحوس‏ترین لحظه تاریخ را به نام خوش ثبت کند.
انگشت‏هایش، عصای مکر عجوزگان بود و صدای ابترش، گلوگاه شرارت، خیانت، رذالت و حماقت بود.
قدم‏هایش بوی کافور می‏داد و تن تاریکش بوی عذاب شب اوّل قبر را.
همیانش پر از هرزه‏گری بود و حرص همیانش هفت طبقه دوزخ بود؛ از سقر تا سعیر، از جحیم تا جهنّم.
«زان که گر مویی بماند از خودیت
هفت دوزخ پُر برآید از بدیت
مرگ از پنجه‏اش چون مور می‏ریخت و تا شب‏های گورستان، دهانش وا بود.
همتای پلیدی بود و همپای پلشتی؛ هم دست خیانت بود و هم دل نفاق؛ هم رکاب کینه بود و هم رنگ بغض؛ همزاد شیطان بود و همراه ابلیس؛ همسایه دیوار به دیوار تحجُّر بود و هم سفره ناسپاسی و هم‏کاسه کفر؛ همنشین و همنفس همیشگی خویش بود و مشت‏هایش، نمونه خروارها خروار، خودکامگی و خودسری.
کوفه آرام بود و ابن ملجم، آرام آرام در زیر خرقه خفاشین خویش می‏خزید.
کوفه کوچک بود و ابن ملجم کوچک‏تر و خوارتر از آن.
کوچه بوی کوچ را می‏داد و ابن ملجم، بوی تعفّن دست نخورده دل مردگی را، و علی علیه‏السلام ، در لحظه‏های روشن رو به ازدیاد، به سمت تقدیر تاریخ پیش می‏رفت، تا تنهایی سال خورده خویش را با خشت خشت محراب مسجد تقسیم کند.
علی علیه‏السلام ، کیسه‏های نان و خرما را به پایان رسانده بود و اینک، نوبت شانه‏های شالی‏پرور علی علیه‏السلام بود تا بومی‌شود و پایان تابلوی شب‏های کوفه را در آن به پایان برساند.
راز فریاد تو آن است که پنهان باشد
آتش آن است که در نای نیستان باشد
صبح از پنجره خانه تو گُل می‏کرد
صبح از چشم تو می‏خواست نمایان باشد
عشق می‏خواست فراوانی دستان تو را
عشق می‏خواست از این دست فراوان باشد
کوفه می‏خواست ولی دست تو باشد بسته
کوفه می‏خواست علی بی‏سر و سامان باشد
کوفه حکمی‌است به این شرح که ابلاغ شده است
هر چه گفته است معاویه فقط آن باشد
خون دل خورد علی علیه‏السلام تا که بگوید‌‌‌ای قوم
بر سر نیزه فریب است که قرآن باشد
شام گفتند خوارج که علی مؤمن نیست
صبح، میمون معاویه مسلمان باشد
فصل آغاز جنون بود و که باور می‏کرد
کو نه نامردترین نقطه پایان باشد
کیست در مرکز این چرخ به غیر از مولا
شاهد این همه نامردی دوران باشد
و علی علیه‏السلام تکیه به تنهایی نخلستان داد
شک به این داشت کسی گوش به فرمان باشد

شمشیر شوم

محمد کامرانی اقدام
فانوس‏های مسجد کوفه خاموش بود و دل یاغی و طاغی ابن ملجم خاموش‏تر.
علی علیه‏السلام آمد و بر فراز مناره منور مسجد کوفه، صلای توحید را سر داد و بانگ بیداری را.
شب بود و لب‏های ابن ملجم، در زمزمه‏های سیاه خویش مچاله می‏شد.
ابن ملجم هم دست شیطان شده بود و همراه «شبیب»، نگاه کینه‏توزش در جستجوی فرصتی مناسب بود تا عقده‏های زخم خورده و کینه‏های سال خورده خویش را بر سر علی علیه‏السلام فرود آورد. علی علیه‏السلام به محراب نماز ایستاد؛ آرام و رها و ابن ملجم برخاست؛ هراسان و در اضطراب، شمشیر شومش را بلند کرد و در هوای نفس چرخاند و بر فرق مولا علیه‏السلام فرود آورد. مسجد، غرق در آوای «بسم اللّه‏ و باللّه‏ و علی ملّة رسول اللّه‏ فزت و رَبِّ الْکَعْبه» شد.
زمین لرزید. دریا به موج آمد و آسمان آتش گرفت و در هم پیچید. ارکان عدالت و هدایت شکسته شد و ستاره‏های آسمان نبوت، در‌هاله‏ای از بهت و خون و اشک فرو رفتند. علی علیه‏السلام شهید شد، به دست بدترین اشقیا.
علی علیه‏السلام شهید شد و از هر واژه‏ای، خون تازه به جریان افتاد و پیکر ایمان، غرق در عمامه خون آلود آفتاب شد. صدای ناله «ام کلثوم» بلند شد و فریاد «وا ابتا»، کوچه‏های کوفه را در اضطراب همیشگی فرو برد.
علی علیه‏السلام بر محراب مسجد کوفه، غرق به خون افتاده بود و در زمزمه زلالش، سروش وصل به گوش می‏رسید. از خاک محراب برمی‏داشت و بر زخم‏های خویش مرهم می‏نهاد و به آسمان نگریست و زبان مبارکش به تسبیح و تقدیس مشغول بود و نیایش.
علی علیه‏السلام به آسمان نگریست؛ به ستاره‏هایی که در نگاه حسین علیه‏السلام موج می‏زد و در چشم‏های حسین علیه‏السلام سوسو می‏زد. به پاره پاره دل خویش، حسن علیه‏السلام ، نگریست که خون می‏گریست.
به حسین علیه‏السلام نگریست و لحظه به لحظه فرات را مرور کرد و گریست و گریست؛ تا آن‏که یک لحظه، اشک از دیدگانش بند نیامد. شب، شب بیست و یکم بود و زهر، این عصیان برهنه، تشنه.
شب بیست و یکم بود و محراب، خالی از تنهایی علی.
... و تاریخ، هنوز آخرین لحظه نگاه تو را به خاطر دارد که در نور غوطه‏ور شده بودی و چشم‏های اهورایی خویش را بر هم می‏زدی و دست‏های خویش را به جانب قبله می‏کشاندی و می‏گفتی: «أَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه‏ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُه».
تاریخ هنوز لحظه وداع تو را به خاطر خویش دارد، تاریخ هنوز آخرین لحظه وداع تو را به خاطر دارد؛ تاریخ هنوز به یاد دارد که خضر، سیاه‏پوش بود و جبرائیل عزادار و حسن علیه‏السلام و حسین علیه‏السلام ، غرق در ابهام فراگیر کوچه‏های کوفه.

تیغ و محراب

مهدی میچانی فراهانی
ای سرزمین بی‏ستاره رنگ رنگ! آیا حضور بزرگش، چنان گران بود که طاقتش نیاوردی؟
عمری علی علیه‏السلام ، عصمت تو بود در برابر آسمان و آسمانیان؛ پس چگونه...؟!
هان،‌‌‌ای خاک! تیغی که محراب را سیل‏واره به خون نشاند، مگر جز از قلب تو بیرون کشیده بودند؟
مگر جز این‏که پاره پیکر تو بود؟ آیا شرم نکردی؟
ای مسجد! چگونه محراب خویش را از فواره فرق علی علیه‏السلام رنگین یافتی وا ز پایه فرو نریختی؟!
مروت از کاسه‏های شیر باید آموخت که هنوز در برابر خانه خلیفه صف کشیده‏اند؛ اگر چه نیک می‏دانند که دیگر کار از کار گذشته است.
بستر خالی، هنوز گرم وجود پر حرارتی است که دیگر به هیچ بستری نیاز ندارد؛ گرچه در تمام عمر نیز مردِ بستر نبوده است.
باید دانست که در این «در سجده مردن» چه رازی نهفته است و در این ایستاده زیستن! باید پی به این راز برد که چرا کعبه زادگاه کسی می‏شود و مسجد، شهادت‏گاهش؟
بی‏شک آن‏که نخستین نفس را در خانه خدا خویش فرو دارد، آخرین را نیز شایسته است در خانه خدا بازدم کند؛ که این عین، رستگاری‏ست؛ پس حقیقت گفت که: فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه. و او رستگار شد اما... .
بدا به حال قومی‌که بی‏علی علیه‏السلام شده‏اند...
وای بر قافله‏های بی‏قافله سالار! عنان کاروان آیا زین پس به دست چه کسی خواهد افتاد؟! وای بر همه یتیمانی که جز علی، پدری نمی‏شناختند!
زین پس آیا چه کسی نان و خرمایی بر ایشان خواهد آورد؟ وای بر همه چاه‏هایی که زین پس، غریب می‏شوند. خلیفه تنها و چاه‏های تنها، عمری باهم از تنهایی بیرون می‏آمدند. زین پس خلیفه نیست؛ پس چاه‏ها تنها مانده‏اند. آیا چه کسی عطش آب‏ها را آبی خواهد نشاند؟!!
طعم تلخ بی‏علی بودن را حتی امروز می‏توان چشید؛ طمعی که قرن‏هاست زاده می‏شود.
اما دروازه‏های ماه را نگاه کنید که امشب چه گستردگی فراخی دارند.
نگاه کنید که پیامبر، چگونه پرشور به استقبال وصی بزرگ خویش آمده است و خاتون بزرگ عرش نیز که دست در دست پدر، انتظار می‏کشد. مهتاب، ردّ پرواز مولا را مفروش کرده‏ست. آری! این علی علیه‏السلام ست که پس از سال‏ها، دوباره در کنار فاطمه علیهاالسلام ایستاده است؛ آن‏چنان که به پاس دیدار دوباره، پیامبر بزرگ را در آغوش مهر خویش می‏فشارد.

اشک عدالت

محمدحسین قدیری
خدایا! این چه داستانی است که سطر سطرش، دل تصوّر را آتش می‏زند، جگر تأمل را کباب می‏کند و اشک تخیل را چون رود به راه می‏اندازد؟
آه خدایا! حکایت علی علیه‏السلام ، چه معادله سختی است که عقل را به زانو در می‏آورد و اوهام را در قبضه دست خود می‏چرخاند؟!
کوه دانش علی علیه‏السلام چه قله رفیعی است که پرنده نیز پرواز اندیشه را به نفس در می‏آورد و عاجز از رسیدن به اوج خود می‏کند؟!
خدایا! امتحان عشق به علی علیه‏السلام ـ که عشق به همه خوبی‏هاست ـ چه آزمون دشواری بود که مُهر مردودی و بی‏وفایی، به پیشانی بسیاری از مدعیان مِهر به او زد!
دشمن او چه اهریمنی بود که ناجوانمردانه و با شمشیر تحجّر، در محراب عشقش به سراغ او آمد و تیغ جهل بر سر همه عقل و عدل فرود آورد؟!
و... امروز چه روزی است که دل کعبه، این گهواره آرام علی علیه‏السلام ، افتان و خیزان و اشک‏ریزان به طواف علی علیه‏السلام آمده و از گوشه گوشه محراب علی علیه‏السلام ، بوسه برمی‏دارد و خاک قبر او را توتیای چشم دل می‏کند؟!
خدایا! چه عزایی در خیمه‏سرای عالم برپاست که عدالت و انصاف، این‏گونه خاک بی‏کسی بر سر خود می‏ریزند؟!
ذوالفقار علی علیه‏السلام را چه شده است که قاب لحظه‏های به یاد ماندی خود با علی علیه‏السلام خیره شده و با تصور رشادت‏های علی علیه‏السلام ، هِق هق کنان به خود می‏پیچید؟!
امروز چرا نخلستان‏های کوفه، موهای خود را پریشان کرده و از رازهای سر به مهر علی علیه‏السلام و خود سخن می‏گوید؟!
به پای نخل‏های کوفه اشک کیست می‏بارد
که نخلستان ز اشک دیده او می‏دهد خرما
چه شب‏هایی که نان دادم به سائل‏ها و بشنیدم
که می‏گفتند یا رب از علی برگیر داغ ما
... جبرئیل مویه می‏کند و مدال‏های «لیلة المبیت»، «لا فتی الاّ علی»، «ضربةُ علی یوم خندق...» و... زُل زده و کوله‏بارش را که پر از تصویر شأن نزول‏های قرآنی علی علیه‏السلام است را بر دیده می‏گذارد و می‏بوسد و با گلوی پر از بغض ندا می‏دهد:
تَهدَّمَتْ و اللّه‏ِ ارکانُ الهدی
وَ أنْطَمَسَتْ اعلامُ التُقی
به خدا قسم اساس هدایت و روشنگری را ویران کرد
واللّه‏ چشمه‏های نور و پرهیزکاری را بستند
بخدا وصی رسول خدا علی مرتضی به دست شقی‏ترین دیوها به شهادت رسید

ضربه شوم

محمد کامرانی اقدام
ابن ملجم، نامردی مرام بود و بی‏مرام‏ترین نام.
ذره ذره‏اش، ذره‏بینی بود که با آن، آتش تزویر و ریا، کینه و نفاق را برپا می‏نمود و چشم‏های شرر زایش، نقطه کانونی تمام آتش‏ها بود. ابن ملجم، بیابانی بود که به بیراهه نیستی و سرگردانی ختم می‏شد.
ایمان سیاه‏کارش پُر بود از شب نشینی شیطان و چشم‏های شومش، لبریز بود از وسوسه و شکّ
در هیچ کجای دوست داشتن نمی‏توان جایی برای او یافت.
لب‏هایش بوی مرده‏ها را می‏داد و آرزوهایش، بوی فتنه‏های تازه به دوران رسیده را.
سیاهی، تا حد امکان بود و تاریکی، تمام و کمال. دست پرورده مکتب دلق نشینان بود و غرق در پلشتی پیوسته خویش.
از همه جا رانده و در همه چیز وامانده‏ای بود که قلبش، قلمرو خوی وحشی‏اش بود و چشمش، آبشخور شغالان و کرکس‏ها. از هیچ پستی و فرومایگی، فروگذار نکرد و از هیچ عداوتی، عدول ننمود.
سرخورده ذوالفقار بود و فریب خورده فریبایی و فزون‏طلبی خویش.
کفر، کفافِ عصیانش را نمی‏داد و خون، جواب شمشیرش را.
ابن ملجم، کم‏رنگ‏ترین ثانیه‏ای بود که تا کنون متولّد شده است و سیاه‏ترین ستیزه‏رویی است که پا به عرصه وجود نهاده است.
آمده بود تا نفرین ابدی را خریدار باشد و ایمان خویش را در بازی هوی و هوس به حراج بگذارد.
هوسی تمام نشدنی که شرنگ تلخ کامی‌را در کام خویش می‏ریخت.
شمشیرش، آلوده شالوده شقاوت بود و آغشته به عطشناک‏ترین سموم.
رم کرده برق شمشیر خویش بود و سرخوش از سرکشی خود.
ایمان به خیانت داشت و اعتقاد به نامردی. پیکر پلشتش، پناهگاه جغدها و خفاش‏های خون‏آشام بود و مأوای مارهای زهرآگین زل زده به مرگ. لحظه‏ای در هوای حقیقت نفس نکشیده بود.
... و علی علیه‏السلام پای بر آسانه مسجد نهاد و عصیان خفته در زیر پوست نیرنگ را تکان داد و سکوت مردابی تنش را برآشفت.
ابن ملجم بیدار بود و خفته‏تر شد. سراب رستگاری در چشم‏هایش موج می‏زد. علی علیه‏السلام به نماز ایستاد؛ با صلابت با ضربه شوم شمشیر ابن ملجم آتشفشانی شد که گدازه‏های زخمی‏اش، قرهاست پیکره انسان را به آتش کشیده است و دل‏ها را گداخته و زمزمه‏های جاری‏اش، لرزه به جان ابن ملجم‏های در حال قنوت انداخته.

صبح اما دو سه تا کاسه شیر

امیر اکبرزاده
... تیغ بر فرق عدالت زده و خندیدند
خون به ابعاد غریبی علی پاشیدند
زاغ‏ها از دل شب کنده و بر روز زدند
روز و شب، گوشه محراب به هم پیچیدند
زخم بر سلسله باور و ایمان افتاد
همه افلاک از این زخم به خود لرزیدند
شب پر از رخوت نامردی مردم گردید
آسمان، ماه، ستاره، همگی خوابیدند
صبح، امّا دو سه تا کاسه شیر آوردند
کودکانی که علی را همه شب می‏دیدند
هق هق چاه شناور شده در گریه نخل
همه از هم فقط از درد علی پرسیدند...

فریاد محراب

سید علی‏اصغر موسوی
فریاد محراب است، یا پژواک شیداییش!
پیچیده در مسجد کنون، موج غم آواییش.
فریاد محراب است، یا؟ امّا نمی‏دانم!
فرجام این فریاد را، از ناشکیباییش
گویی چراغ کهکشان، خاموش گردیده‏ست!
گویی نگاه آسمان، گم کرده بیناییش
گویی زمین، میل شکفتن در خزان دارد
با خیلِ داغِ لاله‏های سرخِ صحراییش
گویی شکسته در خودش، امواج غربت را
فانوس تنها مانده، با مرغانِ دریاییش
فرجام آن فریاد یعنی: بعد از این مولا
دیگر رها شد از غم و اندوه و تنهاییش!
ماییم و در جان، شعله‏های عشق دیدارش
ماییم و در دل، گنبد زرد تماشاییش.

سحر می‏آید

خدیجه پنجی
یعنی امشب پدر از سمت سحر می‏آید؟!
گوش کن! بوی قدم‏های پدر می‏آید
چشم‏ها دل نگران خیره به در می‏پرسند
ماه،‌‌‌ای ماه! بگو،‌هان! چه خبر؟ می‏آید؟
پیرمردی که ز چشمش غم تلخی جاری است
داد زد، آه خدا، باز سحر می‏آید؟
کودکی دل نگران باز ز مادر پرسید
تو که گفتی پدرم رفته سفر، می‏آید؟!
شهر از دلهره و درد به خود می‏پیچد
از همه جای زمین بوی خطر می‏آید
کوچه‏ها منتظر و چشم به راهند، خدا!
یعنی آن صاحب شمشیر دو سر می‏آید؟
باز هم عطر قدم‏های کسی می‏پیچد
یک نفر از ته کوچه به نظر می‏آید...

دلشوره بزرگ

عباس محمدی
شب، شبی در تب فردا نشدن
صبح، در فکر شکوفا نشدن.
آفتاب، خوب می‏داند که فردایش زخمی‏ترین فرداها خواهد شد. خوب می‏داند که فردا، فردای اندوه است و فردای تلخکامی. خوب می‏داند که آغازش را به خون نوشته‏اند. ستاره‏ها، یکی یکی خاموش می‏شوند. امشب حتی ماه، سر تابیدن ندارد و کوچه‏ها دلتنگ‏تر از پیش‏اند. بوی غربت، گریبان شب را گرفته است. نخلستان‏ها از اندوه فردا زانو زده‏اند. امشب هیچ آوازی را نفس خواندن نیست. «چه شب بدی‏ست امشب که ستاره سو ندارد...»
ماه از زمین فاصله گرفته است. امشب ماه، دوردست‏ترین نقطه آسمان است. گویا ماه هم دل دیدن زخم خورشید را ندارد! شب، شبی دیرپاست. شب، بوی ستاره نمی‏دهد، تنها عطر زخم شب‏بوهاست که بوی اتفاق می‏دهد. کوچه‏ها پر از دلهره‏اند و شهر، دلشوره‏ای بزرگ دارد. تاریکی فراگیر شده است.
«سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیال‏ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی».
بین چشمان شهر و خواب‏های آرام، قرن‏ها فاصله افتاده است. دیوارها ذکر می‏گویند و هوا در اندوهی بزرگ، جریان گرفته است.
صدای اذان بلند می‏شو
بازدید : 18
جمعه 30 اسفند 1403 زمان : 22:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی‌در پیامی‌به‌مناسبت آغاز سال ۱۴۰۴، سال جدید را سال «سرمایه‌گذاری برای تولید» نام‌گذاری کردند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی‌به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم

یا مُقَلّبَ القُلوبِ و الاَبصار، یا مُدَبّرَ اللیلِ وَ النَّهار، یا مُحوّل الحَولِ و الاَحوال، حَوّل حالَنا اِلی اَحسَنِ الحال. (۱)

آغاز سال نو با شبهای قدر و ایّام شهادت امیر مؤمنان (صلوات الله و سلامه علیه) همراه است. امیدواریم برکات این شبها و توجّهات مولی‌المتّقین (علیه الصّلاة و السّلام) در طول سال شامل حال مردم عزیز ما، ملّت ما، کشور ما و همه‌ی کسانی که سال نویشان با نوروز آغاز میشود قرار بگیرد.

سال ۱۴۰۳ سال پُرماجرایی بود. حوادثی که در این سال پی‌درپی اتّفاق افتاد، شبیه حوادث سال ۱۳۶۰ و دارای سختی‌ها و مشقّتهایی برای مردم عزیز ما بود. در اوایل سال، شهادت رئیس‌جمهور محبوب ملّت ایران، مرحوم آقای رئیسی (رحمة الله علیه) اتّفاق افتاد. قبل از آن، شهادت تعدادی از مستشاران ما در دمشق اتّفاق افتاد. بعد از آن، حوادث گوناگونی در تهران و بعد در لبنان اتّفاق افتاد، عناصر ارزشمندی را ملّت ایران و امّت اسلامی‌از دست دادند. اینها حوادث تلخی بود که اتّفاق افتاد. علاوه‌ی بر این، در طول سال و بخصوص در بخش دوّم سال، مشکلات اقتصادی بر مردم فشار آورد، سختی‌های معیشت برای مردم مشکلاتی درست میکرد. این سختی‌ها در طول امسال وجود داشت؛ لکن متقابلاً یک پدیده‌ی عظیم و عجیبی وجود پیدا کرد، و آن نشان دادن قوّت اراده‌ی ملّت ایران و روحیه‌ی معنوی ملّت ایران و اتّحاد ملّت ایران و آمادگی‌های سطح بالای ملّت ایران بود. اوّلاً در برابر حادثه‌ای مثل فقدان رئیس‌جمهور، بدرقه‌ی عظیمی‌که مردم کردند، شعارهایی که مردم دادند، روحیه‌ی بالایی که از خودشان نشان دادند، نشان داد که این مصیبت اگرچه سنگین بود امّا نتوانست ملّت ایران را دچار احساس ضعف بکند. بعد هم با سرعت در طول مدّت مقرّر قانونی توانستند انتخابات برگزار کنند و رئیس‌جمهور جدید را انتخاب بکنند و دولت را تشکیل بدهند و کار مدیریّت کشور را از حالت خلأ بیرون بیاورند. اینها خیلی حائز اهمّیّت است و این نشان‌دهنده‌ی روحیه‌ی بالا و توانایی‌های بالا و قوّت معنوی ملّت ایران است. خدا را باید بر این سپاس گفت.

علاوه‌ی بر اینها در این حوادث ماه‌های اخیر که عدّه‌ی زیادی از برادران ما در لبنان ــ برادران دینی ما و لبنانی ما ــ دچار مشکلاتی شدند، ملّت ایران توانستند با سعه‌ی صدر به آنها کمک برسانند. این حادثه‌ای که در این زمینه اتّفاق افتاد، یعنی سیل کمکهای مردم به شکل عجیب به سمت برادران لبنانی و فلسطینی خودشان، یکی ازوقایع ماندگار و فراموش‌نشدنی تاریخ کشور ما است. طلاهایی که خانمهای ما، بانوان ما با سخاوت از خودشان جدا کردند و در این راه دادند و کمکهایی که مردم ما، مردان ما انجام دادند، اینها مسائل مهمّی است. این نشان‌دهنده‌ی قوّت اراده‌ی ملّت و عزم راسخ ملّت است. این روحیه، این حضور، این آمادگی، این قوّت معنوی برای آینده‌ی کشور و همیشه‌ی زندگی ایران عزیز ما یک سرمایه است. از این سرمایه ان‌شاءالله کشور حدّاکثر استفاده را خواهد کرد و خدای متعال هم تفضّلاتش را بر ملّت ادامه خواهد داد.

در سال گذشته ما شعار «جهش تولید با مشارکت مردم» را مطرح کردیم (۲) که این برای کشور لازم بود بلکه به یک معنا حیاتی بود. حوادث گوناگون سال ۱۴۰۳ مانع از آن شد که این شعار به تمام معنا تحقّق پیدا بکند. البتّه تلاشهای خوبی انجام گرفت؛ هم دولت، هم مردم، بخش خصوصی، سرمایه‌گذاران، کارآفرینندگان، اینها توانستند کارهای خوبی را انجام بدهند لکن آنچه اتّفاق افتاد با آنچه مورد انتظار بود فاصله داشت. بنابراین امسال هم مسئله‌ی عمده‌ی ما مسئله‌ی اقتصاد است. آنچه را که من به عنوان توقّع از دولت محترم، مسئولان محترم و مردم عزیزمان امسال مطرح میکنم، باز یک مسئله‌ی اقتصادی است. این مسئله‌ی اقتصادی ما شعار امسال هم خواهد بود و آن، مربوط به سرمایه‌گذاری در اقتصاد است.

یکی از مسائلمهمّ اقتصاد در کشور سرمایه‌گذاری‌های تولیدی است. تولید آن وقتی جهش پیدا میکند که سرمایه‌گذاری انجام بگیرد. البتّه سرمایه‌گذاری عمدتاً از سوی مردم باید انجام بگیرد ــ و دولت شیوه‌های مختلفش را برنامه‌ریزی کند ــ لکن در آن جایی که مردم یا انگیزه‌ای ندارند یا توانایی سرمایه‌گذاری ندارند، دولت هم میتواند در این میدان وارد بشود؛ نه به عنوان رقابت با مردم، بلکه به عنوان جایگزین مردم؛ آنجایی که مردم نمی‌آیند، دولت وارد میدان بشود و سرمایه‌گذاری کند. به هر حال سرمایه‌گذاری تولید یکی از مسائل لازم برای اقتصاد کشور و برطرف کردن مشکل معیشت مردم است. اصلاح معیشت مردم برنامه‌ریزی میخواهد لکن این برنامه‌ریزی بدون مقدّماتی از این قبیل امکانپذیر نیست. بایستی حتماً هم دولت و هم مردم با عزم و انگیزه‌ی فراوان، سرمایه‌گذاری برای تولید را جدّی بگیرند و دنبال کنند. کار دولت، فراهم کردن زمینه‌ها است، برداشتن موانع تولید است؛ کار مردم هم این است که سرمایه‌های خُرد و سرمایه‌های بزرگ خود را بتوانند در راه تولید به کار ببرند. اگر سرمایه در راه تولید به کار رفت، دیگر به سمت کارهای مضر مثل خرید طلا، خرید ارز و امثال اینها نخواهد رفت، و کارهای مضر، دیگر انجام نخواهد گرفت. بانک مرکزی میتواند در این زمینه نقش ایفا کند، دولت هم نقشهای مؤثّر فراوانی را میتواند به وجود بیاورد. بنابراین شعار امسال «سرمایه‌گذاری برای تولید» است که این ان‌شاءالله مایه‌ی گشایشی برای معیشت مردم خواهد شد و برنامه‌ریزی دولت با مشارکت مردم، در کنار یکدیگر ان‌شاءالله مشکل را برطرف خواهد کرد.

یک اشاره‌ای هم بکنم به این حوادث این چند روز اخیر. حمله‌ی مجدّد رژیم غاصب صهیونیستی به غزّه یک جنایت بسیار بزرگ و فاجعه‌آفرین است. امّت اسلامی‌یکپارچه باید در مقابل این بِایستند. اختلافات خودشان در مسائل گوناگون را کنار بگذارند. این مسئله، مسئله‌ی امّت اسلامی‌است. علاوه‌ی بر اینها همه‌ی آزادگان عالم، در خود آمریکا، در کشورهای غربی و اروپایی و کشورهای دیگر، مردم به طور جد مقابله کنند با این حرکت خائنانه و فاجعه‌آمیزی که اینها دارند انجام میدهند. باز هم کودکان کشته میشوند، خانه‌ها ویران میشود، مردم آواره میشوند و جلوی این فاجعه را مردم بایست بگیرند. البتّه آمریکا هم در مسئولیّت این فاجعه شریک است. کسانی که اهل نظر سیاسی هستند در دنیا، تشخیص همه‌شان این است که این کار با اشاره‌ی آمریکا یا لااقل با موافقت آمریکا و چراغ سبز آمریکا انجام گرفته. بنابراین آمریکا هم شریک در این جنایت است. حوادث یمن هم همین‌جور؛ این حمله‌ی به مردم یمن، به غیرنظامیان یمنی هم یک جنایت است که بایستی حتماً جلوی آن گرفته بشود.

امیدواریم خداوند متعال برای امّت اسلامی‌در این سال نو، خیر و صلاح و پیروزی را مقدّر فرموده باشد و ملّت ایران هم بتوانند سالی را که اکنون شروع میشود، با خرسندی، با رضایت، با اتّحاد کامل و با موفّقیّت ان‌شاءالله آغاز کنند و پیش ببرند تا آخر سال.

امیدوارم قلب مقدّس ولیّ‌عصر (ارواحنا فداه) و روح مطهّر امام بزرگوار و ارواح طیّبه‌ی شهدا از ما راضی و خشنود باشند.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

بازدید : 20
جمعه 30 اسفند 1403 زمان : 22:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
بسم الله

http://bayanbox.ir/view/3464264575171733132/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF.jpg

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

باسم رب الشهداء

یاد وخاطره شهداء فروردین و اردیبهشت ماه گرامی‌باد

سالروز شهادت شهداء راه قرآن وعترت علیهم السلام ودفاع ازمیهن عزیز ،انقلاب ونظام اسلامی:

شهیدان :

حسین دهقانی(عبدالرضا) 1361/01/01

کردستان

اصغر دهقانی (مختار) 1361/01/04

دشت عباس

عبدالمهدی جابری 1362/01/22

عین خوش

محمدعلی رنجبران 1367/02/03

خسروآباد(فاو)

احمددهقانی(حیدرعلی) 1361/02/19

شلمچه

اکبر حقیقی 1360/02/26

آبادان

عبدالمهدی نوروزی 1365/02/27

دار خوئین

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 34
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 132
  • بازدید کننده امروز : 133
  • باردید دیروز : 302
  • بازدید کننده دیروز : 132
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 436
  • بازدید ماه : 3387
  • بازدید سال : 10266
  • بازدید کلی : 97426
  • کدهای اختصاصی