بسم الله
اشاره
آن گاه که در خلوتگاه غار حرا، فرشته وحی بر محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله) ندا داد که «بخوان»، نور رسالت در آسمان انسانیت نقطه عطفی در تاریخ بشری و سرآغاز نهضتی معنوی گردید برای خروج آدمیان از ظلمات شرک، ظلم، جهل و فساد و نیل آنان به سوی روشنایی توحید، عدالت، معرفت و کرامت.
مبعث رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در 27 ماه رجب و در مکه مکرمه تداوم بخش بعثت و رسالت سلسله نورانی انبیای الهی(علیهم السلام) است که در راستای تأمین هدف خلقت، ره آورد مقدسی را به همراه آورد تا آدمیرا بر فراز قله عبودیت، مسند نشین کمال انسانی نماید. آنچه در این نوشتار مورد بحث قرار میگیرد، بررسی اهداف رسول خاتم(صلی الله علیه وآله) از دیدگاه قرآن کریم میباشد.
اهداف بعثت
1. رفع اختلاف
بشر در آغاز دارای زندگی ساده و جامعهای ابتدایی بود و چون به تدریج بر تعداد افراد افزوده شد، بین آنان بر اثر تضاد منافع، اختلافات رخ داد و بدین روی، نیازمند به راهنما و قانون شدند. بنابراین، یکی از اهداف بعثت انبیا(علیه السلام) به بیان قرآن کریم بر طرف کردن تنازع و کشمکش بین مردم میباشد؛ آنجا که میفرماید:
«مردم [در ابتدا] یک دسته بیشتر نبودند [و تضادی در میان آنها وجود نداشت. تدریجاً جوامع و طبقات پدید آمدند و سپس در میان آنها اختلافات به وجود آمد]. پس خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت دهند و انذار کنند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت میکرد، بر آنها نازل نمود تا در
میان مردم در آنچه اختلاف داشتند، حکومت کند.»1
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز پس از بعثت و به محض فراهم شدن زمینه تشکیل حکومت اسلامیبا هجرت از مکه به مدینه، نخستین اقدامیکه نمود، ایجاد الفت و برادری در بین مسلمانان و رفع اختلاف و پراکندگی و خشکاندن ریشه دشمنی دیرینه بین دو قبیله بزرگ مدینه، یعنی «اوس» و «خزرج» بود.2 قرآن کریم به این جریان چنین اشاره دارد:
«واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداءً فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا؛3 و همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام و هرگونه وسیله ایجاد وحدت) چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت [بزرگ] خدا را بر خود به یاد آورید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او در میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید.»
وجود مقدس آن حضرت پیوسته عامل وحدت و همبستگی بوده و بارها در موقعیتهای گوناگون موجب برطرف شدن اختلافات میان فبایل مختلف و یا صفوف مسلمانان شده است. اکنون نیز که با درایت و حسن تدبیر رهبر عزیز انقلاب، سال جاری به عنوان سال اتحاد ملی و انسجام اسلامینامیده شده، شایسته است که در پرتو نور قرآن در راستای این هدف متعالی بعثت (وحدت و انسجام و رفع اختلاف بین مسلمانان) با جان و دل حرکت نماییم.
2. برقراری قسط و عدل
از دیگر اهداف بعثت رسولان الهی به ویژه رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)، فراهم نمودن شرایط برای قیام مردم به عدل و داد است. بدین منظور پیامبران(علیهم السلام) با تجهیز به وسیله دلایل روشن، کتابهای آسمانی و میزان سنجش حق از باطل، مأموریت یافتهاند تا در راستای برقراری قسط و عدل در جامعه تلاش نمایند. قرآن در اینباره میفرماید:
«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط؛4 ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب [آسمانی] و میزان [شناسایی حق و قوانین عادلانه] نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.»
مراد از بینات، معجزات و دلایل عقلی است که پیامبران(علیه السلام) از آنها بهرهمند بودهاند و منظور از میزان _ که به معنی وسیله وزن کردن و سنجش است _ مصداق معنوی آن، یعنی قوانین و مقررات الهی و یا دین و آیین به طور کلّی است که معیار سنجش خوبیها و بدیها، و ارزش از ضد ارزشها است.5
در خصوص، پیامبر خاتم(صلی الله علیه وآله) نیز قرآن کریم پس از بیان مأموریت آن حضرت برای ایجاد وحدت در بین انسانها و استقامت و پایداری در این راه، مسئولیت برقراری عدالت در جامعه را به ایشان نسبت میدهد و میفرماید: «قل آمنت بما انزل الله من کتاب و امرت لاعدل بینکم؛6 بگو [ای پیامبر!] به هر کتابی که خداوند نازل کرده، ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما به عدالت رفتار کنم.»
عدالت آرزوی دیرینه بشر است که همواره در طول تاریخ در جستجوی آن بوده و اگر هرچه تلاش نموده، کمتر به آن رسیده، علتش جز این نیست که از اهداف بعثت انبیای الهی (علیه السلام) فاصله گرفته است و براستی که امروزه تنها در سایه سار بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) و عمل به دستورات هدایت بخش قرآن و عترت - این یادگاران جاوید پیامبر (صلی الله علیه وآله) – است که میتوان به قسط و عدل واقعی نایل گردید.
3. پیراستن جانها از پلیدیها
به حق، بر انگیخته شدن پیامبری درس نخوانده و از میان توده مردم برخاسته (رسول امّی) نعمت بسیار بزرگی از سوی پروردگار است که سزاوار منتگذاری خداست؛ پیامبری که موظف به تلاوت آیات روحفزای الهی به منظور تطهیر نفوس مردم از پلیدیهای شرک و عقاید باطل و خوهای پست حیوانی و رشد و نمو آنان به اخلاق فاضله و تربیت در فضای ملکات انسانی میباشد؛ جنان که آن حضرت خود فرموده است: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛7 من مبعوث شدم تا اخلاق کریمانه را به اتمام و اکمال برسانم.»
قرآن کریم در یک آیه میفرماید: «هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم...؛8 او (خدا) کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از [جنس] خودشان بر انگیخت تا آیاتش را بر آنها بخواند و آنان را پاکیزه کند... .»
و در آیهای دیگر از آن جهت که تنها مؤمنان تحت تأثیر آیات وحی به پیروی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) راه طهارت و تزکیه نفس را میپیمایند به فضایل اخلاقی زینت مییابند، منتگذاری خدا را متوجه مؤمنان میداند و میفرماید: «لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم...؛ 9 خداوند بر مؤمنان منت نهاد هنگامیکه در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک کند.»
بنابراین از اهداف مهم دیگری که قرآن کریم برای مبعث رسول خاتم (صلی الله علیه وآله) برشمرده، تزکیه و تربیت مردم برای به فعلیت رساندن و شکوفا نمودن استعدادهای متعالی انسانی و در نتیجه تنظیم روابط نیک با خالق و مخلوق در جامعه اسلامیاست.
4. آموزش قرآن و حکمت
قرآن مجید در ادامه دو آیه فوق، هدف دیگر از بعثت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) را پس از تلاوت آیات الهی و تزکیه و تربیت نفوس، تعلیم کتاب و حکمت به مردم معرفی میکند: «هو الذی بعث فی الامیین رسولا... و یعلمهم الکتاب و الحکمة»؛ «لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم... و یعلمهم الکتاب و الحکمة».
چنان که گفتهاند، «کتاب» اشاره به قرآن و تعلیمات آسمان آن دارد و «حکمت» اشاره به فلسفه و اسرار معارف قرآن. و به فرموده علامه طباطبایی: «تعلیم کتاب و حکمت شامل تمامیمعارف اصولی و فروعی دین میگردد.»10
اما اینکه در راستای تبیین اهداف بعثت، در سه آیه از قرآن (همچون دو آیه مذکور) تزکیه قبل از تعلیم کتاب و حکمت ذکر شده11 و در یک آیه، بعد از آنها بیان گردیده،12 نشان دهنده این حقیقت است که این دو امر تأثیر متقابل در یکدیگر دارند و همان طور که تربیت صحیح اخلاقی زاییده علم حقیقی است، علم حقیقی هم نتیجه تربیت صحیح اخلاقی میباشد.
بدین ترتیب، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از بین توده مردم به امر مقدس رسالت برانگیخته شد تا با تلاوت آیات الهی، مردمیرا که به صراحت «وانکانوا من قبل لفی ضلال مبین»13 در ضلالت و گمراهی آشکار به سر میبردند و گرفتار سیه روزی و بدبختی، جهل و نادانی و آلودگیهای گوناگون معنوی بودند، به برکت تعلیم کتاب و حکمت، تربیت نماید و به سوی کمال انسانی سوق دهد؛ چنان که در مدت کوتاه رسالت خویش، انسانهای بزرگی همچون علی(علیه دالسلام)، فاطمه(سلام الله علیها)، سلمان، مقداد، ابوذر و مانند آنان را تربیت کرد و تحول عظیمیدر جامعه آن روز حجاز ایجاد نمود و زمینه گسترش تعالیم حیات بخش و معارف هدایتگر دین خود را برای همیشه توسط اهل بیت(علیهم السلام) خویش به سراسر دنیا فراهم ساخت.
5. عبادت و بندگی
اگر مقصود از آفرینش جن و انس به بیان آیه شریفه «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»14، عبادت پروردگار عالمیان است، هدف نهایی از بعثت پیامبران الهی، به ویژه خاتم رسولان(صلی الله علیه وآله) نیز جز رساندن بشر به جایگاه والای عبودیت موحدانه و نجات او از پرستش طاغوت نخواهد بود:
«ولقد بعثنا فی کل امة رسولااناعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت؛15 ما در هر امتی رسولی فرستادیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.»
امیر مؤمنان علی(علیه السلام) میفرماید: «همانا خداوند، محمد(صلی الله علیه وآله) را به حق مبعوث کرد تا مردم را از پرستش بندگان خدا [نجات بخشد و با خود] به سوی پرستش خدا ببرد.»16
چه اینکه پرستش خدا متوقف بر پذیرش توحید و یکتایی پروردگار و ولایت او بر همه موجودات هستی است که موجب خروج انسان از ظلمت شرک و کفر و نادانی و رذایل اخلاقی، و عروج به نور کمال انسانی میباشد؛ در حالی که عبادت طاغوت (شیطان و هر چه در مقابل حق است) باعث سقوط آدمیبه قعر ظلمات گمراهی و مایه گرفتاری در عذاب الهی است:
«خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند، آنها را از ظلمتها به سوی نور بیرون میبرد؛ [اما] کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوت است که آنها را از نور به سوی ظلمتها بیرون میبرد. آنها اهل آتشاند و همیشه در آن خواهند بود.»17
آری، به فرموده رهبر معظم انقلاب:"پیام مبعث را میشود در قرآن در بخشهای بر جستهای جستجو کرد... یکی پیام خروج از ظلمت و ورود به نور] است[... انسانها را از ظلمات جهل، ظلمات عادات زشت، خلقیات بد، فتنههای میان افراد بشر، خرافاتی که بر ذهنهای انسانها حاکم میشود، پنجه میاندازد و آنها را از راه مستقیم منحرف میکند، ظلمات ظلم و طغیان خارج میکند و به نوری که مقابل آن است، هدایت و دلالت میکند."18
نوری که در واقع همان حقیقت توحید و عبودیت موحدانه است و همه ارزشها و فضیلتها در پرتو آن قرار میگیرد و به عنوان ثمره والای بعثت پیامبر (صلی الله علیه وآله) یگانه راه رهایی انسان از اسارت شیطان و هوای نفس میباشد.
6. اتمام حجت
رحمت واسعه خداوند اقتضا میکند که حکم عقل را به سبب بعثت رسولان خود به حکم نقل تأیید و تقویت کند و حجت و راهنمای باطنی(عقل) را با حجت و راهنمای ظاهری(رسالت) همراه سازد و بدین ترتیب، راه سعادت و خوشبختی را فراروی بندگانش بگستراند که: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا؛19 ما راه را به انسان نشان دادیم که یا شکرگذار است و یا ناسپاس.»
و این گونه است که با برخورداری بشر از نعمت رسالت و هدایت، حجت الهی بر او تمام میشود و جای هیچ گونه عذر و بهانهای برای مجرمان و گنهکاران باقی نمیماند؛ چنان که قرآن کریم میفرماید: «و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا؛20 و ما هرگز [شخص یا قومیرا] مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری را مبعوث کرده باشیم.»
و حضرت علی(علیه السلام) در باره رسول خدا(صلی الله علیه وآله) میفرماید: «گواهی میدهم که محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده خداست. او را فرستاد تا فرمانهای خدا را اجرا کند و بر مردم حجت را تمام نماید و آنها را در برابر اعمال ناروا بترساند.»21
و این چنین است که بشر امروزی نیز در برابر مظاهر فریبنده و جاذبههای دروغین دنیایی، به واسطه گرفتاری در غل و زنجیر هوا و هوس معذور نخواهد بود و نسبت به قهر و انتقام الهی هیچ گونه حجت و دلیلی نخواهد داشت.
سخن آخر
بنابراین بعثت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به عنوان سر سلسله قافله انبیا(علیهم السلام)، عالیترین موهبتی است که پروردگار عالمیان به بشر ارزانی داشته تا از رهاورد آن، جانها از پلیدیهای شرک و گناه زدوده شود و با تربیت نفوس در پرتو تعلیم کتاب آسمانی و اسرار و معارف دینی، قسط و عدل در جامعه انسانی حکمفرما گردد و اختلافات که سرمنشأی جز جهل و نادانی و دنیا دوستی و خودخواهی ندارد، برطرف شود و آدمیبه عروج بر فراز آسمان عبودیت و کمال نایل گردد و بدین ترتیب حجت بر همه افراد بشر از مؤمن و کافر تمام شود.
پی نوشتها:
1. بقره / 213.
2. ر. ک: تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، اول، 1354 ش، ج 3، ص 25.
3. آل عمران / 103.
4. حدید / 25.
5. ر. ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، قم، موسسه النشر الاسلامی، پنجم، 1417 ق.، ج 19، ص 171؛ تفسیر نمونه، ج 23، ص 370.
6. شوری / 15.
7. بحار الانوار، علامه مجلسی، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 ق، ج 67، ص 372.
8. جمعه / 2.
9. آل عمران / 164.
10. تفسیر المیزان، ج 1، ص 330.
11. جمعه / 2؛ آل عمران/ 164؛ بقره / 151.
12. بقره / 129.
13. آل عمران / 164؛ جمعه / 2.
14. ذاریات / 56.
15. نحل / 36.
16. الکافی، شیخ کلینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ش.، ج 8، ص 386، ح 586.
17. بقره / 257.
18. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولین نظام به مناسبت مبعث پیامبر اکرم(ص)،7/9/1376.
19. انسان / 3.
20. اسراء / 15.
21. نهج البلاغة، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات تهذیب، دوم، 1380ش.، ص 131، خطبه 83.
نورپرتال